مروری بر کتاب «پس از پنجاه سال» سیدجعفر شهیدی
در ستایش پرسشگری
سیدجعفر شهیدی در کتابش علاوه بر مطالعه متون اصلی و مرجع و تاریخخوانی به مطالعه احوالات اجتماعی و جغرافیایی و اقتصادی مردم آن روزگار و تحلیل و تفکر پیرامون آن پرداخته است.
«فراموشان» مخاطب را به عرصه تفکر میکشاند
ناداستان رئالیستی
نویسنده «فراموشان» سعی کرده است در هر کدام از این روایتها به سراغ یکی از شخصیتهای گمنام حادثه برود و واقعه کربلا را هر بار از یک نگاه تازه و با زاویه دید متفاوت بیان کند.
روایتهایی از تنهایی در میان دیگران
مجلس هزار زن
روسری توری نازکی از آیشا قرض کرده بودم. پوشیدهترین لباسم را پوشیده بودم. وارد سالن بزرگ دراز که شدیم، حجم خاطره، مثل طوفان وزید به صورتم. انگار انرژی عظیمی ناگهان در من رها شده بود. مثل صدای هزار زن. مثل
مروری بر روایت ابوالفضل زرویی نصرآباد از قمر بنیهاشم
کربلا بدون ماه نمیشود
عباس (ع) کیست و از چه جایگاه شخصیتی بالایی برخوردار است که امام و ولی نعمت او به سبب از دست دادنش چنین عبارت تلخ و جانکاهی را بر زبان میآورد: « الان انكسر ظهری و قلت حيلتی و شمت
روایتی از سایهنشینان تاریخ کربلا
وز فراموشان عالم یاد کن
غفارزادگان در کتاب «فراموشان» سراغ واقعه جنگ و میدانش نرفته است. او به جستجوی فراموشان واقعه رفته و آنها را از دل تاریخ بیرون کشیده است.
روایتی از عاشورای انسان
محشری در درون
عاشورا روز گریه نیست، روز حساب و کتاب است، برای من که انگار یکجور محشر شخصی باشد، روز نوشتن است از خود، یک کاغذ باید برداشت و دید آدم پای کدام اعتقاداتش میتواند بایستد و بمیرد.
«فراموشان» و روایتهایی در مرز سیاهی و سفیدی
کمحجمِ پربار
روایتهای «فراموشان» بین مرز سیاهی و سفیدیاند. راوی است که با ایمانش انتخاب میکند، دست به یاری امام زمانش بلند کند و در رکابش شهید شود و یا به سفیر امامش، مُسلم، هم رحم نکند و سرنوشتش سیاهِ سیاه شود