کتاب «ایران و جنگ جهانی اول» کتابی است که به همین جزئیات پرداخته است. در واقع این کتاب مجموعهای از مقالات درباره اوضاع و احوال ایران در جنگ جهانی اول است. تورج اتابکی که این مقالات را جمعآوری کرده، استاد تاریخ دانشگاه آمستردام است.
مدت زمان زیادی نگذشته بود که مفاهیمی همچون مردم و ملت در ایران و ادبیات سیاسیاش معنی پیدا کرده بود. حالا در آغاز قرن بیستم و درست زمانی که همه جهان فکر میکردند قرار است زندگی آرامی داشته باشند، یکباره جنگی شروع شد که تمام معادلات قبل از خودش را عوض کرد. برای ایران جدای از درگیریها و منازعات سیاسی، زمانی بود که دوباره مردم با مفاهیم جدیدی آشنا شدند و همین کلمات شاید به ظاهر ساده، آینده کشور را به طور کل تغییر داد. ملیگرایی، پانترکیسم، پاناسلامیسم از این دست کلمات بودند. مقالات کتاب هم بیشتر درباره اتفاقاتی است که به این مفاهیم مرتبط باشند. مثل تشکیلات مخفی دولت عثمانی در ایران که کاملا اهداف پانترکیستها و پاناسلامیستها را دنبال میکرد و در مقالهای دیگر به تاثیر این مسئله بر ملیگرایی ایرانیها پرداخته شده است.
در مقالات این کتاب به خوبی به این نکته توجه شده است که جنگ جهانی اول و تغییراتی که به واسطه آن در ادبیات سیاسی و اجتماعی کشور ایجاد شد و تغییر نگاه مردم به حاکمیت در نهایت سبب شد مردم خودشان هم به این باور برسند که نه تنها شاه جوان قاجار توانایی اداره کشور را ندارد، بلکه سایر قجرها و وابستگانشان هم نمیتوانند بیش از این کاری از پیش ببرند و نه طی یک حادثه بلکه در طولانی مدت بود که نخبگان جامعه از قاجارها ناامید شدند و به دنبال شخصی بودند که بتواند کشور را از بحران تجزیه نجات دهد؛ در آخرین مرحله کودتای سوم اسفند 1299 رضاخان را بر سر قدرت آورد.
ایران و عثمانی از ابتدای تشکیل حکومت عثمانی باهم مشکلاتی داشتند، جنگهای فراوانی هم بین آنها بود و چون تقریبا هردو قدرت یکسانی داشتند هیچکدام موفق نشدند آن یکی را از صحنه حذف کنند. در اوایل قرن بیست اما دیگر زمان قدرتنمایی برای هیچکدامشان نبود. نه خلافت پیر عثمانی توانش را داشت نه حکومت فرسوده قاجار. در این مرحله فقط تلاش برای برای زنده ماندن و بقا بود. که باز عثمانیها هوشمندانهتر عمل کردند، تشکیلات مخفی در ایران به وجود آوردند، با آلمانها متحد شدند و از حکومت موقت ایران حمایت کردند و در ماجرای اسماعیل آقا سیمکو هم دخیل بودند. شاید بشود گفت تمرکز اصلی کتاب «ایران و جنگ جهانی اول» بیشتر بر روابط ایران و عثمانی و تاثیر آنها بر فضای داخلی ایران باشد، که برای کسانی که بخواهند اختصاصا در این حوزه مطالعاتی داشته باشند انتخاب مناسبی است.
همانطور که پیشتر گفته شد مقالات این کتاب بیشتر حول محور تغییرات گفتمان سیاسی در ایران است که از کمی قبل از جنگ آغاز شد و در همان سالهای جنگ به اوج خود رسید. تغییراتی که تا امروز آثار آن را حس میکنیم. اما برای شناخت تمام ابعاد جنگ جهانی و اثرات آن کافی نیست. چرا که مثلا به مسئله مهمی مثل قحطی که در سالهای 1296 و 1297 در ایران بود نپرداخته است. به غیر از این، مقالات در سال 1998م. تنظیم شدهاند و ممکن است طی این سالها دادهها و اطلاعات جدیدی درباره موضوعاتی که کتاب به آنها پرداخته است به دست آمده باشد. اما با همه این اوصاف به خاطر نگاه تخصصی نویسندههای مقالات، کتاب بسیار ارزشمندی است. به جزئیات و نکاتی در آن سالها دقت کردهاند که ممکن است در حالت عادی از دید سایر پژوهشگران مغفول مانده باشد. به عنوان مثال «استفانی کرانین» در مقاله «ملیگرایی ایرانی و ژاندارمری دولتی» از ابتدای تاسیس ژاندارمری و اتفاقاتی که ژاندارمها در آن موثر بودند گفته است تا زمان جنگ جهانی اول که دولت سوئد اتباعش را به کشورش برگرداند و تمام فرماندهان سوئدی ژاندامری هم به ناچار از ایران رفتند. این اتفاق هرچند در ابتدا باعث آسیب به ژاندامری شد اما در نهایت باعث شد ایرانیها بتوانند خودشان مسئولیت بپذیرند و از جهت رشد نظامی برای ایران نتیجه مثبتی داشت.
ترجمه تمام مقالات کتاب را حسن افشار انجام داده است و این کتاب بیشتر برای افرادی که در این حوزه مطالعه میکنند یا از قبل با آن آشنا هستند، مناسب است. چرا که احتمالا بدون زمینه ذهنی درباره آن روزگار درک برخی مطالبش دشوار باشد.
عنوان: ایران و جنگ جهانی اول؛ آوردگاه ابر دولتها/ پدیدآور: تورج اتابکی؛ مترجم: حسن افشار/ انتشارات: ماهی/ تعداد صفحات: 260/ نوبت چاپ: دوم.
انتهای پیام/