«مفتون و فیروزه» تصویر جامعه ایرانی در دهه پنجاه است
تاریخی ـ رئالیستی از انقلاب
گذشته جمعی در اشکال گوناگون روایت و بازخوانی میشود، بازخوانیای که در نزد راویان، مخاطبان یا ناظران ممکن است بازتاب، بازنمایی، بازآفرینی یا بازاندیشی قلمداد شوند. در بین اشکال متنوع روایت کلامی، از افسانهها گرفته تا اتوبیوگرافیها، ادبیاتداستانی و رمان، مشخصا رمانتاریخگرا مورد توجه ویژه است. در این گونه از ادبیات داستانی، یا خاطرهای شخصی در پهنهای تاریخی گشوده میشود یا گذشتهجمعی در قالب خاطراتی شخصی با هر زاویه دید روایی در داستان تصویر میشود و در واقع جهانهای داستانی رمانهای تاریخگرا (رمان با رویکرد تاریخی)، اسنادی از بازخوانی گذشته جمعیاند که پیشروی بازخوانی نظری ما قرار میگیرند. امروزه این ارتباط را رمان بیش و بهتر از سایر انواع ادبی نمایان میکند، زیرا رمان با مضمونها و شکلهای مختلف خود بیش از سایر انواع ادبی، واقعیت پیشروی انسان را مطرح میکند؛ یعنی همان مسائلی که او در ارتباط و پیوند تاریخیاش با امور اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و…لمس میکند.
سعید تشکری در دو جلد به شکل حیرتانگیزی سراغ موضوع تکراری انقلاب اسلامی در بستر تاریخ رفته است. اما اینبار نه در تهران بلکه در مشهد و قوچان. باز هم به شکل اعجابانگیزی او به جای اینکه سراغ موضع دمدستی سیاست برود سراغ جنبه مهم و مغفولی از انقلاب اسلامی رفته است. انقلاب ایران در سال 57 بیش از اینکه انقلابی سیاسی باشد در رسته انقلابهای اجتماعی جا میگیرد.
انقلاب اجتماعی، انقلاب در ساحات گوناگون و طبقات جامعه است به گونهای که ساختار سیاسی تحت تاثیر این اراده برای تغییر چارهای جز دگرگونی وجود ندارد و نظام سیاسی قبلی ساقط میشود. انقلاب ایران انقلابی اجتماعی بود و از اینرو نویسنده «مفتون و فیروزه» را تحسین میکنم که سراغ بخش مهم و مغفول این انقلاب رفته است.
برخلاف ساير آثار به نگارش درآمده در حوزه تاريخ شفاهی و رمان تاريخی از چرخه روايت تاريخ از زاويه ديد سياست خارج شده و فرهنگ و هنر را مدنظر قرار داده تا اثبات کند که انقلاب اسلامی پيش از آنکه يک حرکت سياسی باشد بر پايههای فرهنگ استوار شده و برجای مانده است. گفتنی است که اين کتاب از منظر تلاش خود برای اثبات هویت فرهنگی انقلاب اسلامی به روايت تاريخ شکلگيری جريان روشنفکری دينی در بستر هنر تئاتر پرداخته است.
ـ تاریخی ـ رئالیستی از انقلاب
پیمان میان تاریخ و اجتماع پیوندی ناگسستنی است. «مفتون و فیروزه» نوعی از رمان تاریخیـرئالیستی است. در این نوع از رمان واقعیتهای اجتماعی و تاریخی مورد توجه قرار میگیرد. این رمان مملو از تصاویری حقیقی و در عینحال واقعی از جامعه ایران (مشهد و قوچان) دهه پنجاه مانند عدم امنیت، ظلم و جور، وضعیت متشنج اجتماعی است.
میتوان اذعان داشت که «مفتون و فیروزه» به واقعگرایی اجتماعی گرایش جدی دارد. زیرا پیوسته از مشکلات جامعه و دغدغههای ایرانی دهه پنجاه سخن میگوید. صورتگری متبحرانه از فضای موجود جامعه به همراه اهدافی چون اجرای عدالت برای همگان دستیابی به استقلال و آزادی و از بین رفتن فضای تشنج و اختناق فکری و اجتماعی میتواند از مبانی واقعگرایی اجتماعی باشد. یعنی همه آنهایی که تشکری در نثری پاکیزه با جملاتی کوتاه، بیحشو و زواید با ضرباهنگی متناسب برای ما روایت کرده است.
ـ در پی آزادی
مفهوم آزادی آن هم از نوع آزادی فکری از مواردی است که در فحوای رمان به خوبی استنباط میشود. تمام سختیها، مشکلات انقلابهای ریز و درشت، جانفشانیها و… در پی دستیابی به آزادی چون آزادی فکری و اجتماعی است. تشکری بیآنکه گرفتار شعارهای درشت و اغراقآمیز و آدمهای فرشتهسان تیپگون شود به سراغ طبقه روشنفکر و دگراندیش و آزادیخواهی آنان و هنر نمایش در مشهد رفته است.
