05 اردیبهشت 1403
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

مجلهٔ الکترونیک واو

خواننده «شادی‌های گنبد» باید کارآگاه باشد!
چندصدایی پاسخی به آزادی‌ست

مفهوم آبرو در بین مردم کشورهای عربی مهم و حیاتی است، آبرو آنقدر برای دنیای عرب مهم است که ردپایش در شعر و نثر آنها بسیار دیده می‌شود.

نجیب محفوظ ادیب مصری برنده جایزه نوبل ادبیات، در آثار ادبی خود بارها به مفهوم آبرو به‌ شکل‌های مختلف پرداخته، برای مثال او در کتاب «آغاز و پایان» به مفهوم آبرو اشاره دارد. رمان «شادی‌های گنبد» (أفراح‌القبة) نیز یکی از شاخص‌ترین آثار نجیب محفوظ درباره آبرو و حقیقت است. او می‌خواهد از ما بپرسد چه کسی حاضر است به خاطر حقیقت آبروی خود را ببرد؟

حوادث داستان پیرامون یک گروه تئاتر می‌چرخد که در حال تمرین نمایش جدید هستند، اسم نمایش‌نامه شادی‌های گنبد است. بازیگران در پشت صحنه نمایش در می‌یابند که حوادث نمایش درباره زندگی و شخصیت واقعی آنها است، و نویسنده، اسرار گذشته زندگی آنها را بدون کم و زیاد در نمایش‌نامه آورده است. بازیگران از ترس آبرو و افشای تاریک‌ترین بخش‌های زندگی‌شان، سعی می‌کنند جلوی اجرای نمایش را بگیرند اما مدیر گروه «سرحان الهلالی» بر اجرای نمایش تأکید می‌کند و بازیگران به دلایل مختلف مجبور می‌شوند نقش‌های واقعی خود را روی صحنه تئاتر، به نمایش بگذارند. هر یک از بازیگران سعی دارد اعمالش را توجیه کند و برای شانه خالی کردن از اشتباهات گذشته، دیگران را مقصر و خود را قربانی جلوه بدهد.

در نمایش‌نامه جزئیات خجالت‌آور زندگی بازیگران که از قضا افرادِ با آبرو و موجهی به نظر می‌رسند از جمله خشم، فساد و انحطاط اخلاقی به طور کامل آمده است. با وجود مخالفت بازیگران برای ایفای نقش، آنها مجبور می‌شوند برای تطهیر گناهان گذشته، اجرای نمایش را ادامه بدهند.

این رمان در سال ۱۹۸۱ میلادی نوشته شده و از چهار بخش تشکیل شده است. فصل اول، به طارق رمضان بازیگر، فصل دوم به کرم یونس سخن‌رسان گروه، بخش سوم به حلیمه الکبش بلیط‌فروش و بخش چهارم به عباس کرم یونس نویسنده مرموز نمایش‌نامه تعلق دارد. چند شخصیت فرعی نیز در داستان وجود دارند از جمله تحیه بازیگر، سرحان الهلالی صاحب آمفی‌تئاتر، ام‌هانی مسئول لباس‌ها، احمدبرجل مسئول بوفه و…

نویسنده از تکنیک پولیفونی Pholyphony یا چندصدایی در روایت خود استفاده کرده است. داستان یک راوی ندارد، بلکه شخصیت‌ها هر کدام در بخش‌های جداگانه، راوی ماجرایی یکسان هستند و دیدگاه و توجیهات عملکرد خود را بیان می‌کنند. صدای هیچ یک از آنها در داستان با تک‌صدایی سرکوب نمی‌شود. پولیفونی با دموکراسی و جهان باز ارتباط مستقیم دارد و به ادبیات پست‌مدرن تعلق دارد. نجیب محفوظ در «شادی‌های گنبد»، پولیفونی را در پاسخ به فضای خفقان‌آور و تک‌صدایی خفه‌کننده مصر در اواسط قرن بیستم انتخاب کرده است.

برخی منتقدان بر این باورند که داستان‌های چندصدایی در جوامع تک‌صدایی رشد نمی‌کند و مخاطب را جذب نمی‌کند زیرا مخاطب با این فضا آشنا نیست و به راوی تک‌صدا عادت کرده است. می‌توان احتمال داد هدف نجیب محفوظ از نوشتن این رمان با تکنیک پولیفونی، پر و بال دادن به دموکراسی و آشنا کردن مردم مصر با چندصدایی برای پذیرفتن ایده‌های جدید و متفاوت بوده است.

