کافیست «راسپوتین» اثر ادوارد راژینسکی یا آثار مشابهش را خوانده باشید تا متوجه نقصهای عمیق «دیلماج» بشوید، مخصوصا اینکه «دیلماج» در فرمی مشابه یک بیوگرافی نوشته شده که توضیحات نویسنده در میان تکههای یادداشتهای «مستند» و برای تکمیل بیان شدهاند.
نکته حایز اهمیت در رمان «دیلماج» شباهت جهانبینی نویسنده، حمیدرضا شاهآبادی و نجیب محفوظ نویسنده مصری در کتاب «سفرنامه ابنفطومه» است.
مسیر داستان «دیلماج» از سیاست و فضای روشنفکری آن زمان میگذرد و نویسنده تلاش میکند علاوه بر اینکه داستان تاریخی مینویسد، تحلیل سیاسی خود را نیز از زمان مشروطه بیان کند.
صدرالدین الهی از سوی مجله «سپید و سیاه» انتخاب شد تا به سراغ شخصی برود و با او مصاحبه کند که تاریخ معاصر همواره کوشیده است تا او را مانند کابینهای که تشکیل داد، «سیاه» معرفی کند؛ اکنون نتیجه آن
«دیلماج» یک نورِ واقعی در تاریکیِ این روزهای بازار رماننویسی فارسی در کشورمان است که ابعاد مختلف یک رمان و داستانِ مطلوب را دارد؛ از قلم خوشخوان تا انتقال اطلاعات و حتی معرفی و تبلیغ برخی از رویکردهای تاریخی.
شاه آبادی در «دیلماج» به خوبی سمت و سوی جریان روشنفکری آن دوران را به تصویر میکشد؛ بدون تعصب در مقام راوی میایستد و قضاوت را به خواننده میسپارد.
رمان «دیلماج» نوشته حمیدرضاشاهآبادی کتابی کمحجم است که در آن با شخصیتی خیالی در بستر ماجرایی واقعی و مستند مواجه هستیم.
کتاب «ایران و جنگ جهانی اول» مجموعهای از مقالات درباره اوضاع و احوال ایران در جنگ جهانی اول است.
بیراه نیست بگوییم اگر میخواهید در مورد دکتر حسین فاطمی بیشتر بدانید این کتاب، نقطه آغاز خوبی برای این کار است.
کتاب «دوران قاجار» یکی از کتابهایی است که مخاطب با آن چیزی که روی جلد نوشته شده، در داخل جلد مواجه میشود و آدرس غلط نمیدهد.