29 اسفند 1402
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

فرانسوی

بینوایان با تمرکز بر مسیحیت، توانسته ریشه الهیاتی انقلاب فرانسه را دریابد یعنی آن‌جا که رقابت (و جدال و کشمکش و تضاد و جنگ و نفی)، برای حفظ بقا، به اجبار یاری‌گری را به رسمیت می‌شناسد.

«زنان تشنه قدرت» را نمی‌توان از آن دست آثاری دانست که تا مدت‌ها ذهن شما را مشغول به خود کند اما اگر قدری علاقه‌مند به داستان‌هایی با درون‌مایه سیاسی هستید و از 1984 هم خوشتان آمده از یک بار خواندن

«ساز شکسته» ایده جذاب و درخشانی داشته که با یک پرداخت سردستی و سطحی تبدیل به اثری ضعیف شده و حرف‌هایی که می‌خواسته بزند را در گلو خفه کرده است.

رمان «سقوط» پر از مضمون گناه نخستین و از دست رفتن معصومیت است. کامو همیشه مجذوب این سوال بود که چرا آدم‌ها کارهای بد می‌کنند، اما پیش‌تر همیشه از این سنت یهودی ـ مسیحی پرهیز کرده بود که گناه را

با «طاعون»ِ کامو، یک خواننده معمولی هم می‌فهمد که چطور آزادی نیازمند مبارزه است و بدون آن، اثری از انسان باقی نخواهد ماند که بخواهد آزاد باشد یا نباشد.

«ماهی‌ها نگاهم می‌کنند» با وجود تمام پیام‌های پوچ‌انگاری که بازتاب می‌دهد به یک دلیل ارزش مطالعه دارد و آن هم به خاطر احترامی است که برای جایگاه انسان بدون در نظر گرفتن قراردادهای اجتماعی قائل است.

رومن گاری در رمان «زندگی در پیش رو» همان‌قدر که واضح و روشن از تیرگی‌ها نوشته از مهر انسان غافل نشده که مهر نجات‌دهنده است. پایان رمان آنقدرها هم تلخ نیست. بیشتر از تلخ، تکان‌دهنده است.

ژان پل سارتر مسیر گریز از آزادی و مسئولیت را در رمان «تهوع» اثر تا رسیدن به آزادی و آگاهی را پی می‌گیرد. مسیری که تمامی ما باید آن را طی کنیم تا قهرمان زندگی خود باشیم.

«سقوط» نقطه تلاقی ادبیات و فلسفه کامو است. یک رمان فلسفی کامل که هم‌چون هم‌نوعانش سعی می‌کند تا هم ویژگی‌های یک داستان خوب و پر کشش را در خود جای دهد و هم در زیر بنای محتوای خود، اندیشه‌های مؤلفش

«من او را دوست داشتم» عاشقانه‌ای در ستایش زندگی، قدردانی از لحظه‌ها و پذیرش اشتباه است.