مجله الکترونیک
در ضرورت حضور ویراستار و راهنما کنار نویسنده
صدای زیر دوش برای زیر دوش است و اگر واقعاً متنی برای عرضه دارید، قبل از انتشارش برای متنتان یک مشاور بالینی پیدا کنید.
داستانی از انسانها و ترسهایشان و مبارزه برای فلسطین
از چندماه قبل، یک چیز خیلی واضح بود: «همهچیز در یک لحظه اتفاق میافتد.» او هم به این مسئله خو گرفته بود. عادت کرده بود. حالا عادتکردن هم که نه. در واقع هرگز این را فراموش نمیکرد که شاید این لحظه، همان لحظهای باشد که بالاخره اتفاق میافتاد. بچههای دیگر وسط همان ساختمانهای نیمه مخروب، […]
مروری بر روایتهایی از قلب غزه
«دروازه خورشید» و فراز و فرودهای مردم فلسطین
مروری بر رمان تحسین شده ترکیهای
راوی بیقراری از ابتدا تا انتها خود ابراهیم است، به استثنای بخشهایی که از زبان آشنایان حسین میشنویم و شرح وقایعی است که ابراهیم در آنها حضور نداشته. او راوی صریح و صادقی است. دلمشغولیها و کلنجارهایش نقطه کور و زاویه پنهانی ندارد و همین روراستی، ارتباط مخاطب را با شخصیتش آسان میکند.
مروری بر «بازی سپیدهدم و رویا»
یشنهاد مطالعه شنیتسلر را چند سال پیش دریافت کرده بودم ولی مشکلی بر سر این راه وجود داشت و آن هم اینکه یکی از محبوبترین کارگردانهایم یکی از محبوبترین فیلمهایش را با اقتباسی از «رؤیا» ساخته است؛ اقتباسی که توضیح مفصّلی از آن را در مؤخّرۀ کتاب «بازی در سپیدهدم و رؤیا» به قلم مترجم، علیاصغر حدّاد، میتوانید بخوانید.
مروری بر رمان «همه میمیرند»
کتاب «همه میمیرند» نهتنها یک رمان درباره جاودانگی و مرگ است، بلکه به یکی از بزرگترین پرسشهای انسانی، یعنی «معنای زندگی» پاسخ میدهد.
مروری بر رمان آخرالزمانی «ز مثل زکریا»
«ز مثل زکریا» رمانی علمی تخیلی و آخرالزمانی است که در آمریکا در قالب یک دفترچه خاطرات است که از دید دختری شانزده ساله روایت میشود، اما در جهان به عنوان یک رمان شناخته میشود که موضوعی آخرالزمانی دارد.
درباره کتابی از نویسنده «در غرب خبری نیست»
در رمان «از عشق با من حرف بزن» حتی یک تیر جنگی شلیک نمیشود. ماجرای رمان مثل رمان دیگر اریش رمارک، فروغ زندگی، در اردوگاههای کار اجباری و جنگی و در میان اسرای جنگی و یهودیان نیز نمیگذرد. ولی در تکتک پاراگرافهای رمان بوی جنگ استشمام میشود.
«دروازه خورشید» با وجود تمام نکاتی که درباره آن گفته شد، مخاطبان را تا حدودی با فرهنگ، تاریخ و سنتهای مردم فلسطین و مهمتر از همه با ادبیات عرب آشنا میکند.
نگاهی به اثر ملی و انسانی یوسف قوجق
نثر قوجق یک نثر حماسی و پیرنگ داستان حماسهساز است زیرا عنصر ساز و نوای آن هیچگاه خاموش نمیشود و اگر ساز بهمثابه سلاح باشد که هست، سلاح ترکمن زمین گذاشته نمیشود از این رو مرگ در قلعه یعنی پیروزی.
«کوی غزلها» و تحلیلی بر ترجمه و فضای آثار عربی
فضای داستان و اتفاقاتش برای مخاطبی که مثلاً «کوچه مدق» نجیب محفوظ را خوانده باشد، نمیتواند تکاندهنده و شوق برانگیز باشد. در عین حال رمان، شرح اندوه و شادی مردمی است که در تله درام گیر افتادهاند. کتاب نه گذشته را رد میکند و نه آن را تحسین میکند، فقط زندگی را شرح میدهد تا جایی که کلافهمان میکند.
مروری بر اثری شاخص در میان رمانتیکها
«مردی که میخندد» صدای اعتراض طبقه فرودست در میان صفحات رمانی عاشقانه است؛ در سالهایی که رمان به مهمترین ابزار برای بیان نقد و اعتراض و ترسیم چهرههای معمولی بدل شده بود.
رمانی برای آنها که دلباخته جزئیاتاند
همه چیز در دنیای مرگ به وقت بهار عادیست، یک عادی خیالانگیز که در آن همه چیز شدنیست. حتی شکافته شدن درخت برای بلعیدن انسانها
مروری بر رمان «ما غیرممکنیم»
«ما غیرممکنیم» به عنوان تجربهای، در میان آثار فانتزی که اتفاقا گونه پرطرفداری محسوب میشود، قرار میگیرد ولی به گمانم این تجربه، در دسته تجربههای موفق قرار نگیرد.
یادداشتی بر کتاب «مردن» اثر آرتور شنیتسلر
شاهکار شنیتسلر هرگز اثری عارفانه نیست که صورت مسئله را پاک کند و مرگ را پلی ببیند برای گذر از این جهان به جهانی دیگر؛ بلکه اثری فیلسوفانه و روانکاوانه است که شما را هر چه بیشتر و بیشتر درگیر صورت مسئله میکند.
مروری بر کتاب «از روزگار رفته»
چیزی که خواندن این کتاب را ارزشمند میکند، اطلاعات دست اول ابراهیم گلستان است. او با بخش وسیعی از روشنفکران و هنرمندان دهه ۳۰ تا ۵۰ ایرانی همکار و همنشین بوده است و اطلاعاتی دستاول از منش و روش آنها دارد.
نگاهی به «کلیله و دمنه»
کتاب کلیله و دمنه اثریست که میشود از آن حکمت آموخت و از غنا و معجزه ادبیات لذت برد و به نظرم یکبار و دوبار خواندن این کتاب کم است.
نگاهی به زندگینامه شهید محمود شهبازی
کتاب «راز نگین سرخ» به قلم حمید حسام، به زندگی فرمانده شهید محمود شهبازی میپردازد که مبتنی بر خاطراتی از شهید حاج حسین همدانی نوشته شده است.
مروری بر مبارزههای امنیتی با سازمان مجاهدین
علاقهمندان به ژانر جاسوسی در حوزههای کتاب و سینما بهتر است به جای مطالعه رمانهای زردِ مثلا امنیتی! که ساخته ذهن نگارنده است، این کتاب را بخوانند تا به طور استاندارد با پایه کارهای اطلاعاتی، نفوذ و... آشنا شوند.
مروری بر کتاب تاریخ ایران باستان
تاریخ ایران باستان، جوری است که در هر سن و سالی، هر جای کتابها را که باز کنید، نکتهای تصویری دستتان را میگیرد و شما را میبرد به زمانهای خیلی دور.
مروری بر روایتی داستانی از زندگی یک از فرماندهان مقاومت
«به جرم خمینی» روایتی متفاوت از زندگی یکی از فرماندهان جنگ با نیروهای تکفیری در محور مقاومت است. شیوه روایت به تنهایی آن را از سایر آثاری که در این فضا نوشته شده متفاوت میکند.
با خواندن «چهار مقاله» به خودتان هدیه دهید
این کتاب از جهت اطلاعاتی که درباره گروهی از دبیران و نویسندگان و منجمان و طبیبان آورده بسیار مهم و سودمند است. هم از جهت نزدیکی زمان نویسنده به حیات افرادی که نام برده است.
کتابی که به خاطر یک ویژگی خوب، میتوان از تمام بدیهایش گذشت
این کتاب، نگاهی به 50 شخصیت کارآفرین و صنعتگر (به قول نویسنده کنشگر اقتصادی) در صد سال گذشته ایران دارد که بعضیهایشان شغلهای خانوادگی داشتهاند و بعضیهایشان کارشان را با کارگری و در کارگاههای کوچک شروع کردهاند و بعضیهایشان هم به غرب رفتهاند و فناوری را با خود به ایران آوردهاند.
