مروری دیگر بر «شبهای روشن»
دنیا همان یک لحظه بود
شبهای روشن اثر فئودور داستایفسکی یک عاشقی در میانه نزاع سیاسی است.
کتابی برای ورود به جهان داستایفسکی
هجوی علیه از خودبیگانه شدن
«یادداشتهای زیرزمینی» هجوی است بر هر آنچه انسان را با خویش بیگانه میسازد. داستایفسکی انسان را نه فقط آزاد بلکه آزادی را در اخلاقی زیستن میبیند.
دورنمای یک غول در «رنجکشیدگان و خوارشدگان»
پژواک تنهایی
داستایفسکی جدای از دلمشغولیهای همیشگیاش به مسائلی چون اخلاق، مسیحیت و ایمان، شک و نهیلیسم و
مروری تحلیلی بر «قمارباز» پیامبر روس
قماری به نام زندگی
«قمارباز» هیچگاه نمیتواند به یک نقد سادهباورانه علیه فعل قماربازی فروکاسته شود بلکه این اثر انتقادی است به تمام زندگی بشر.
روایتهایی از تنهایی در میان دیگران
راسکولنیکوف کابُلی
پیرمرد ریزریز آن زیر چیزی میگفت. چشمهایش میان آنهمه چروک موربِ صورتی، مرطوب شده بود. حنان خم شد تا بشنود: «پس راسکولنیکف شدی حنان؟ توام آدم حسابی نبودی؟ من آدمشناسم. یعنی تو رو نشناختم؟»
قرن نو ـ سالی که مرگ نزدیکمان بود
نوشتن رستگاری است
برای من سال گذشته، سال «از قيطريه تا اورنجكانتی» بود، سال «آن هنگام كه نفس هوا میشود». سالی كه مرگ نزديکمان بود اما كلمات اين دو كتاب میخواستند با نمايش شكوه زندگی آدمهايی كه مرگ را زيستهاند و آن را
«جنایت و مکافات» نقطه پرواز داستایفسکی است
کتاب مبعوث شدن
پروانگی داستایفسکی از «جنایت و مکافات» شروع میشود. در «جنایت و مکافات» است که در آن «وجدان اخلاقی» را در داستانش میسازد.
روایتی از یک پاندمی که گفتوگو را زنده کرد
یک دقیقه شادکامی
او نمیدانست من چه شبهای تلخی را سپری میکنم اما حضورش قوت قلبی بود برای من. دانستن این که بعد گذراندن یک روز سخت میتوانم شبم را با گفتوگویی لذت بخش سپری کنم آرامم میکرد.
دستورالعملی برای کتابخوان حرفهای شدن یا چگونه «کرم کتاب» شویم؟
دانایی صرف نمیکند
همانطور که دیدید دانایی مسئولیت دارد. علاوه بر آن امروزه با تبدیل شدن کتاب به کالای لوکس و با این قیمتهای کهکشانی، انصافا صرف در نادانی است.
تماشای نبردی نفسگیر همراه با داستایفسکی
کمالِ جنون
داستایفسکی با «همزاد» به شما فرصت تجربه کردن جنونی آگاهانه را میبخشد. او کشیدن مرز بین خیال و حقیقت را به مخاطبش واگذار میکند و این شمایید که تصمیم میگیرید داستان آقای گالیادکین را در زیر سقف کدام جهان تصور