مروری بر «مدار صفر درجه» احمد محمود

بهار در زمستان

01 مهر 1403

در دهه ۵۰ شمسی، آفتاب خوزستان به روی زمین تابیده، گرم و سوزان چنان که به نظر می‌رسید آرزو داشته که استخوان زمین را بگدازد. در این دیار تب‌زده و زیبا، جایی که هوا با رگه‌هایی از سوزش و حنجره‌هایی از خشم پر شده است، رمان «مدار صفر درجه» نوشته‌ احمد محمود چون حماسه‌ای زیبا و غریب، تلاطم‌ها و تکاپوهای مردم خوزستان را به تصویر می‌کشد. این رمان با نثری که به گزندگی باد سموم می‌وزد و لحنی که به صمیمیت نجوای نی در قهوه‌خانه‌ها می‌رسد، خواننده‌اش را به سفری جادویی و ژرف در دل مبارزات ضد استعماری مردم ایران می‌برد.

مدار صفر درجه با بهره‌گیری از واقع‌گرایی اجتماعی، نقدی صریح بر اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران پهلوی است. احمد محمود با دقت به بررسی زندگی مردم عادی، مبارزات اجتماعی و نقش زنان در تحولات اجتماعی می‌پردازد. او از رشوه‌خواری مقامات وابسته به استعمار، غارت‌گری‌های انگلیسی‌ها و از فلاکت مردمی که زیر یوغ ستم کمر خم کرده‌اند، با چنان دقتی پرده برمی‌دارد که گویی خواننده خود طعم تلخ بی‌عدالتی را در دهان حس می‌کند.

یکی از نقاط قوت مدار صفر درجه، شخصیت‌پردازی دقیق و باورپذیر آن است. هر شخصیت نمادی از گروهی اجتماعی است. برای مثال، باران نماینده نسل جوان و پرشور است که با مشکلات و چالش‌های زیادی روبه‌روست، اما همواره به دنبال راهی برای بهبود وضعیت است. مائده و آفاق، با افکار ترقی‌خواهانه‌شان، نقش زنان را در مبارزات اجتماعی برجسته می‌کنند و نشان می‌دهند که چگونه می‌توانند در برابر مردسالاری مقاومت کرده و پیروز شوند.

احمد محمود در این رمان از تکنیک‌های روایی متنوعی استفاده کرده است. روایت از دیدگاه دانای کل، به او امکان داده تا به لایه‌های درونی شخصیت‌ها نفوذ کند و عواطف و احساسات آن‌ها را به شکلی همه‌جانبه به تصویر بکشد. دیالوگ‌ها در این رمان بسیار زنده و طبیعی هستند و به پیش‌برد داستان کمک زیادی می‌کنند. این دیالوگ‌ها، نه‌تنها شخصیت‌ها را به‌خوبی معرفی می‌کنند، بلکه به مخاطب اجازه می‌دهند تا با فضای اجتماعی و فرهنگی آن دوران بیشتر آشنا شود.

از ویژگی‌های برجسته این کتاب، پیوند عمیق داستان با محیط و طبیعت است. توصیفات دقیق محمود از نخلستان‌ها، رود کارون و کوچه‌پس‌کوچه‌های شرجی اهواز، نه‌تنها به فضای داستان جان می‌بخشد، بلکه نشان می‌دهد که چگونه انسان‌ها و طبیعت در بافت زندگی درهم تنیده شده‌اند. این پیوند، به خواننده کمک می‌کند تا بهتر درک کند که چگونه شرایط محیطی بر زندگی و مبارزات شخصیت‌ها تأثیر می‌گذارد. نخلستان‌های سربه‌فلک کشیده، چون رگه‌هایی بر تن شهر، حیات را در آن به جریان می‌اندازند و در دل خود، رازهای تلخ و شیرین مردمان این خطه گرمسیری را پنهان کرده‌اند. رودخانه کارون، شاهرگ حیاتی شهر است که با جریان خروشانش، حیات را در رگ‌های اهواز به جریان می‌اندازد. توصیفات محمود از کارون، سرشار از حس و حالی عجیب به زادگاه است. گاه، کارون چون مادری مهربان، آغوشی گشوده برای تن‌های خسته‌ است و گاه، چون هیولایی خروشان، قایق‌های کوچک ماهی‌گیران را به بازی می‌گیرد. این توصیفات هنرمندانه، نه تنها خواننده را به دل صحنه روایت می‌برد، بلکه پیوندی ناگسستنی میان انسان و طبیعت را در این سرزمین به تصویر می‌کشد.