مروری انتقادی بر دایرهالمعارف مصور جنگ
کتاب «دایرهالمعارف مصور جنگ ایران و عراق» بیشتر از آنکه دایرهالمعارف باشد، «مصور» است و جنبه تصویری بودن آن روی مطالبش سایه انداخته است.
نگاهی بر کتاب شرح خطبه منا
حدود دوسال پیش از مرگ معاویه، در حجی که امام حسین علیهالسلام گذاردند خطبهای ایراد کردند که میتون این خطبه را مطلع قیام ایشان در سال ۶۱ هجری دانست. خطبهای که امام در مکه برای بیش از هزار نفر از صحابه پیامبر و تابعین ایراد فرمودند. خطبه منا در شرایط و تنگنای سیاسی حکومت معاویه […]
مروری بر حماسه «گیلگمش»
وقتهایی که زیادی در دنیای داستانها غوطهور میشوم با خودم فکر میکنم که اولین داستان را چه کسی آفرید یا چه کسی آن را مکتوب کرد. فکر میکنم ردپای اولین کلمههایی که سر هم شدند تا داستانی را خلق کنند؛ به کدام دوره از تاریخ بشر برمیگردد. اگرچه اولینهایی به مدد باستانشناسان و کاوشگران و […]
مروری بر زندگینامه داستانی یک زن افغانستانی
مسکوی کوچک افغانستان کتابیست که کفه رنجش به خوشیهایش میچربد و گواه دیگریست بر این که، تاریخ روایت پر تکرار ملال و رنج و خوشی و ناخوشی مردمان است.
گفتوگو با لیلا مهدوی درباره «نشان حُسن»
گفتوگو با معصومه صفاییراد درباره «استانبولچی»
گفتوگو با جواد کلاته عربی درباره «عملیات عطش»
گفتوگو با سعید علامیان درباره «پسرهای ننهعبدالله»
گفتوگو با مجید قیصری درباره «ساحل تهران»
گفتوگو با سلمان کدیور درباره «پس از بیست سال»
گفتوگو با محمدعلی جعفری درباره «جاده یوتیوب»
گفتوگو با وحید خضاب پژوهشگر تاریخ
گفتوگو با خسرو باباخانی درباره «خسرو شیرین»
از این نویسنده سوئدی چه کتابی بخوانیم؟
اگر فقط دنبال خواندن داستان میگردید، از یوناس یوناسن فقط کتاب «پیرمرد صد ساله ای که از پنجره بیرون رفت و ناپدید شد» واقعا کفایت میکند. داستانهای یوناسن واقعا شبیه به هم است. اما اگر حالتان خوب نیست و دوست دارید قدری بخندید و شاد شوید یا دوست دارید حداقل بخشی از تاریخ معاصر را در قالب داستان طنزی خوشپرداخت و روان بخوانید، هیچ کدام از آثار یوناسن را از دست ندهید.
اگر حرفهای نیستید، متنتان را به استاد ندهید
اگر نوقلم هستید و میخواهید از گامهای ابتدایی نوشتن جان سالم به در ببرید، متنتان را محضر استاد نبرید. عوضش ببرید به کسی نشان بدهید که اهل ذوق است.
ماجرایی از زمانهای نه خیلی دور
با هزار التماس مامان را راضی کردم شب پیش مادر بخوابم. راستش از دیدن تشییع جنازه ترس رفته بود زیر جلدم. مادر مجبورم نمیکرد بروم توی اتاق خودم و اگر خوابم نمیبرد صلوات بفرستم تا بخوابم.
روایتی از عزاداری با طفل صغیر
سلما که از آب دست کشید احساس کردم خودم هم تشنهام. آمدم باقیمانده آب توی لیوان را سر بکشم که صدای مداح توی حسنیه پیچید: لَیتَکُم فی یوم عاشورا جَمیعا تَنظرونی کَیفَ اِستَسقی لِطِفلی فاَبواَ اَن یَرحمونی. آب، توی دهانم مزه خون گرفت.
