«آخر داستان» روایت زندگی مترجم و استاد دانشگاهی است که عاشق شده و به آخر و عاقبت همه عشقها مبتلا شده، معشوق گذاشته و رفته.
ساختن یک خانواده، به صورتی که خوانندهها آن را باور کنند و حس کنند که تمامی اعضای آن وجود دارند، کار مشکلی است؛ اما سلینجر از پس این کار برآمده است.
جهان داستانی در جاده پر از تردید است. جاده معادلات ذهنیمان را برهم میزند و ما را به سوال از خودمان میکشاند.
در آغاز، «دختری که به اعماق دریا افتاد» کمی خستهکننده به نظر میآید ولی هرچه جلوتر میرویم با وجود جزئیاتی که به زیبایی فضای داستان را پوشش میدهند آگاهی ما از شخصیتها، مکانها و اتفاقات افزایش پیدا میکند.
کاپولا همانقدر از جنگ ویتنام ناراحت بود که کنراد از سیاستهای کشورهای اروپایی و استعمار کشورهای ضعیف.
چه با نویسنده کتاب موافق باشید چه مخالف، سر و کله زدن با مفاهیم دلبستگی، رنج و مرگ در قالب رمان میتواند برای شما هم جذاب و هم راهگشا باشد.
همه کارگردانها حتی منتقدین چپگرا با آغاز جنگ جهانی دوم و ورود رسمی آمریکا به جنگ، دست از مخالفت با حکومت برداشتند و برای مبارزه با فاشیسم که یقینا دشمنی خطرناکتر از سرمایهداری بود، از حکومت آمریکا حمایت کردند.
«ریشهها» یک داستان خانوادگی تاریخی تمام عیار است که مثل تمام داستانهای گونه خودش پر است از تلخی و شیرینی و بالا و پایینهای مختلفی که هر خانوادهای در طول سالها و نسلها به خود میبیند.
داستان «جنگ ابدی» یک تمثیل آشکار از یک سرباز خسته است که در یک درگیری به ظاهر بیپایان گیر افتاده است و متوجه میشود حتی اگر به خانه برگردد، با دنیایی که ترک کرده است، سازگاری ندارد.
رگتایم علاوه بر نوای موسیقی، یک تابلو نقاشی بزرگ از اعتراض به غارت انسان و اخلاق است. تصویری که دکتروف از ارابه صنعت آمریکایی میسازد که استخوانهای بدن انسانهای بیگناه مهاجر و رنگینپوست زیر چرخهای آن در حال خرد شدن