داستان کتاب برمیگردد به دوران جنگ و دفاع مقدس. دوران جنگی که حزب بعث عراق آن را به ایران تحمیل کرده بود و دفاعی که در چندین منطقه جغرافیایی از طرف ایرانیان انجام گرفت. منطقهای که نویسنده آن را برای این رمان انتخاب کرده کردستان است. جایی که داستان در آن اتفاق میافتد «پایگاه سوران» است که در بخشی از ارتفاعات کردستان واقع شده است. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم کتاب در حال و هوای دهه ۱۳۶۰ روایت میشود و ماجراهای کتاب برمیگردد به درگیریهایی که حزب دموکرات و کومله در زمان جنگ با عراق بر کشور تحمیل کردند. در این مناطق انرژی رزمندگان به جای اینکه صرف مقابله با حزب بعث بشود صرف رهایی از نیروهای به اصطلاح ضد انقلاب نوپا شد.
داستان، داستان سربازانی است که دارند از پایگاه محافظت میکنند تا سقوط نکند. نکتهای که افهمی خیلی خوب و با جزئیات دقیق توانسته است آن را در کتاب به تصویر بکشد؛ جدای از تلاش سربازان برای حفاظت از پایگاه؛ تلاششان برای بقا و زنده ماندن است. سرمای سوران و آن منطقه به قدری جانفرساست که رزمندهها اول باید بتوانند از جنگ با طبیعت سرد آنجا جان سالم به در ببرند تا بتوانند کمکی باشند برای سقوط نکردن آن منطقه: «از سعید فاصله گرفت. برفها را با دستهای بیجانش کنار زد. دالانی به سمت پایین حفر کرد. تا شانه به زیر برف رفت. حفره را از زیر برفها ادامه داد. حالا نیمی از صورتش هم زیر برف رفته بود. تلاش میکرد راه گریزی برای پاهای دربند سعید بیابد. نفس عمیقی کشید و این بار شانههایش را در برف فرو برد و دستش را دراز کرد. صورتش به تمامی در برف فرو رفته بود.»
غیر از جنگ با سرما، جنگ و صلح با حیوانهای درنده و وحشی هم دلیل محکمی است برای زنده ماندن یا نماندن.
کتاب فصلبندی ندارد و برای تنفس خواننده صفحهای را مشخص نکرده است. داستان پشت سر هم و در ۵۲۷ صفحه تعریف شده است؛ اما پرش زمانی دارد. حین جلو رفتن داستان با یکی از شخصیتها برمیگردد به گذشته و زمانی دیگر و بخشی از کیستی شخصیت را از طریق همین برگشتها به خواننده نشان میدهد. مخاطب اگر بیدقتی کند ممکن است خط داستانی را گم کند.
یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب جزئیاتی است که نویسنده از آن به درستی در راستای خلق رمان خود استفاده کرده است. داستان با جزئیات کامل نوشته شده و صحنهها مثل یک فیلم در ذهن خواننده شکل میگیرند. متن کتاب با وجود بلند بودنش خستهکننده نیست. سادگی و صمیمیتی که در لحن داستان وجود دارد باعث شده خواننده خودش را در آن حال و هوا تجسم کند. با کنکاش شخصیتها با سرما حس سرما کند و در تکاپوی زندهماندن لذت بقا را بچشد و هنگام خطر آن را بیخ گوش خودش احساس کند.
یکی دیگر از مزیتهای کتاب سادگی روایت داستان است. داستان با اینکه در دیالوگهایی لهجهدار میشود ولی عاملی برای ترمز خواننده نیست. سختی و کار بزرگ رزمندگان بدون شعارزدگی به خوبی در این کتاب منتقل شده است. نامردمیهایی که فشار را برای از بین بردن امنیت مردم دوچندان میکند در این کتاب قابل لمس است.
در آخر اینکه کتاب از آن دست کتابهایی نیست که کسی بشیند سیر تا پیاز یا خلاصهاش را برای کسی تعریف کند. با تعریف کردنش چیزی عاید فرد نمیشود. کتاب آنقدر تصویری است که اگر کسی میخواهد بداند آنجا چه شده و بر سربازان چه گذشته خودش باید کتاب را ورق بزند و لذت خواندنش را به جان خودش بریزد.
عنوان: سوران سرد/ پدیدآورنده: جواد افهمی/ نشر: سوره مهر/ تعداد صفحات: ۵۲۸/ نوبت چاپ: پنجم.
انتهای پیام/