05 اردیبهشت 1403
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

فاطمه چگنی تگ

رمان «برفک» تلاشی ناکام برای فلسفی بودن، عمیق شدن، معنا بخشیدن به وقایع، اشیاء و کلمات است اما تنها برای آنکه شانس تهی کردنِ دوباره چیزها از معنا را داشته باشد.

کافی‌ست «راسپوتین» اثر ادوارد راژینسکی یا آثار مشابهش را خوانده باشید تا متوجه نقص‌های عمیق «دیلماج» بشوید، مخصوصا اینکه «دیلماج» در فرمی مشابه یک بیوگرافی نوشته شده که توضیحات نویسنده در میان تکه‌های یادداشت‌های «مستند» و برای تکمیل بیان شده‌اند.

آدام در جایی از رمان «قاضی»، هنگامی که در شکی عمیق نسبت به شغل خود فرو رفته، می‌گوید که قانون را ندیده است، نمی‌داند چشم‌های قانون چه رنگی‌ست، اگر او را در خیابان ببیند نمی‌شناسدش.

من آدمِ بسیار فراموشکاری هستم. از دردناک‌ترین لحظاتِ عمرم چیزی به یاد ندارم، از بهترین‌هایشان هم. همه‌چیز برای من خیلی زود تمام می‌شود. زندگی من لحظات کوتاهی‌ست و مقاطع بلندی از تاریکی بینِ آن لحظات کوتاه.

«حکومت نظامی» رمانی به پاسداشت تمام وزوزهایی‌ست که هیچ‌جای جهان راحتمان نمی‌گذارند، فرقی نمی‌کند کجا رفته باشیم.

اگر همین حالا بخواهم تمام آنچه در 2666 «اتفاق» می‌افتد، بازگو کنم، هیچ چیز از دست نرفته است. 2666 قابل لو رفتن نیست، چراکه در آن اتفاقی نمی‌افتد، همانطور که در هذیان اتفاقی نمی‌افتد، همانطور که در زندگی اتفاقی نمی‌افتد.