ساختن یک خانواده، به صورتی که خوانندهها آن را باور کنند و حس کنند که تمامی اعضای آن وجود دارند، کار مشکلی است؛ اما سلینجر از پس این کار برآمده است.
مجید قیصری در مجموعه داستان «گوساله سرگردان» از حاشیههای دیده نشده جنگ گاه در لفافه و گاه صریح حرف زده است.
مو یان «قصّه» میگوید و قبل از هر چیز «ادبیات» است که برایش مطرح است و میکوشد نگاه وسیعتری به وقایع داشته باشد تا صرفاً محدود به سیاست و اقتصاد و اجتماع نشود.
الفبای تقلب گرچه اسم یکی از داستانهای این کتاب است اما میتواند به طنزنویسان جهان در زمینه خلق شوخی تقلب برساند.
شخصیتهای کتاب ساحل تهران آدمهاییاند که در جامعه امروز ما کمتر دیده میشوند. نه خودشان تمایل به دیده شدن دارند و نه حتی افراد جامعه میبینندشان.
به نظر میرسد چخوف در عین تاکید به لحظات تکرار نشدنی و لذتبخش عشق، آن را موضوعی پیچیده میبیند که در گذر زمان دستخوش تغییر و تحول میشود اما باز همان لحظات عاشقانه است که به زندگی معنا میدهد.
در داستانها آدمها شوخیشوخی تصمیماتی میگیرند و بعد تمام هستیشان شکل دیگری پیدا میکند.
«ف» دارد «ملکه شینِ تنها» را تلفظ میکند که من میبینم «شین» در حال خفگی است. قهوه غلیظ ترک پریده توی گلویش. قهوه ریخته روی تونیک زرد خوشرنگش و بقیهاش سرازیر شده روی رومیزی کتان سفید میز. «شین» از جا
هر داستان از مجموعه «اسم شوهر من تهران است»، دقایقی از زندگی زنانی است که جنگیدهاند، خسته شدهاند، کم آوردهاند، رسیدهاند، عقبنشینی کردهاند و مهمتر از هر چیز با همه مشکلاتشان زندگی کردهاند.
«آمیخته به بوی ادویهها» داستانهایی از آدمهای مختلف است که هر کدامشان به گونهای در گذشته جامانده یا با زندگی و پیشآمدهایش در نبرد هستند.