تاثیر مکتب رئالیسم و به‌خصوص آثار انوره دوبالزاک بر احمد محمود، یکی از جوانب بارز مدار صفر درجه است که این اثر را به یک شاهکار ادبی تبدیل کرده است. بالزاک، نویسنده معروف فرانسوی، با روایت واقعیت‌های زندگی اجتماعی و انسانی، از جمله معضلات اجتماعی، فقر، بی‌عدالتی، و ظلم به طبقات ضعیف، دستاوردهای بزرگی در ادبیات داشت. او با بهره‌گیری از سبک نوشتاری واضح و تصویرگری شگفت‌آور، توانست نگاهی جامع و تلخ به وضعیت اجتماعی دوران خود ارائه دهد. محمود، به همان اندازه که از تکنیک‌های روایی بالزاک الهام گرفته، به بیان واقعیت‌های بی‌رحمانه و زندگی مردم عادی پرداخته است. او با توصیفات دقیق و بدون زیباسازی سطحی، زندگی طبقه کارگر و محرومان را به تصویر کشیده و به شرح دقیق و بی‌تزلزل مشکلات و چالش‌های این طبقه اجتماعی پرداخته است. از طرفی، همانند بالزاک، محمود در پرده‌برداری از بخش‌های پنهان و تاریک زندگی اجتماعی، به یک نگاه حاد و بدون رحم دست یافته است. او از داستان‌ها و شخصیت‌های واقعی، برای نقد و تحلیل عمیق و صادقانه زندگی اجتماعی استفاده کرده است. به همین دلیل مدار صفر درجه با پرتو و شکوهی مشابه آثار بالزاک، نه تنها یک رمان تاریخی است بلکه یک نمایش واقعی از جنگ‌جویی انسان در برابر نابرابری‌های اجتماعی و سیاسی در معرض دید عموم است. این اثر، با بهره‌گیری از زبان صادقانه و دلنشین ادبی، همه جوانب دردناک و خونین زندگی اجتماعی را به تصویر می‌کشد و انسان غرق‌شده در دنیای مدرن امروز را، تا سفری دور و دراز در دل تاریخ و لمس آن، هدایت می‌کند.

با این وجود، مدار صفر درجه فراتر از روایتی تاریخی است. رمان، حماسه‌ای انسانی است که در هر دوره و زمانی با طنین اندوه و امید نواخته می‌شود. در دل این حماسه، قصه مهر و ستم، مبارزه و امید، عشق و رفاقت نهفته است. داستانی که روح هر انسانی را به لرزه درمی‌آورد و شعله عدالت‌خواهی را در او برمی‌افروزاند. عشق باران و مائده، گلی است که در دلِ خارستان ستم شکوفا می‌شود. عشقی که در برابر سختی‌ها و مصیبت‌ها خم به ابرو نمی‌آورد و نویدبخش آینده‌ای نیکوتر است. رفاقت و همدلی شخصیت‌های داستان، چون نسیمی خنک در دل گرمای خوزستان، جان خواننده را نوازش می‌دهد و مفهوم یاری را به تصویر می‌کشد. در این داستان، دوستی بین مردمان زخمی شهر، چون بخاری سرزمین‌های محروم، گرمی و سردی را با هم به اشتراک می‌گذارند. آن‌ها با همدلی و همبستگی، نشان می‌دهند که چگونه انسان‌ها می‌توانند در برابر سختی‌ها و زحمات زندگی، با هم تنها نباشند. دوستی و ایثار، چون رودخانه‌ای پرسرعت، مشکلات را از میان می‌برد و با آغوشی گسترده، اجازه نمی‌دهد که تنهایی و ناامیدی درون جامعه ریشه کند.

مدار صفر درجه یکی از آثار بی‌بدیل ادبیات ایران است که با شکوه و زیبایی خاص خود، داستانی عمیق و پرشور از مبارزات انسان‌ها در برابر ستم و نابرابری را روایت می‌کند. این رمان نه تنها یک داستان تاریخی است، بلکه حماسه‌ای انسانی است که در خوزستان آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد. هر صفحه از این رمان، زیبایی و عمقی دارد که با وجود گذشت زمان، هم‌چنان جلوه خود را حفظ کرده است. کتاب، چالشی است برای همه نویسندگان و علاقه‌مندان به ادبیات فارسی، تا با الگوگیری از آن، جادوی واژه‌ها را آغاز کنند و داستانی را به جهانی نو آغاز کنند که در آن، عشق، ایثار و هم‌بستگی، پیروزی می‌جویند.

 

عنوان: مدار صفر درجه/ پدیدآور: احمد حمود/ انتشارات: معین/ تعداد صفحات: 1782/ نوبت چاپ: پانزدهم.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید