06 اردیبهشت 1403
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

دیلماج تگ

کافی‌ست «راسپوتین» اثر ادوارد راژینسکی یا آثار مشابهش را خوانده باشید تا متوجه نقص‌های عمیق «دیلماج» بشوید، مخصوصا اینکه «دیلماج» در فرمی مشابه یک بیوگرافی نوشته شده که توضیحات نویسنده در میان تکه‌های یادداشت‌های «مستند» و برای تکمیل بیان شده‌اند.

نکته حایز اهمیت در رمان «دیلماج» شباهت جهان‌بینی نویسنده، حمیدرضا شاه‌آبادی و نجیب محفوظ نویسنده مصری در کتاب «سفرنامه ‌ابن‌فطومه» است.

شاه‌آبادی در «دیلماج» چهره میرزا یوسف مستوفی را به نمایندگی از جامعه روشنفکری ایران در دوره قاجار ترسیم کرده است. دوره‌ای که جریان روشنفکری در ایران با تحصیل عده‌ای از جوانان فرنگ‌رفته در حال رشد و رویش بود.

مسیر داستان «دیلماج» از سیاست و فضای روشن‌فکری آن زمان می‌گذرد و نویسنده تلاش می‌کند علاوه بر اینکه داستان تاریخی می‌نویسد، تحلیل سیاسی خود را نیز از زمان مشروطه بیان کند.

«دیلماج» یک نورِ واقعی در تاریکیِ این روزهای بازار رمان‌نویسی فارسی در کشورمان است که ابعاد مختلف یک رمان و داستانِ مطلوب را دارد؛ از قلم خوشخوان تا انتقال اطلاعات و حتی معرفی و تبلیغ برخی از رویکردهای تاریخی.

شاه آبادی در «دیلماج» به خوبی سمت و سوی جریان روشن‌فکری آن دوران را به تصویر می‌کشد؛ بدون تعصب در مقام راوی می‌ایستد و قضاوت را به خواننده می‌سپارد.

رمان «دیلماج» نوشته حمیدرضاشاه‌آبادی کتابی کم‌حجم است که در آن با شخصیتی خیالی در بستر ماجرایی واقعی و مستند مواجه هستیم.