06 اردیبهشت 1403
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

جنایت و مکافات تگ

«قمارباز» هیچ‌گاه نمی‌تواند به یک نقد ساده‌باورانه علیه فعل قماربازی فروکاسته شود بلکه این اثر انتقادی است به تمام زندگی بشر.

پیرمرد ریزریز آن زیر چیزی می‌گفت. چشم‌هایش میان آن‌همه چروک موربِ صورتی، مرطوب شده بود. حنان خم شد تا بشنود: «پس راسکولنیکف شدی حنان؟ تو‌ام آدم حسابی نبودی؟ من آدم‌شناسم. یعنی تو رو نشناختم؟»

برای من سال گذشته، سال «از قيطريه تا اورنج‌كانتی» بود، سال «آن هنگام كه نفس هوا می‌شود». سالی كه مرگ نزديک‌مان بود اما كلمات اين دو كتاب می‌خواستند با نمايش شكوه زندگی آدم‌هايی كه مرگ را زيسته‌اند و آن را

پروانگی داستایفسکی از «جنایت و مکافات» شروع می‌شود. در «جنایت و مکافات» است که در آن «وجدان اخلاقی» را در داستانش می‌سازد.

فئودور داستایفسکی با خلق «برادران کارامازوف» به بلوغ و شناخت از هستی و انسان دست پیدا کرده و حالا می‌آید و در رمان دست به آتش بازی می‌زند. اینجا او پیامبری می‌کند.خودش یک قدم جلوتر رفته و حالا دارد راه