کارآمدی نوشتن فقط به انتشار متنمان محدود نمیشود
آنچه بر آن پافشاری دارم همین است که نوشتن میتواند بدون تصور نشر هم مفید و جذاب باشد و نباید انگیزه را محدود به دیدهشدن متن کرد.
روایتی درباره زن، دریا و موج مُرده
موج مرده میدونی که چین؟ موج مرده رِ فقط دل زنا میشناسه و دریا! چون زنا دیر دل میدن و عاشق میشن. اما مرض عشق که بیفته به جونشون دیگه واویلاس. دل زن میمانه همی دریا.
روایتی داستانی از تنهایی میان هجوم خاطرات
با فریاد دوباره پیرمرد به خودم میآیم. ماشین را روشن میکنم و به سمت در خروجی حرکت میکنم، از پیرمرد معذرتخواهی میکنم. میاندازم در سرپایینی.
فراموشی فرهنگها، فرهنگها را فراموش میکند؟
دلم برای امام حسین (ع) بچگیام تنگ شده است. مرد بزرگی که هرچه بزرگتر شدم، بیشتر دیدم که جهتش معلوم است اما طرف هیچکس نیست، حتی طرف خودش. چیزی را درک کرده که برایش از تمام جذابیتهای یک زندگی معمولی بالاتر بوده و از دلخوشیهای روزمره ما عبور کرده. چیزی را دیده آنقدر زیبا که […]
روایتی از مواجهه با کتابی جادویی
«چرا کتاب میخوانیم؟» از آن سوالات پرتکراری است که جوابِ «برای اینکه فرصت تجربه کردن ما محدود است و کتابها این فرصت را در اختیارمان قرار میدهند» از خود سوال هم تکراریتر است. این تکراری بودن به معنای این نیست که این جوابها غلط است یا وجودشان زیر سوال است بلکه به خاطر این است […]
روایتی از رفاقت و شهر و شبنشینی
نورهای شهر مانند نقاشیهای اکسپرسیونیستی شد و فکر کردم چطور میشود توصیف کرد که نورها شبیه نقاشیهای اکسپرسونیستی شده بدون آنکه بگویی نورها شبیه نقاشیهای اکپرسیونیستی شده؟
پا به پای کودکیهایم بیا
برای بچهها با وسواس کتاب انتخاب کنیم
مشاهده »
کتابی برای کاشفان کوچک
مروری بر داستانی درباره پیامبر اسلام
روایت همسفر شدن با امام هشتم از مدینه تا مرو
مجموعهای برای انتقال مفاهیمی عمیق
«پلنگ زخمی» و قصه نوجوانهای نادیده گرفته شده
مروری بر رمانی که فقط برای نوجوانها نیست
«مهاجران و پناهندگان»، جوابی برای پرسشها
برای هشت سالهها تا نودونُه سالهها
مروری بر اثر جدید خالق «هری پاتر»
خواندن کتاب «لهجههای غزهای» را مدت زیادی به تعویق انداختم. نه برای اینکه اینروزها شلوغترین روزهای زندگیام را میگذرانم. بلکه برای اینکه احساس میکردم الان در موقعیت مناسبش نیستم. من آدم رنجدیدهای نیستم و احساس میکردم توانایی رویارویی با حجم زیادی از رنج و مرگ و غم و فقدان را ندارم. احساس میکردم این کتاب، […]
نگاهی به روزنوشتهای غزه پس از هفت اکتبر
لهجههای غزهای از اصلی به نام اصل بقا حرف میزند، از نیاز حرف میزند نه از خواسته! و تکان دهندهترین نکته در باره این اثر این است که از روزمره مردم فلسطین حرف میزند.
روایتی که تصویری تازه از مشهد را نشان میدهد
«ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین» یک موقعیت جذاب است که حیف میشود. تصویری تازه از مشهد و زائرانش، در محاصره لودر و تراکتور و خاک و سیمان.
