04 اردیبهشت 1403
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

مجلهٔ الکترونیک واو

اینجا خبری از جن و پری نیست
مثل یک لیوان آب خنک

ماجرا طوری شروع می‌شود که خیال می‌کنی باید به سیاق این سال‌های کتاب‌های پرفروش نوجوانان، منتظر نوعی جادو و هیولا و دنیای موازی مخوف باشی، دست‌کم یک روح یا جن کوچک نامرئی که دیگر حتما!

مادر گم شده، نامه‌ای از خودش باقی گذاشته. نامه‌ای ناکافی، با اطلاعات متناقض، در کنار مجموعه‌ای از حرکات آشفته و عجیب که دقایقی پیش از ناپدید‌شدن جلوی افراد مختلف بروز داده است.

نینا با نگرانی و اضطراب پی کوچکترین نشانه‌ها از مادرش می‌گردد تا سرنخ‌های جدیدی پیدا کند. اما اگر نویسنده، خانم لیندا نیوبری را نشناسید و ندانید که نویسنده نوجوان است و حدود سی کتاب در این حوزه نوشته و برای بعضی‌هاشان جوایزی هم برده است، طی چند صفحه ابتدایی رمان، متوجه نخواهید شد که شخصیت اصلی کتاب، همین دختر نوجوان است.

شخصیت مادر، هرچند غایب است، در ابتدا آن‌قدر پررنگ است که گویا شخصیت اصلی اوست. بعد که متوجه شوید با یک شخصیت نوجوان طرف هستید، تازه دچار حسی خواهید شد که ابتدا گفتم. توقع چیزی ماورا‌ءالطبیعه خواهید داشت.‌

اما اگر خودتان را بسپارید به داستان و چندصفحه دیگر جلو بروید، کم‌کم هم انتظارات فراواقعی خود را فراموش خواهید کرد؛ هم خیلی نرم و بی‌زد‌ و خورد، نینا را به عنوان شخصیت اصلی خواهید پذیرفت.

نینا، شخصیت اصلی است و این بدان معنی‌ست که پس از مدتی پی خواهید برد داستان این نیست که زنی گم شده است. داستان این است که  نوجوانی مادرش را گم کرده است.

این دو بسیار فرق دارند و خانم لیندا نیوبری با ظرافت بسیار داستان نوجوانی را تعریف می‌کند که مادرش را گم کرده؛ در شهر محل سکونتشان مانده؛ دستش به اتفاقات دست اول پیرامون مادر نمی‌رسد؛ پدرش هم تصمیم گرفته اطلاعات دست اول را فعلا از او مخفی کند. این نیناست که با تمام این ندانسته‌ها، بار غیبت مادر و شایعات پشت سر او و آشفتگی‌های زندگی‌اش را بر دوش می‌کشد و داستان را پیش می‌برد.

شخصیت‌پردازی نینا هم بسیار دقیق و واقع‌گرایانه‌ است. لیندا نیوبری نوجوانان را بلد است. نه برای عاقل و قوی‌نشان‌دادن نینا، به دام بزرگسالانه‌پرداختن شخصیت او افتاده است، نه برای ایجاد لطافت در شخصیت یک نوجوان، او را کودکی در سایز بزرگ طراحی کرده است. نینا نوجوانی کاملا عادی، شبیه فرزندان خود ماست. دقیقا در گامی میانه‌راه کودکی و بزرگسالی.

«دست‌نوشته مرموز» داستانی نوجوانانه و برای نوجوانان است. خواندنش به نوجوان این حس را می‌دهد که گاهی حتی بزرگترین اتفاقات دنیای بزرگسالان هم ممکن است برای نوجوان بدل به فاجعه نشود. نشان می‌دهد که یک نوجوان هم قادر است چنین ضربه‌های روحی بزرگی را مدیریت کند‌.

لیندا نیوبری، با داستانی کاملا واقع‌گرایانه، با لحنی عادی و سبک و شیرین، نوجوانان را روبه‌روی آینه‌ای از زندگی خودشان می‌گیرد.

زندگی معمولی‌شان که برعکس سبک رایج جن‌وپری رمان‌ها و فیلم‌های نوجوان، بسیار عادی و روزمره و خالی از ماورا‌ست و خود همین ویژگی میان این همه هیجان شدید و فراز‌ و فرود مصنوعی که ذائقه نوجوانان را معتاد کرده، مثل نوشیدن لیوانی آب گوارا، پس از خستگی یک روز گرم است.

اما این باعث نخواهد شد که خواندن این کتاب را فقط به نوجوانان توصیه کنیم. اتفاقا بزرگسالان هم در خواندن این داستان، نکات مفیدی خواهند یافت و این برایشان فرصتی است تا همین زندگی روزمره را از دریچه چشم یک نوجوان ببینند. ببینند وقایع بزرگ، یا شاید حتی حرف‌ها و رفتارهای کوچک بزرگسالان از زاویه نگاه یک نوجوان چگونه تلقی خواهد شد.

لیندا نیوبری، متولد انگلستان، از همان نویسنده‌هاست که در ادبیات کلامی ما، به آنها متعهد می‌گویند‌. متعهد به پرورش روح و روانی سالم برای نوجوان. متعهد به تلنگرهایی خردمندانه به بزرگسالان برای مراقبت کافی از دنیای تُرد و تازه فرزندان. حتی با زیرکی، متعهد به گنجاندن مسائلی کلان‌تر، نظیر راه‌های حفظ محیط زیست و اصلاح الگوی مصرف، حین تعریف کردن داستانی معمایی و شیرین.

لیندا نیوبری بیش از سی کتاب نوشته که بسیاری از آنها در رده کتاب نوجوان طبقه‌بندی می‌شوند. کتاب‌های «خانه حلزونی» و «سرزمین خواهران»ش برای جایزه بارنجی نامزد شد و «جیغ»ش جایزه «آشیانه نقره‌ای» برد. اما مهم‌تر از این‌‌ها، در سال ۲۰۰۶ او برنده جایزه ادبی کتاب کودک کاستا شد. در سال ۲۰۱۰ هم سایت بین‌المللی کتاب نوجوانان، «پدر شنی» نوشته او را به‌دلیل روایت داستان، به‌عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب کرد.

 

عنوان: دست‌نوشته مرموز/ پدیدآور: لیندا نیوبری، مترجم: ندا شادنظر/ انتشارات: ایران‌بان/ تعداد صفحات: 224/ نوبت چاپ: اول (1391).

انتهای پیام/

ارسال نظر