06 اردیبهشت 1403
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

مجلهٔ الکترونیک واو

روایت فرار از سرزمین شمالی
سیاه و تلخ

کره شمالی! شاید خیلی از کسانی که این کتاب را برای خواندن انتخاب کرده‌اند بیش از اینکه طرفدار زندگی‌نامه خودنوشت یا نثر مترجم کتاب باشند، دیدن اسم کره شمالی روی جلد وسوسه‌شان کرده باشد. هرچه باشد خواندن و شنیدن درباره کشوری که تقریبا هیچ اطلاعی از آن در دست نیست، به تنهایی کنجکاوی‌برانگیز است. هیچ اطلاعی هم یعنی هیچ اطلاع موثق، قابل اعتماد و قابل صحت‌سنجی! البته گاه‌گاهی افرادی که به‌واسطه شغل و شرایط خاصشان چند روزی به دعوت دولت کره شمالی به این کشور اسرارآمیز سفر کرده‌اند، مشاهدات خود را به رشته تحریر درمی‌آورند اما نقطه اشتراک تمام این مدل کتاب‌ها این است که نگارنده اعتراف می‌کند متوجه شده هرچه دیده و شنیده بیشتر به نمایشی فریبکارانه و دروغین شبیه بوده تا برشی از واقعیت جاری در کره شمالی. هرچند همین اطلاعات اندک حتی در صورت صحت و حقیقت بازهم چندان قابل اعتنا نبودند چون به هیچ عنوان درباره مردم و سبک زندگی و عقاید و خلاصه کلیات یک زندگی واقعی در کره شمالی دسترسی کافی برای راوی وجود نداشته است و مشاهدات و استنباط‌هایشان هم معمولا تحت تاثیر پیش‌فرض‌های قبلی و برداشت‌های شخصی بوده است.

«دختری با هفت اسم» یک زندگینامه خودنوشت است به قلم هیئون سئو لی و ترجمه الهه علوی که سال 2015 منتشر شده و انتشارات کوله‌پشتی در سال 97 آن را روانه بازار کرده است.

صادقانه بخواهم بگویم کتاب سیاه و تلخ است. از شدت حجم تجربه‌های ناخوشایند و وضعیت غیرانسانی و خطراتی که همه آنها به نوعی قمار بر سر جان محسوب می‌شود! راوی دختری‌ست که اواخر 17 سالگی بدون آنکه عمدی در کارش باشد، موفق می‌شود از کره شمالی فرار کند. کشوری که هرچه درباره بسته بودن آن در ذهن داریم باز هم با خواندن بخش‌های مختلف این کتاب و توصیف شرایط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، ملی و حتی تحصیلی کره شمالی غافلگیر خواهیم شد. غافلگیری‌ای از جنس شوک روحی، گویا دستی نامرئی از کتاب بیرون بیاید و به ما سیلی بزند! تقریبا یک‌چهارم کتاب چه مستقیما و چه به شکل فلش‌بک توصیف زندگی یک شهروند کره شمالی به‌صورت طبیعی است که به معنای واقعی کلمه برای تک‌تک ما غیر طبیعی به نظر می‌آید! حتی شاید گاهی بر اثر هیجانات منفی‌ای مثل خشم و ترس نیاز شود برای دقایقی کتاب را ببندیم و چند نفس عمیق بکشیم!

آنچه مخاطب را با کتاب همراه می‌کند و احتمالا با کمترین وقفه و در کوتاه‌ترین زمان ممکن آن را مطالعه می‌کند، روایت ساده و به دور از پیچیدگی راوی از ماجراهایی است که پشت سر گذاشته. ماجراهایی که شاید تنها یکی دو مورد از آنها برای نوشتن یک رمان جنجالی یا یک فیلم هالیوودی کافی باشد. همین تند بودن سیر اتفاقات کمک می‌کند فرصت نکنیم در شوک اتفاقات باقی بمانیم و شاید بعد از به اتمام رساندن کتاب و وقتی خیالمان راحت می‌شود که هیئون سئو در دنیایی آزاد بدون اینکه خطری تهدیدش کند زندگی می‌کند تازه بتوانیم ماجراهایی را که از سر گذرانده مرور کنیم. اینجاست که گاهی در مرز واقعیت‌نگاری یا داستان‌پردازی مردد می‌شویم. مخصوصا اینکه چندین مرتبه فقط شانس و به عبارتی معجزه به کمک خانم هیئون آمده، درست شبیه فیلم‌های سینمایی قهرمانی که شخصیت اصلی همیشه قرار است جان سالم به در ببرد تا قسمت‌های بعدی فیلم تضمین شده باشد. شاید همین تردید و توجه ریزبینانه حتی اعتماد مخاطب را به صداقت قلم نویسنده کمرنگ کند اما واقعیات مشترکی که تا به حال از فراری‌های مختلفی که از کره شمالی بیرون آمده‌اند در این کتاب به چشم می‌خورد، باعث می‌شود با خودمان مقابله کنیم و تلاش کنیم بدبینی‌مان را تا حد ممکن عقب برانیم و به این فکر کنیم که حتی اگر اتفاقات با این شدت و غلظت نیفتاده باشد، بازهم جای توجیه ندارد و به هیچ عنوان انسان آزاده نمی‌تواند وجود چنین شرایطی را برای انسان‌های دیگر تحمل کند و خونش به جوش نیاید.

آنچه نظر مرا به عنوان مخاطب به خود جلب کرد و فکرم را خیلی مشغول کرد، در کنار تمام فجایع و دشواری‌های غیرمنطقی و وحشتناک زندگی مردم در کره شمالی و خطرات نفس‌گیر فرار از آن سرزمین، برخورد عجیب مسولان کشورهای همسایه با این فراری‌ها در صورت کشف هویتشان است! چین به طور خاص با وجود داشتن اطلاعات کافی از شرایط ضد حقوق بشری در کره شمالی به راحتی فراری‌هایی که پیدا کند را با وجود اطلاع از آینده خونباری که در انتظارشان است به کره شمالی مسترد می‌کند که این کار با هر توجیه سیاسی و دیپلماسی برای من به عنوان یک مخاطب، بسیار شنیع و جنایتکارانه است.

هیئون سئو، قهرمانی است که اول برای زنده ماندن تلاش می‌کند اما پس از چندی با شناخت جهان حقیقی و آگاهی به حقوق خود به عنوان انسان و به‌دست آوردن کرامت و عزت نفس برای خودش قدم در مسیری فراتر از زنده ماندن و پناهنده شدن می‌گذارد و شاید این بخش مهم‌ترین درس کتاب برای مخاطب باشد. امید، تلاش، تفکر و کمک به کسانی که شرایط گذشته ما را تجربه می‌کنند و نیاز به کمک دارند.

 

عنوان: دختری با هفت اسم؛ فرار از کره شمالی/ پدیدآور: هیئون سئو لی، مترجم: الهه علوی/ انتشارات: کوله پشتی/ تعداد صفحات: 432/ نوبت چاپ: صد و چهل و یکم.

انتهای پیام/

ارسال نظر