روایتی از اصالتهای مدفون در نوسازی شهری
داستانِ این کتاب، روایتی نمادین و ناب از خانههایی است که به بافتِ جدید شهر تبدیل شدهاند. خانههایی که برای رسوا نشدن همرنگ ساختمانها و هتلهای آسمانِجلِ شهر شدهاند و از بین رفتهاند، و خانوادههای غریبی که آواره ساختمانها شدهاند. شفیعالدین در این داستان تنها یک قبرِ پرماجرا نیست. او نمادِ تمام خانههای ترک شده است.
مروری بر روایت قاسم فتحی از شهرزدگی
خواننده کتاب «ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین» باید بداند که در این کتاب با حجم زیادی از شهرزدگی، مسافرزدگی و زندگیگریزی روبهرو میشود.
روایتی از فرودستان در «ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین»
رمان ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین رمانی است واقعگرا؛ رئالیسمی آغشته به ناتورالیسم.
«آهسته آهسته برایم بخوان» غم را به تصویر میکشد
«آهسته آهسته برایم بخوان» از رشادت حرف نمیزند. غم را به تصویر میکشد. غم در چهره زنان که به قول خسرو، غم چهرهای زنانه دارد اما جنگ نه.
روایتی از زنهای غمکشیده در «آهسته آهسته برایم بخوان»
اگر سراغ داستانی میگردید که روایت زنهای غم کشیده باشد، کتاب «آهسته آهسته برایم بخوان» گزینه خوبی است.
مروری بر رمان «آهسته آهسته برایم بخوان»
مریم منوچهری در به تصویر کشیدن شهر، آدمها را روایت میکند، نگاههای غمبار و سراسر عشقشان به هم و تلاششان را برای پرکردن جاهای خالیای که جنگ روی دستشان گذاشته، از دل ترسیم همه آنها به یک بزنگاه بزرگ میرسد: «تصویر یک شهر.»
مروری بر رمان «سوران سرد» اثر جواد افهمی
«سوران سرد» آنقدر تصویری است که اگر کسی میخواهد بداند آنجا چه شده و بر سربازان چه گذشته خودش باید کتاب را ورق بزند و لذت خواندنش را به جان خودش بریزد.
درباره «سوران سرد» رمانی پر از تصویر
در انتهای داستان «سوران سرد» دلمان میخواهد این سربازان را برداریم و ببریم به جایی امن، به جایی گرم، به خانه.
نگاهی متفاوت به رمان سوران سرد
طبیعت در رمان سوران سرد صدای سلطه دارد. به عبارت دیگر مکان رخدادها باعث شده است که طبیعت به منزله امری فرا دست عمل کند نه فرودست.
جستاری درباره چیستی جوانی
بیستوچهارسالگی من آخرین سال جوانیام از دیدگاه نرمهای جامعه بود و من متوقف شدم. دو سال در خانه نشستم و هیچ کاری نکردم. آن آدم فعال، تمام شده بود. تسلیم محدودیتهای خانوادهام شده بودم و ترسی عمیق مرا در برمیگرفت. ترس از تنهایی. روح خسته و مریضی داشتم و تراپیستها نمیتوانستند برایم کاری کنند. چون […]
این یادداشت چیزی را لو نمیدهد
اگر همین حالا بخواهم تمام آنچه در 2666 «اتفاق» میافتد، بازگو کنم، هیچ چیز از دست نرفته است. 2666 قابل لو رفتن نیست، چراکه در آن اتفاقی نمیافتد، همانطور که در هذیان اتفاقی نمیافتد، همانطور که در زندگی اتفاقی نمیافتد، و ما جانوران داستانسُرا، داستانگو، بیتفاوتی زندگی را به مقدمه و بدنه و مؤخره میکاهیم […]
طنز انتقادی اگر سواد خواندن داشت خودش را دار میزد
نویسنده در پایان میگوید که این چیزهایی که در کتاب مطرح کرده را سالها ندیده و بعد که از این فضا بیرون زده چشمهایش حسابی روی آنچه تا امروز گذشته و میگذرد باز شده. سایت نشر هم توضیح داده که ما اینجا با یک نویسنده طرفیم که قرار است با طنز انتقادی حسابی کیفورمان کند. […]
