«پاییز آمد» با شهادت احمد تمام میشود که ایکاش نمیشد. راوی ما هنوز زنده است، میتواند از روزهای بعدش بگوید، میتواند همچنان بار روایت را به دوش بکشد؛ چنان که بار زندگی را.
«هفت روز آخر» اثریست که قهرمانانش واقعیترین وجه از خودشان را نشان میدهند و همین باعث میشود تا تلخی این خاطرات را از یاد نبریم.
کتاب «بیآرام» اثر ارزشمندی است که در راستای حفظ خاطرات جنگ نگاشته شده است.
کتاب «دختر شینا» به خوبی روایتگر زندگی زنانی است که اگر چه در جبهههای جنگ حضور نداشتند اما میتوان به آنها لقب رزمندگان پشت جبهه را داد.
جواد کلاته عربی میگوید: روایت رسمی همیشه روایت محافظهکار است، حالا شاید من نتوانم تعریف کاملی از روایت رسمی ارائه بدهم ولی قطعاً محافظهکار است.
سعید علامیان میگوید: استکبار نیروی نیابتی خود را در کردستان تحت عنوان کومله و دموکرات و در خوزستان تحت عنوان خلق عرب حفظ و تقویت کرده بود و میخواستند ایران را بهصورت سیاسی تجزیه کنند.
کتاب «تابستان 1369» از آن دست کتابهایی است که میتواند ابعادی انسانی از جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه کشورمان را برای جهان روشن کند.
خاطرات و تجربیات سوژه در «برده سور» آن قدری کشش و ظرفیت و جذابیت دارد که اگر آن را به اهلش بدهند میتواند یک فیلمنامه بسیار خوب از آن بنویسد.
شهبازی خودش را مدیون این پنج نفر میداند و فرد نزدیک آنها بوده. کسی که رشادت و دلیری، هوش و ذکاوت، دعاو مناجات و معنویت، مرام و معرفت، خشم و ناراحتی و حتی خستگی و گرسنگی آنها را از نزدیک
یکی از نکات «روزهای پیامبری» کلیشهشکنی در روایت یکی از موضوعات پیرامون دفاع مقدس بدون شکستن حرمت آن است.