رضا امیرخانی نویسنده کتاب «جانستان کابلستان»، در این اثر خاطرات سفر چند روزه خود به کشور افغانستان را در قالب سفرنامه به رشته تحریر در آورده است.
نقش زنها در «خارج از پروتکل» پررنگ است، نه تنها چون راوی روایت یک خانم است، زیرا جنگ برخلاف آنچه میگویند، چهرهای زنانه دارد.
«خبرنگار دو دلاری» اشاراتِ ارزشمندی هم دارد. به صرفِ اینکه معمولاً از تریبونهای رسمی عادت به شنیدن و خواندنشان نداریم.
ارجاعات تاریخی و مذهبی که نویسنده در «استانبولچی»، میان موضوعات اصلی به آن پرداخته نشان از تسلط و مطالعه زیاد مسافر داستان است.
از آنجایی که بعضی قصهها و اتفاقات با توجه به آداب و رسوم و اعتقادات مردم منطقه است و برای خواننده تازگی دارد، نیاز به توضیح بیشتری است و بهتر است مطلب کمی جزئیتر شود.
ضابطیان پیچیده نمینویسد و خواننده را با خود همراه میکند اما این روایتهای کوتاه باعث میشود شما بعد از خواندن 50 صفحه یادتان برود فلان مطلبی که خواندید برای سفرنامه فرانسه بود یا اسپانیا یا لبنان؟
روایت صادق امامی در کتاب «یک زمستان با کولبرها» به فرامتنهای متعدد و ابعاد مختلف میپردازد که در نوع خودش بسیار قابل توجه و تا حدی تکاندهنده است.
«در میان سرخپوستها» روایتی است از کنش یکی از گروههای دانشجویی جریان انقلاب (نه واکنش؛ زیرا باب شده در اغلب تشکلهای دانشجویی رویکرد واکنشی به امور داشته باشند). در واقع این کتاب نشان میدهد غیر از سیاست، حوزههای دیگری هم
حج رحلت است از بین سیاهی و رنجها به سمت یک عرصه و یک ساحت از نور و روشنی. حج در حقیقت یک تصمیم است و یک اراده در برابر ایستادن و سرشاخ شدن با خود. یعنی دست شستن و
وقتی بازارگردیهای گروهی زنان از یک نوبت نماز جماعت غافلشان میکرد و ساعتها گپ و گفتشان در رستوران یا اتاق هتل توانشان را برای استفاده بیشتر از این سفر میکاست، به خودم نهیب میزدم که سرزمین حجاز جای پای هاجرانی