«برده سور»؛ شیک و پوک مثل کومله
سازمان کومله کردستان حزب کمونیست ایران با مشی سیاسی کمونیستی و چپ رادیکال فعالیت میکند. این گروه در گذشته سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران نام داشت، اما با تأسیس حزب کمونیست ایران در سال ۱۳۶۲ به این حزب پیوست و با پذیرفتن نقش سازمان منطقهای این حزب در کردستان ایران، نام خود را به کومله […]
ناکام در رسیدن به یک قالب روایی
گفتمان روایت و تجربه زیسته، این دو گونه ارتباط با جهان به تفاوتی کاملاً کیفی اشاره دارد. در تضاد با آنچه تجربه زیسته ما در لحظه و از هستی میتواند داشته باشد؛ یعنی احساسی کاملاً درونی شخصی و شهودی که غیرقابل انتقال مینماید، در عوض قرار دادن آن در زنجیره روایی امور دیگر، به ما […]
چطور با سوالات بچهها روبهرو شویم
«باز هم سوالی دارید؟» کتابیست برای ارضای کنجکاویهای رایج بچهها. نویسنده ـ ماری لوییز گِی ـ در مقام راوی، خود را به دنیای کودکی میفرستد و با مرور خاطرهای از آن دورهی ویژه، به کنکاش در مورد چراییِ بروز آنهمه پرسش از ذهن کودکان و چگونگیِ پاسخدهیِ مناسب به آنها میپردازد، و البته موفق شده […]
«باب اسرار» به داستان شمس و مولوی نمیپردازد
در کنار همه این جریانها، وارد شدن کارن به ترکیه باعث زنده شدن خاطرههای دوران کودکی و مخصوصا زنده شدن یاد پدرش میشود. او هنوز نمیتواند درک کند که پدرش چرا با مرد دیگری رفته بود و به طور کلی دنبال چه چیزی بود؟ کارن کم و بیش درباره مولانا و شمس و رابطه آن […]
مروری بر کتاب روایتی از اردوگاه تروریستها
نادر جوانی است که از کودکی بر اثر مواجهه با یک عملیات ضدتروریستی نزدیک منزلشان در بوکان عشق کارهای امنیتی و مبارزه با گروهکهای تروریست به سرش میزند و با اینکه چند بار به اداره اطلاعات بوکان برای همکاری رجوع میکند اما به دلیل سوابق ضدامنیتی داییاش، هر بار سرش به سنگ میخورد و دست […]
روایت تجربهای موسیقایی در یک نیمهشب سرد
ماشین که حرکت کرد، دکمه پاورِ ضبطش را زد. گوشم را تیز کرده بودم تا آهنگش را بشنوم. توی آن دستاندازها که ماشین بالا و پایین میشد و کله عروسکی سگِ خالدارِ روی داشبورد چپ و راست میرفت، آهنگی شروع به خواندن کرد: «امشب که مستِ مستم، دست و پای غم رو بستم، از من […]
تصویر من یا کاریکاتور آنها؛ مسئله این است!
هربار که کاریکاتوری به قصد توهین به پیامبر منتشر میشود، برای مدت زیادی درگیرم میکند. شاید چندین ماه… در واقع واکنشی که مسلمانان به آن کاریکاتور نشان میدهند، مسئله من میشود. این که پیامبر در زندگی من چه شکلی است؟ چرا من از آن کاریکاتوریست خشمگین نمیشوم؟ وقتی از هیجانات خودم فاصله میگیرم و سعی […]
نقدی بر چهارمین جلد از مجموعه «کآشوب»
برای نوشتن از «رهیده» از آثار قبلی مجموعه کمک میگیرم چرا که اکنون پدیده «کآشوب» به چنان پختگی در آثار مناسبتی ما رسیده که خودش به تنهایی گفتمانی تازه خلق کرده و میتوان هر جلدش را نسبت به مفروضات همین گفتمان سنجید. خواندن از مواجهههای شخصی با روضه برای من مثل امکانِ تماشای عزاداریهای معروف […]