01 اردیبهشت 1403
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

روایت تگ

من می‌فهمم همه‌مون اینجا یه چیزو می‌خوایم. ولی من همه‌تونو دوست دارم. دوست ندارم سر من طوری با هم دعوا کنین که از من و مامانم دور بشین.

«ف» دارد «ملکه شینِ تنها» را تلفظ می‌کند که من می‌بینم «شین» در حال خفگی است. قهوه غلیظ ترک پریده توی گلویش. قهوه ریخته روی تونیک زرد خوشرنگش و بقیه‌اش سرازیر شده روی رومیزی کتان سفید میز. «شین» از جا