مروری بر یک کتاب و اینکه چرا زندگینامه مینویسیم؟
خودافشایی تا کجا؟
از نقاط قوت کتاب سدنصرالدین میتوان به اصطلاحات و لحن خوب شخصیتها اشاره کرد؛ نویسنده به خوبی لهجه تهرانی و لحن هر کدام از ساکنان خانه را منتقل کرده است.
«النا» و تلفیق بین مصطفی عقاد و فرجالله سلحشور
داستانی خوب ولی ناهماهنگ!
رمان النا، یک رمان تاریخی نسبتا خوب است که جایش در میان کتابهای تاریخی خالی است. سوژهای که نویسنده به کار گرفته و تخیلی که به آن اضافه کرده، میتوانست یک داستان فوقالعاده و جذاب بسازد.
روضه داستانی به روایت «فراموشان»
نگاهی نو به مفهوم فراموشی
نویسنده در هر روایت، تصویرسازی خوبی انجام داده است. نویسنده مثل یک دوربین متعهد، هرچه از زاویه دید شخصیت اصلی روایت، دیده شده، در متن آورده است.
«مهاجر سرزمین آفتاب» روایت ارادههاست
از ژاپن تا ایران با یک زبان مشترک
اشتراکات فرهنگی و آیینی میان ما و ژاپن کم است. اما زبان مشترک همه ما، از ژاپن گرفته تا آمریکا و ایتالیا، حقخواهی است. زندگینامه خانم سبا بابایی یک فراز و فرود دلنشین و به یاد ماندنی بود، اما آنچه
خرمشهر آزاد شد ـ 4
نقطه قوت و ضعف «ایرانشهر» چیست؟
بزرگترین نقطه قوت و نقطه ضعف کتاب، مربوط به شخصیتپردازی است. پرداختن بیش از حد به بعضی شخصیتها و رها کردن بعضی دیگر، حذف ناگهانی شخصیتی اصلی و از همه مهمتر طراحی روابط عاشقانه تودرتو بین شخصیتها، از نقاط ضعف
«جواهر مصری» تجربه مصر عهد باستان را برایتان زنده میکند
یک داستان بلند دوستداشتنی
در داستان «جواهر مصری» که سعیده ملایی نوشته، ما با قصهگوییهای طولانی آسیه طرفیم و تاییدهای گاه و بیگاه پونتی، که انگار فقط آمده تا بین دیالوگهای آسیه وقفه کوتاهی ایجاد کند.