20 آذر 1402
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

داستان‌های ایرانی

ممکن است تصور کنید که رمان «وقت بودن» از آن دسته از رمان‌های مردانه است و فضای خشک و خشنی دارد، اما حقیقت عکس این است.

جلال در پی آن است تا به سبک و سیاق نویسندگان واقعگرا (رئالیست) داستانش را بنویسد. امّا از آنجا که شیوه بیانش انتقادی است، یادآور «گورکی» در روسیه است.

«جان بها» تقابل دو انتخاب است، انتخاب ابراهیم و انتخاب حسین. رمانی که می‌توانست بسیار قوی‌تر عمل کند اما در دام شتاب‌زدگی می‌افتد.

احمد محمود در رمان «مدار صفر درجه» طیفی از رنگ‌های اجتماعی را کنار هم قرار داده و توانسته رنگین‌کمانی از جامعه انسانی را به نمایش بگذارد.

کربلایی‌لو با ظرافت بسیار از لایه‌های قلبی و عقلی، پرده برمی‌دارد و بیش از آنکه به سیر خطی وقایع و احیانا گفت‌وگوهایی که شانه به باطن داستان می‌زنند بپردازد به سیره و بالاتر از آن به دلایل شخصیت‌ها برای اعمالشان

رمان «پل معلق» از آن رمان‌هایی است که انسان و تردیدهایش در آن پررنگ است و خواننده می‌بیند که جنگ با وجود ظاهر غیرانسانی‌اش، در لایه‌های پایین‌تر کاملا پدیده‌ای انسانی است.

مجید قیصری در مجموعه داستان «گوساله سرگردان» از حاشیه‌های دیده نشده جنگ گاه در لفافه و گاه صریح حرف زده است.

زنان در «تاریک ماه» گاهی تفنگ به دست می‌شوند و به سمت یاغی منطقه تیراندازی می‌کنند. گاه سر در گریبان و مطیع مردشان هستند و فقط «حضور» دارند. زنان در این کتاب ناجی میرجان هستند و نگاه او را به

در هر پاراگراف مدام از خمپاره‌ها، تانک‌ها، بمب‌ها و گلوله‌های دشمن می‌شنویم که بر سر رزمنده‌ها ریخته می‌شوند. تمام کتاب‌های جنگی با چنین انفجارهایی همراه هستند، اما تکرار و بیان بیش از حد این انفجارها، داستانی به وجود نمی‌آورند. مثل