باید توجه داشت رمان تاریخی روایتی داستانی است که نویسنده در آن حوادث، شخصیتها و زمانهای تاریخی و واقعی را با تکیه بر قدرت تخیل خود و به کمک شخصیتهای تاریخی و داستانی میسازد و گاهی واقعیتها و حقایق تاریخی را تجزیه و تحلیل میکند. نوعی رمان تاریخی وجود دارد که از آن به عنوان رمان تاریخی واقعی یا رئالیستی تعبیر میشود این نوع رمان از نیمههای قرن ۱۹ تاکنون تالیف شده است که به عنوان نمونه از زندگی خانوادهای به مثابه کل جامعه سخن میگوید.
آقاسیدعلی خامنهای، شهید هاشمینژاد، هژبر یزدانی و دیگرانی دیگر که برخی از این شخصیتهای واقعی در داستان «مفتون و فیروزه» هستند. آنچه از تاریخ انقلاب در مشهد میتوان دریافت این است که سیدعلی خامنهای زمانی که در مشهد اقامت داشته است، به دلیل فراگیر بودن ارتباطات و نوع تفکری که داشته، به طور ناخودآگاه یک جریان فکری قدرتمند را در مشهد هدایت میکرده است. جریانی که میان روحانیان و بازاریان و روشنفکران و مردم عادی گسترش یافته بود. همین ارتباط دستآویز نویسنده برای خلق رمان شده است. ارتباط مهم و اثرگذاری که حتی منجر به حضور سیدعلیآقا به همراه شهید هاشمینژاد در برنامه های فرهنگی از جمله تئاتر در مشهد شد. سیدعلیآقا با نام و عنوان اصلی خود در این رمان حضوری ثابت دارد و در آن نقش آفرینی میکند. حضوری که منجر به تاثیرگذاری این شخصیت بر دیگر شخصیتهای داستان است. شخصیت آقا سیدعلی حاصل رفتار گفتمانی ایشان در همان سالهاست، در واقع نویسنده این شخصیت را همانقدر معرفی میکند که در آن دوره تاریخی کارکرد فرهنگیـهنری برای گروه تئاتر دینی در مشهد داشته است نه بیشتر! در واقع تشکری به چارچوب منطقی اثر خود کاملا وفادار باقی مانده است و گرفتار شیفتگی نسبت به سوژه خود نشده است هر چند که در دنیای واقعی ارادتمند شخص سیدعلیآقاست.
ـ زورآزمایی نویسنده با عناصر داستان
هر روایت داستانی دو جزء دارد. داستان(story) و متن (text). داستان مواد خام و دستمایه اولیه اثر است: رشتهای از حوادث که به لحاظ گاهشمارانه در تاریخ انقلاب در مشهد پشت سر هم ردیف شدهاند. متن چگونگی نقل دستمایه اولیه اثر است. به زعم ریمونـکنان داستان در قالب چکیده یا برساخت سرراست در اختیار خواننده قرار نمیگیرد و فقط متن است که تنها جنبه محسوس شیء مانند روایت کلامی است.(ریمونـکنان، ۱۳۸۷، ۷) در یک کلام داستان شامل رخدادها (events) و نیز افرادی (characters) [مانند سیدعلیآقا] است که رخدادها را در زمان و مکان (setting) [حوادث] انقلاب در مشهد تجربه کرده و دست به انجام کنش میزنند. در عمل ما به عنوان خوانده ابتدا متن روایی را میخوانیم و سپس داستان یعنی حوادث گاهشمارانهای را که در زمان و مکانی خاص برای اشخاص اتفاق افتاده است، از دل متن بیرون میکشیم. عمل روایت در این رمان دو جلدی شامل مولفههای زاویه دید و کانونیشدگی و بازنمایی گفتار و اندیشه اشخاص به شیوه مستقیم، غیرمستقیم و یا سخن غیرمستقیم آزاد است. و این همان زورآزمایی تشکری با عناصر داستانی است و قدرت او در به خدمت گرفتن این عناصر برای خلق روایت و داستان است.
عنوان: مفتون و فیروزه/ پدیدآور: سعید تشکری/ انتشارات: کتاب نیستان/ تعداد صفحات: 1108/ نوبت چاپ: دوم.
انتهای پیام/
رضا
خیلی عالی ست که شما از انتشار نقدهای تخصصی رویگردان نیستید. بالاخره باید سطح نقد در ایران از یادداشت های معرفی و سلیقه ای فاصله بگیرد. احسنت و آفرین