اگر به دنبال اثری میگردید که مردمانش با زبان خودشان حرف بزنند، اصطلاحات خودشان را داشتهباشند و آیین و رسومشان را به شما نشان دهند؛ «تاریک ماه» انتخاب خوبیست.
یخواهم داستان تاریک ماه را داستانی مدرن استوار بر مفهوم اسطوره بدانم که هم بر قهرمان تکیه ندارد و هم نوع بیانش در خط روایی و فرم از مولفههای داستانهای مدرن است.
«شکارچیان ماه»، کتابی عامهپسند نیست و مخاطب با صبر و حوصله و همراه با کنجکاوی را میطلبد.
«صابر» در فضای مه آلود حال دارد گذشته خود را واکاوی میکند و این دقیقا شرح حال صابرهای زیادی است که آن سالها را از سر گذارندهاند و حالا میخواهند خود را محاسبه کنند.
شکارچیان ماه کتابی است که نمیتوان راحت از کنارش عبور کرد و آن را کنار گذاشت. کتاب مغناطیسی دارد به نام زبان و شیوه روایت که تو را با خود میبرد.
«شکارچیان ماه» فرصت کشف روابط میان شخصیتها را به مخاطب میدهد و تصاویر تازهای از جنگ میسازد.
«سلولهای بهاری» را به دست همه نوجوانان و جوانان ایرانی برسانید. بهاروند و بهاروندها را معرفی کنید تا شاید این ویروس مسخره خودتحقیری و احساس ویرانگر درماندگی آرامآرام از دلهای مردم این مرزوبوم رخت بربندد.
در این کتاب دکتر بهاروند دارد داستان زندگیاش را بازگو میکند. روایتِ یک زندگی معمولی، زندگیِ معمولیِ کسی که خودش را وقف در راه علمآموزی و تحقیقات و پیشرفت کشورش کرده.
سلولهای بهاری روایت اشک و لبخند است، روایت زمین خوردن و بلند شدن، روایت پای چیزی ماندن و برایش جنگیدن تا انتهای راه، حال آن که علم را انتهایی نیست.
سلولهای بهاری ساز امید کوک میکند و از بزرگترین میراث هستی سخن میگوید. سلول بهانه است برای این که برق امید را در چشمها بدرخشاند.