نگاهی به «درد سنگ» نوشته میلنا آگوس
روایت زنانی که رویای جسورانه زیستن دارند
«درد سنگ» روایتی تلخ و تکاندهنده ندارد و حتی در پایان تلخش هم مخاطب را با لبخند به حال خود رها میکند.
مروری بر «فصل توتهای سفید»
کدام مهم است، پیمانه یا دانه؟
فصل توتهای سفید که ریتم خوبی دارد و همانطور که گفتم خردهروایتهایش نیز جذاب است از فقدان قصهای که آن را روی پا نگه دارد رنج میبرد.
مروری بر زندگی سیده کلثوم موسوی در «اشک حوا»
همیشه عاشق
اشک حوا روایت داستانی زنان است. زنانی که سلسلهوار صبر، عشق، مقاومت و گذر از طوفان را نسل به نسل و سینه به سینه به یکدیگر منتقل کردهاند.
روایتی از وقتی که رنج و رهایی یک چیز است
نوشتن و فراموشی یک رنج
بارها شده درحال انجام کاری یا در حین صحبت با کسی بودم که موضوعی برای نوشتن به ذهنم خطور کرد. این موقعها پشت سر هم جمله به ذهنم هجوم میآورد. جملههایی کاملا مرتبط که کلماتش مثل دانههای تسبیح کنار هماند.
«خیمه ماهتابی» روایتی از زبان یک خیمه
قصهگو و خودمانی
نویسنده «خیمه ماهتابی» با زبان قصهگو و خودمانی اطلاعات و وقایع تاریخی را به خواننده کم سن و سال خود توضیح میدهد.
مروری بر رمان «فصل توتهای سفید»
به قول امروزیها «دارک»
موضوعی که در هرجای «فصل توتهای سفید» ردپایی از آن به چشم میخورد، در اصل مظلومیت زنان است؛ چه ایرانی و چه خارجی.
مروری بر مجموعه داستان «آقایی از سانفرانسیسکو»
توصیف شاعرانه مصائب
زبان و قلم ایوان بونین زیباست، لطیف است، اما با همین زبان زیبا، زشتیها، ناملایمتها و مصیبتهای انسانها را چقدر دقیق توصیف میکند.
روایتی از آنجایی که موسیقی سخن میگوید
جای من تو فریاد بزن
وقتی یک نوت را در روزهای مختلف مینوازم، هربار صدای متفاوتی دارد. یک روز صدای کلید انداختن در خانهای خالی، یک روز صدای برخورد پاشنه کفش تو با زمین، هنگام رقص.
مروری بر جهانی که «1984» در پی ترسیم آن بود
فکر میکنیم آزادیم
جورج اورول در کتاب 1984 با فرض نبود حقوق اولیه انسان مثل عشق، آزادی و دانایی سعی میکند شما را قدردان وجود این مواهب کند.
مروری بر داستان «فصل توتهای سفید»
روایت مریم مجدلیه در روزگار پهلوی
فصل توتهای سفید از حضور موثر مرد خالیست. مردان قصه زنانشان را از خود راندهاند و خود نیز در میانه داستان گم میشوند.