نویسنده داستان را از زبان دو شخصیت اصلی، نرگسخاتون و رضاداد، که دختر و پسر افراسیاب هستند، بازگو میکند. و همین تقابل جنسیت باعث رونمایی دو وجهه زن و مرد در دوران مورد نظر میشود. این که در طول تاریخ ایران، جایگاه زنان چگونه مورد تغییر قرارگرفته و البته، چه کسانی در این راه قربانی شدند. نابرابری حقوق دو جنس، سبب تشکیل چندین طبقه اجتماعی مختلف شده که زنان تمام تلاش خود را برای همسطح کردن طبقات بهکار بردند. اما دستمایه زنان در این راه، چه بوده است؟
ـ جریدهنویسی زنان
پس از ظهور عصر تکنولوژی، کمکم وجود روزنامه و روزنامهنگاری در میان مردم کمرنگ شده و جای خود را به تولیدمحتوا و مجله الکترونیک داد. اما اگر بخواهیم به سالهای گذشته و قرن قبل بازگردیم، اصلیترین جایگاه برای گسب اطلاعات و اطلاعرسانی در بین مردم، در دستان صنعت روزنامهنگاری بود و بهوسیله همین قلم و کاغذ، فتنهای برچیده، و یا پایههای آن چیده میشد. آرمین، با ظرافت و دقت تمام، در سطر به سطر این کتاب، به بررسی روزنامهنگاری و جایگاه آن در سیاست پرداخته است. اما تمام داستان در اینجا تمام نمیشود! نوشتن، تنها مختص به مردان نیست، بلکه نویسنده به زیبایی تمام تلاش زنان برای رساندن خود به جایگاهی برابر با جنس مخالف را به تصویر کشیده و از قلم آنان در این راه بهره جسته است.
ـ آواز کمانچه
در این جلد، بر خلاف کتاب شب و قلندر، به موضوعات مختلفی پرداخته شده است که بهخوبی رشته اتصال بین آنها حفظ شده است. از وجود و اهمیت قوم بختیاری در دوران مشروطه و حکومت قاجار، تا به تصویر کشیدن مراسم اعدامی که زمانی، تماشاییترین نمایش برای مردم زمان بوده است. البته که داستان به این موضوعات ختم نمیشود. همانگونه که قبلا هم از هنر نویسنده در زمینههای تجسمی صحبت شده، در شباویز نیز از آن غافل نمانده و پای موسیقی را به دل حکایت بازکرده است. اینکه در دل سرگذشتی تاریخی که سرشار از اتفاقات ناگوار و دلخراش است، ردپایی از عشق و موسیقی بیابی، هنری است که از عهده هر نویسندهای برنمیآید. صدای کمانچه در پس دردهای زمان، به گوش میرسد.
ـ روایتی نو
شبیه بودن کتابهای تاریخی از بسیاری جهات به یکدیگر، قصه تازهای نیست، زیرا تمامشان در حال روایت داستانی واحدند. چیزی که باعث تمایز کهننگاریها از یکدیگر میشود، نحوه بیان آنهاست و همین نکته، رنگ و بوی تازهای به داستان میبخشد. منیژه آرمین، با روایتی تازه از کودتای رضاخان پهلوی و به تخت سلطنت نشستنش، جلوهای نوین به نوشته خود بخشید که باعث جلب مخاطب به ادامه دادن روند نوشتار میشود.
ـ قصه بگو قیاس نکن
برای دوستانی که اهل مطالعه هستند کاملا مبرهن است هر کتاب تاریخی، تنها روایتی ساده از اتفاقات زمان گذشته نیست؛ بلکه نویسنده تمام تلاش خود را میکند تا در پس و پشت کلمات، به عقاید و باورهای خود نیز پرداخته و آنها را با سبک سنگین کردنی ظاهری، در اختیار خواننده قرار دهد؛ و البته که خانم آرمین از این دسته مستثنی نیست. برای مثال زمانی که بحث از تجدد و روحانیت به میان میآید، با زیرکی، در کنار ذکر تقابل این دو، به بررسی و قیاسشان پرداخته و از زبان شخصیتهای داستان، کفه ترازوی سنگین را به مخاطب نشان میدهد. اما همیشه هم این قیاس، بدون درگیری امکانپذیر نیست، و یا در صورت امکانپذیر بودن، نویسنده علاقهای به گذر بیحاشیه از موضوع ندارد. و همین نکته باعث دلچرکین شدن خواننده از نویسنده میشود، زیرا شعور او زیر سوال برده شده و با زبان بیزبانی، در بین سطور، توهینهایی گنجانده شده است. با استناد به همین مضمون، میتوان پی برد که نگارنده کتاب، در مقابل ابراز عقاید و باورهای مخالف، کمتحمل بوده و تاب مخالفت را ندارد.
با تمام این اوصاف، در دورهای که کمتر کتابی تاریخی با زبان داستان در ادبیات فارسی ارائه میشود، چنین کتب و نویسندههایی را باید ارج نهاد و از زحماتشان بابت آگاهسازی ملت از سرگذشت خود، تقدیر کرد.
عنوان: شباویز/ پدیدآور: منیژه آرمین/ انتشارات: سوره مهر/ تعداد صفحات: 300/ نوبت چاپ: دوم.
انتهای پیام/