داستان با ضرباهنگ تندی آغاز می‌شود، و همزمان مخاطب درگیر چالش افشای حقایق پشت پرده کاراکترها شده و ممکن است دچار اضطراب شود. با ادامه داستان ضرباهنگ تند، به کندی می‌گراید و اضطراب جای خود را به امنیت و آرامشی خفیف می‌دهد زیرا مخاطب درمی‌یابد افشای حقیقت و عیان شدن آن در برابر تماشاچیان تئاتر به‌مثابه افراد جامعه، آنقدرها هم که فکر می‌کردند ترسناک نیست، چون حقیقت مطلقی وجود ندارد.

واژه گذشته به عنوان عنصر تکرار شونده، موتیف داستان است و سوال مستتر در سطور کتاب این است که آیا روایت کردن آنچه در گذشته رخ داده برای خدمت به حقیقت، کافی است و اصالت دارد یا نه؟

نجیب محفوظ دانش‌آموخته فلسفه است و عجیب نیست در داستان خود به موضوع نسبی یا مطلق بودن حقیقت بپردازد. او می‌خواهد در «شادی‌های گنبد» به این سوال پاسخ دهد که آیا حقیقت امری مطلق است یا نسبی؟! داستان به ما نشان می‌دهد که او طرفدار نسبی بودن حقیقت است. او با بهره‌گیری از تکنیک چندصدایی و روایت یک اتفاق از زبان چند نفر، به مخاطب القا می‌کند که حقیقت ثابت و مطلق نیست، بلکه نسبی و از زوایای مختلف قابل بررسی است. نویسنده با تکیه بر باور خود به نسبی‌گرایی، ارزش‌ها را از واقعیت‌ها جدا می‌کند و آن را بین انسان‌ها ثابت و مشترک نمی‌داند.

الهلالی صاحب آمفی‌تئاتر نماینده نسبی‌گرایی در داستان است او در ابتدای داستان تکلیف ما را مشخص می‌کند و در جواب بازیگری که از بد بودن نقش خود گله می‌کند، می‌گوید: «هیچ‌کس بی‌رحم‌تر از کمال‌گراها نیستند، آن‌ها مسئول تمام قتل‌عام‌های جهان هستند.»

چرا نام نمایشنامه «شادی‌های گنبد» است؟! از نظر علم فیزیک، سیر صدا از منبع دریافت‌کننده در یک فضای بسته مثل گنبد شمار بی‌نهایتی از مسیرهای مختلف در احتمالات حرکت خود دارد و صدا دچار بازگشت، انکسار، انتشار یا جذب می‌شود. معماری گنبدگونه باعث تحریف صدا و انتقال آن به گونه‌‌ای خاص می‌شود. نجیب محفوظ انسان و یا جهان بزرگ را به گنبد تشبیه کرده و می‌خواهد با این اسم کنایه‌آمیز، مطلق‌گرایی را نفی کند و بگوید که شادی‌های انسان بعد از مبارزات درونی در پیچ و خم زندگی به غم منتهی می‌شود و یا بالعکس و در این گنبد دوار هیچ چیز ثابت و قطعی نیست.

خواندن کتاب «شادی‌های گنبد» نجیب محفوظ مستلزم علاقه به فضای داستان‌های عربی است. مخاطب باید مثل یک کارآگاه و مامور تحقیق پرونده، با دقت و حوصله جمله به جمله کتاب را بخواند تا انگیزه کاراکترها و صدالبته نجیب محفوظ را از نوشتن کتاب کشف کند.

با وجود کم‌حجم بودن «شادی‌های گنبد»، خواندن آن در زمان کوتاه امکان‌پذیر نیست. بنابراین پیشنهاد می‌شود اگر خواننده عجولی هستید و یا به فلسفه علاقه ندارید به سراغ آن نروید.

 

عنوان: شادی‌های گنبد/ پدیدآور: نجیب محفوظ/ مترجم: محمدسعید دهیمی‌نژاد/ انتشارات: ستاک/ تعداد صفحات: 140/ نوبت چاپ: اول.

ارسال نظر