«خسرو شیرین» درس اخلاق و مقاومت نمی‌دهد

بی‌روتوش!

12 خرداد 1403

نوشتن از تجربیات عشق و عاشقی، هرچند مربوط به روزگاران گذشته و نوجوانی باشد، جرات و جسارت خاصی می‌طلبد. خسرو باباخانی در «خسرو شیرین» این جسارت را به خرج داد و از خودش نوشت. نویسنده این کتاب را با تجربه اولین عاشقی خود آغاز می‌کند. عاشقی که در دوم دبیرستان رخ داده بود. و البته دیری نپایید و عشق دیگری جایگزین آن شد. همین دیری نپاییدن‌ها، باعث پنج داستان عشقی می‌شود. عشقی که اوایل نوجوانی با قرارهای عاشقانه و کنسرت آغاز می‌شود و در پایان با ایدئولوژی همراه می‌شود. همین اختلاط عشق و ایدئولوژی مسیر داستان را به سمت دیگری می‌کشاند. اوایل کتاب با توصیف اتفاقاتی مثل قرار عاشقانه با دخترکی بی‌حجاب یا شرکت در کنسرتی که خواننده آن زن است یا اهل سینما بودن راوی داستان، تصور می‌کنید که با یک روایت سوسولانه و شاید طاغوتی مواجه باشید. اما رفته‌رفته داستان از طنز و حتی لوده‌بازی به درام و تراژدی حرکت می‌کند. اینکه راوی داستان پابه‌پای عاشقی‌کردن‌های نوجوانی، مرد می‌شود اما لزوما مذهبی و انقلابی نمی‌شود. نویسنده هیچ تلاشی ندارد که شرکت در جلسات تفسیر قرآن یا حضور در جبهه را عامل تحول خود عنوان کند. او فقط با خط سیر جامعه حرکت می‌کند و خود را با تغییرات آن وفق می‌دهد.

خسرو باباخانی در«خسرو شیرین» درس اخلاق یا مقاومت و ایثار نمی‌دهد. به زبان ساده از نوجوانی خود حکایت می‌کند تا روزی که مجبور می‌شود برای دفاع از میهن و کاشانه‌اش، جنگ را باور ‌کند.

شاید به نظر بسیاری از خوانندگان، این کتاب اثری ضد جنگ باشد، اما حقیقت این است که باباخانی جنگ را بدون روتوش و کاملا واقعی توصیف کرده است. اینکه جنگ، خون و موشک و آوارگی دارد. روایت عریان این رنج‌ها و مصیبت‌ها هنرمندی خاصی می‌خواهد که نویسنده از پس آن برآمده است. در آخرین برگ کتاب مقهور هنر نویسنده در تغییر ژانر داستان خواهید شد. داستانی که روایت آن از عشق‌های بی‌سرانجام پسربچه نوجوانی آغاز می‌شود و با جنگ و شهادت عزیزان پسرک خاتمه می‌یابد. ابتدای کتاب طعم شیرین و دلچسب شیطنت‌ها و دلبستگی‌های نوجوانانه را می‌چشید و در پایان طعم تلخ جنگ و از دست دادن‌ها را می‌خوانید. همین تناقض روایت‌ها در این کتاب است که آن را خواندنی و غیرمنتظره کرده است.

خسروی داستان فردی معتقد است اما خشکه‌مذهب نیست. همین، روایت او را از جنگ متمایز کرده است. اینکه در بحبوحه جنگ عاشق می‌شود و حتی دستان دخترکی که به او دلبسته را می‌گیرد. این موضوع می‌تواند برای خواننده مذهبی کتاب تابوی بزرگی باشد، اما حقیقتی است که در میان جوانان همه نسل‌ها رخ می‌دهد. سوای خسرو، او دوستانی دارد که با لباس‌های برند و برج عاج‌نشینی دغدغه وطن دارند و خاک‌های جبهه را انتخاب می‌کنند. این مثال‌ها نقض همه توصیفاتی است که تا کنون از عرشیان و بهشتیان دفاع مقدس شنیده‌ایم.

«خسرو شیرین» را با اشتیاق و حس خوب خواندم. به خاطر زبان نرم و شیرینی که دارد. زبانی که به طنز لطیفی آغشته شده و بی‌نمکی آن دل مخاطب را نمی‌زند. رسم‌الخط کتاب هم ظاهرا مختص نویسنده است. جملات کوتاه و ساده که قرار نیست شعار بدهد یا حرف قلمبه سلمبه‌ای بزنند. این کتاب را به هدف مطالعه یک داستان عاشقانه دستتان نگیرید. البته که انکار نمی‌کنم گاهی توصیفات لوس عاشقانه‌ از دیدارها و چشم در چشم شدن‌ها چقدر نچسب و غیرواقعی هستند. در قسمت‌هایی از کتاب هم منتظر توصیفات بهتر و دقیق‌تری از ماجرا و احساسات طرفین هستیم اما انگار که نویسنده برای بیان مقصود خود کمی عجول است.

مخلص کلام اینکه «خسرو شیرین» مناسب هر حال و هوا و سن و سالی است. اگر شور جوانی و عاشقی در سر دارید و از فراق یار گله می‌کنید با خواندن ناکامی‌ها و دردسرهای پسرک لبخندکی به لب خواهید نشاند. اگر هم به حوزه دفاع مقدس علاقمند هستید، این کتاب را از دست ندهید. روایتی که باباخانی از آوارگی مردم آبادان در ماه‌های اول جنگ ارائه داده است، بکر و البته دردناک است. روایتی که تاکنون دوربین هیچ کارگردانی سراغ آن نرفته و می‌تواند سوژه جذابی از ناگفته‌های جنگ باشد. دقیقا گل کتاب هم روایت همان آوارگی و جنگ‌زدگی است. طوری که دلتان نمی‌خواهد باور کنید که طفلی از بی‌آبی جان داده یا آغوش مادری از فرزندش خالی شده است. پایان غیرمنتظره و غم‌انگیز کتاب هم مثال همان زشتی‌هایی است که سریال ناکامی‌های خسرو را دنباله‌دار می‌کند.

«خسرو شیرین» تلاقی اشک و لبخند است. واقعی بودن روایت‌های خسرو از عاشقی‌کردن‌های خود آن را دلچسب و دلنشین کرده است چرا که آن چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. شاید در آغاز مطالعه «خسرو شیرین» گمان کنید که با یک ادبیات نوجوانانه روبه‌رو هستید اما پسرک داستان خط به خط قد می‌کشد و بزرگ می‌شود و مخاطب را با خود به دنیای بزرگسالی و عقلانیت می‌کشاند. جنگ، همان عاملی بود که خسرو و دیگر پسرکان و دخترکان دهه انقلاب را رشد داد. اینکه یک شبه روح آن‌ها قد کشید و عشق و دلدادگی آن‌ها هم زیر توپ و گلوله سربرآورد. «خسرو شیرین» از آن کتاب‌هایی است که باید خواند. یکبار هم که شده آن را بخوانید. از ناخونکی که نویسنده به حال و هوای نوجوانی تا رنج جنگ‌زدگی خود می‌زند کیفور خواهید شد.

 

عنوان: خسرو شیرین/ پدیدآور: خسرو باباخانی/ انتشارات: کتابستان معرفت/ تعداد صفحات: ۲۴۴/ نوبت چاپ: پنجم.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید