01 اردیبهشت 1403
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

مجلهٔ الکترونیک واو

مرور کتابی که ممکن است با آن لبخند بزنید
یک عاشقانه تمیز

این وبلاگ واگذار می‌شود، داستان یک دختر نوجوان وبلاگ‌نویس است که می‌خواهد از قصه گذشته یکی از همسایگان‌شان وبلاگ جدیدی بسازد.

زال، مرد میانسالی که در همسایگی آنهاست، یک مرد تنهاست که در گذشته خود یک داستان عاشقانه دارد، درنا با خواندن دفتر خاطرات قدیمی او، داستانش را می‌فهمد و نوشتن این قصه در وبلاگِ تازه‌اش، مخاطبان‌ش را سر ذوق می‌آورد. خواندن داستان عشق نوجوانیِ یک پسر تنها در دل جنگ که هنوز بعد از سال‌ها ادامه دارد یقینا برای هر مخاطبی جذاب است.

داستان یک عاشقانه ناتمام است، که زال بعد از سال‌ها هنوز چشم به راه کسی‌ست، تا از در وارد شود و سراغ یک کلید را بگیرد. کدام کلید؟ همان کلیدی که در سال‌های جنگ به او سپردند، که حالا بعد از این همه سال به صاحبش پس بدهد. فریبا اما سی‌وچند سال است که نیست.

درنا، در وبلاگش راوی خاطرات نوجوانی‌ست به نام زال که بدون خانواده‌اش در یک پرونده‌فروشی با یک صاحب‌کار غرغرو کار می‌‌کرده. روایت‌های آن‌روزهای گرم آبادان در دل جنگ، روایت‌ آدم‌های جنگ، که هر کدام چیزی را از خود جا گذاشتند، یکی فرزندش را، یکی پدرش را و یکی دیگر قلبش را. درنا قصه‌گوی همان قلب جامانده است، قلبی که قربانی شمرده نشده جنگ بوده، قصه دلی که دلبستگی‌اش را جنگ از او دور کرد. عشق دیرینی که هنوز در یکی از اعضایش زنده بود و انتظار جانش را به لب می‌رساند اما نمی‌گرفت.

هر بخش از این کتاب یک پست وبلاگِ «دسته کلید» درناست که برای مخاطبانش می‌نویسد. و این یکی از جذابیت‌های کتاب است که با یک نوع جدیدی روایتش را جلو می‌برد. درنا چون خودش نوجوان است، داستان را با ادبیات نوجوانانه نوشته، و برای این سنین جذاب است. مخاطبِ نوجوان وقتی این کتاب را می‌خواند، با زال که نوجوانِ عاشقِ داستان است احساس همدلی دارد، نگرانش می‌شود، غصه‌اش را می‌خورد و یک‌جورهایی می‌توان گفت با او حس مشترک دارد.

فرهاد حسن‌زاده در بازنماییِ عشق‌های نوجوانی برای نوجوانان خوب عمل کرده و توانسته در فرامتن داستان به مفاهیم‌های عمیق‌تر هم اشاره کند. تسلط فرهاد حسن‌زاده به گویش جنوبی، در شخصیت‌پردازی خیلی تاثیرگذار بوده و شخصیت‌ها آنقدر ملموس هستند که مخاطب بتواند از آنها تصویرسازی ذهنی داشته‌باشد و با تعلیق داستان تا انتها همراهشان شود، شاید هم خودش را جای یکی‌شان بگذارد و شب‌ها به این فکر کند که اگر جایشان بود چه ‌کار می‌کرد.

کتاب حجم کمی دارد و متن هم روان و ساده است، شاید بتوانم بگویم اگر در یک روز تعطیل که خیلی هم کار ندارید شروعش کنید، یک‌روزه تمام شود. اما قرار نیست از آن کتاب‌هایی باشد که تکان‌تان دهد و قبل و بعدش فرقی کرده باشید. صرفاً داستان قشنگی‌ست برای خواندن از روایت‌های جنگ و نوجوان آبادانی و عشق‌های نوجوانی و انتظار.

این کتاب را انتشارات افق چاپ کرده و نوشته فرهاد حسن‌زاده است و مخاطب جدی‌اش نوجوان‌های بالای دوازده‌سال است. از نویسنده کتاب هم اگر بخواهم کمی بگویم، داستان‌نویس ماهری‌ست که تعلیق داستان‌هایش چنان است که کتاب را زمین نمی‌گذاری. جوایز بین‌المللی هم دریافت کرده و بیش از چهل جایزه هم از ادبیات کودک نوجوان و کانون پرورش فکری و نهادهای دیگر فرهنگی خودمان گرفته است و از همه مهم‌تر طنزنویس است و این نکته باعث می‌شود یک‌جاهایی از کتاب حس کنید خنده‌تان می‌گیرد. البته خنده‌های ریز. چون این کتاب طنز نیست.

 

عنوان: این وبلاگ واگذار می‌شود/ پدیدآور: فرهاد حسن‌زاده/ انتشارات: افق/ تعداد صفحات: 144چاپ: نهم.

انتهای پیام/

ارسال نظر