احتمالاً تصویری که از رامالله در ذهن دارید، هیچجوره با قهوه و کاپوچینو و نسکافه جور درنمیآید و اینکه متأسفانه، قهوه همیشه تداعیگرِ آرامش و سکون و امنیت نیست. قهوه را همیشه نمیشود با آرامش و سکوت، رویِ میزِ کار گذاشت و جرعهجرعه تلخیاش را مزهمزه کرد. یا مثلا، تا به حال در حالِ فرار قهوه ننوشیدهاید که شیرفهم شوید قهوه فرانسه کافه سر کوچهتان با قهوه اسرائیلی در کرانه باختری، چه فرقی دارد. شاید باید به شما بگویم، که شما جزء دسته اول افراد خوشبخت هستید که تا به حال در رامالله قهوه ننوشیدهاید.
«کاپوچینو در رامالله» پخش مستقیمی است از زندگیِ بسیار معمولیِ و کاملا غیرمعمولیِ سعاد امیری و سفری سرنوشتساز که قرار بوده شش ماه طول بکشد اما عمری طولانی را در رامالله، کنارِ سربازان و حکومتِ اشغالگر اسرائیلی برایش رقم زد. سفری که با دو دهه از پر فراز و نشیبترین سالهایِ زندگی مردم فلسطین همراه شده است. سعاد، در آستانه گرفتنِ مدرکِ دکترا، وارد رامالله میشود و موقعیت جدیدی که با آن مواجه میشود، به جای تحصیل، زندگیاش را به مسیر دیگری پیش میبرد.
او، با مدرکِ دکترای دفاع نشده میشود یک استادِ پارهوقت، با ممنوعیتِ خروج! سعاد، ازدواج میکند، مادر میشود، استاد میشود و هفت سال، ۶ صبح دستِ تمام زندگیاش را میگیرد و برای گرفتن ماسکهای شیمیایی در خیابانهای رامالله پرسه میزند. اینجا در این گوشه کرانه باختری، متاسفانه با آدم هایی روبهرو نیستید که کسی یک گلوله توی مغزشان خالی کند و خانوادهشان کلِ روز برای جسدشان عزا بگیرند. متاسفانه اینجا کسی آنها را نخواهد کشت. آدمهایِ اینجا به جایِ مردن در یک لحظه، با شکلی از زندگی مواجهاند که بابت آن هر روز قرار است آرزوی مرگ کنند. «کاپوچینو در رام الله» شرحی از این زندگی است.
آدمهای این کتاب، میتوانند در محله خودشان زندگی کنند، در خیابانهایِ شهرشان ـ مگر در ساعات حکومت نظامی ـ قدم بزنند، از مغازه مورد علاقهشان لباس بخرند، ازدواج کنند، بچهدار شوند، حتی استاد دانشگاه شوند، اما هیچکس آنها را اینجا به رسمیت نمیشناسد. هیچ احترامی متوجه آنها نمیشود. آنها غیرقانونیاند! اینجا در کرانه باختری، ایستهای بازرسی میتوانند مثل آب خوردن شما را تحقیر کنند. میتوانند به سگ خانگی شما مجوز عبور بدهند و به خودِ شما ندهند. به همین راحتی!
شما هرچه هستید، غیرقانونی هستید. هیچ زندگیِ ابدی و دائمی برایتان وجود ندارد. شما در هر نقشی که زندگی کنید، عروسک خیمه شببازیهایی هستید که فعلا با هویتِ جعلی میتوانید اینجا نفس بکشید، تا هروقت اسرائیل صلاح دانست، با تیپا پرتتان کند بیرون.
سعاد امیری، روایتگرِ یک زندگیِ واقعی در فلسطینِ اشغالی است. سعاد دوربینش را دقیقا جایی کار گذاشته که تمامِ دوربینها خاموش شدهاند. این کتاب، قبل از هر چیز شاید یک زندگینگاری است.
روایتگرِ «کاپوچینو در رامالله»، بساط زندگی شما را در طول دو دهه در شصت سانتیِ سربازان اسرائیلی قرار میدهد، گلیم زندگیتان را در حکومتی که شما را به رسمیت نمیشناسد پهن میکند و یک قهوه گِلنشین شده هم در دستتان میگذارد و از شما میپرسد، آیا باز هم میتوانید در قهوه خوردن جزء دسته اول باشید؟ یا ترجیح میدهید همان مسلکِ دسته دوم را تا پایانِ عمر ادامه دهید؟
نویسنده میخواهد مطمئن شود شما هم شبیهِ او، نمیتوانید تحمّل کنید و تا پنج دقیقه تمام محتویاتِ قهوه در دهانتان را روی صورتِ سرباز بالا میآورید.
این کتاب میخواهد بدانیم وقتی از زندگی تحت اشغال حرف میزنیم از چه حرف میزنیم. زندگی تحت اشغال چیست؟ شاید کتابِ سعاد، بهترین پاسخ برای این سوال باشد!
متنِ اصلیِ کتاب، «شارون و مادرشوهرم» نام دارد که ترجمه شده و چکیدهاش همین کاپوچینوی تلخِ ماست. کتاب، درست شبیهِ تلخترین قهوه عمرتان است. در لابهلایِ پارگرافها و جملهها و صفحات، احتمالا بارها صورتتان در هم کشیده شود و اخم کنید. گاهی هم شاید لازم داشته باشید برای تنوع، قهوهتان را شیرین کنید. خیالتان راحت. طنازیهایِ زنانه سعاد، اجازه نمیدهد تا پایان قهوهتان را تلخ میل کنید. این شما و این هم «کاپوچینو در رامالله». یک روایتِ کافئیندار از یک زندگی کاملا معمولی، که در آن مقاومت کردن نه یک انتخاب پیچیده، بلکه یک واکنش غریزیِ روزمره است.
واکنشی از جنس ادامه دادن…
عنوان: کاپوچینو در رامالله، تلخیص از کتاب شارون و مادرم/ پدیدآور: سعاد امیری؛ مترجم: لیلا حسینی/ انتشارات: روایت فتح/ تعداد صفحات: ۱۵۶/ نوبت چاپ: سوم.
انتهای پیام/