نویسنده این کتاب که ایده کلی خود را از اتفاقات و اسناد واقعی وام گرفته؛ با به کار بستن عناصر داستانی و صحنهها و گاه شخصیتهایی خیالی رمانی تاریخی آفریده است. رمانی که میتوان آن را از منظر دارا بودن مولفههای یک رمان تاریخی بررسی کرد و البته از همین منظر نیز نمره قبولی به آن داد.
گروگانکشتگی به خوبی توانسته وضعیت مغشوش و آشفته امنیتی ایران را در آن سالها با اتفاقات غیرمنتظرهای که در پیرنگ رمان گنجانده شده است، نشان دهد. در واقع آن بخشی از تاریخ که به وسیله حوادث و طرح اصلی این رمان برای مخاطب روایت میشود؛ به مدد جادوی داستان زنده و پویاست و مخاطب را به خواندن ادامه هر بخش مشتاق میکند. علاوه بر این حتی میتوان اعتراف کرد که کتاب توانایی این امر را دارد تا مخاطب بیگانه با تاریخ معاصر را به جستوجویی حداقلی پیرامون وقایع تاریخی این رمان وا دارد. پر بیراه نیست اگر بگوییم که ادبیات و تاریخ در گروگانکشتگی پابهپای هم حرکت میکنند تا رمانی تاریخی را به سرانجام برسانند.
اما در این میان نمیتوان کتاب را تنها از حیث تاریخی بودن آن مورد بررسی قرار داد و از جنبه ادبیات و رمان بودن آن غافل شد. از این منظر اگر بخواهیم به یکی از ویژگیهای ادبی این اثر بپردازیم؛ شیوه روایت کتاب گزینه مناسبی به نظر میرسد. یکی از ویژگیهای قابل توجه گروگانکشتگی همین شیوه روایت آن است. کتاب در چهل و هشت بخش و از زبان هشت راوی اول شخص و یک راوی سوم شخص روایت میشود و در نهایت، روایتها شکل منسجم داستان را مانند پازلی تکمیل شده در اختیار مخاطب قرار میدهند. انتخاب این شیوه روایت از سوی نویسنده موجب شده است تا رمان با ضرباهنگی نسبتا سریع پیش برود و مخاطب را به خواندن ادامه اثر و دانستن راز و رمزهای راویان ترغیب کند. به دیگر سخن این شیوه رمان را از تله یکنواختی و کسالت نجات داده است. اما با وجود این امر، به نظر میرسد که مسئله مهمتری در انتخاب این شیوه روایت از نگاه نویسنده غافل مانده و آن لزوم حفظ چندصدایی در اثر است. در حقیقت آنچه با مشاهده تعدد راویان انتظار میرود ایجاد تکثر در متن و نگاه به ماجرا از زاویه دید و نقطه نظرات مختلف است. اتفاقی که در رمانی با این تعداد راوی رخ نمیدهد و علیرغم انتخاب راویان از طیفهای فکری و عقیدتی و سیاسی مختلف، همه آنها در اغلب موارد به روایتی صرف، خالی از بعد و عاری از اندیشهای منحصر به خود پرداختهاند.
اما این خلا در روایت، خود از ضعف دیگری در اثر نشات میگیرد و آن شخصیتپردازی ابتر رمان است. در واقع از آنجایی که هریک از شخصیتها به طور کامل ساخته و پرداخته نشدهاند و غالبا در حد تیپ باقی ماندهاند نمیتوان انتظار روایتی منحصر به فرد از آنها داشت. در حقیقت شخصیتها در گروگانکشتگی بیش از آن که از تنوعی به اندازه تعدادشان برخوردار باشند؛ صرفا به ویژگیهای کلی گروه سیاسیشان شبیه هستند. به عبارتی کاملتر ما آنها را خارج از دایره حزب و گروه سیاسیشان نمیشناسیم و از همین رو کنش و اندیشهای خاص و عمیق از زبان آنها در روایتهایشان جاری نمیشود. چرا که همه آنها تقریبا شبیه به یکدیگرند و تنها از طریق نامهایشان از هم متمایز میشوند. در حالت کلی نیز بخشهایی که از زبان گروگانها و یا اعضای سازمان مجاهدین خلق روایت میشود نیز خالی از عنصر مقابله با طیف مقابل است. در واقع هراندازه که نفس این سوژه ظرفیت نمایش تضادها و تعارضات را دارد در عمل و روایتها این اتفاق رخ نمیدهد. تو گویی اندیشه نویسنده بر اعمال و گفتار شخصیتها سیطره دارد و آزادی بیان را از آنان گرفته است.
با همه اینها گروگانکشتگی کتابی است که میتواند ما را به آینده قلم نویسندهاش در عرصه رمان امیدوار کند، اگر نویسنده حین خلق اثر از جنبههای ادبی آن غافل نشود.
عنوان: گروگانکشتگی/ پدیدآور: نوید ظریف کریمی/ انتشارات: سوره مهر/ تعداد صفحات: 293 /نوبت چاپ: اول.
انتهای پیام/