دورنمات در رمان «عدالت» به ما نشان میدهد که پیجویی عدالت بیمعنی است، چون در آسمان هم خبری نیست مگر همین رواج ظلمهای مشابه زمین و ظلمهای بزرگتر.
عنوان کتاب را هم اگر نادیده بگیریم، فضاسازی کتاب از بوی مرگ انباشته است. توماس مان در فضاسازی به سیاق امپرسیونیستها عمل کرده. اگرچه بیشتر کاربرد امپرسیونیسم در نقاشی است؛ در ادبیات نیز میتوان از آن بهره جست.
هُلدرلین را باید در دیالکتیکی بین هگل و هایدگر خواند، و البته باید دیالکتیک هُلدرلین و گوته را هم دید. از دل این تضادها، ممکن است رگه درخشان ایده «گفتوگو» را پیدا بکنیم که دیالکتیک را از بنبست خارج خواهد
«شما درباره آمریکا تصورات عجیبی دارید»، این جمله را در کنار چند جمله دیگر از این کتاب برای خودم نوشتم تا یادم بماند که ما با همین تصورات عجیب و غریب است که آمریکا را میشناسیم.