این آخرین کتابی نیست که از کروسان می‌خوانید

خواهرانه‌ای پرماجرا

11 اسفند 1400

به راحتی می‌توان گفت که از میان آثار سارا کروسان، «اپل و رین» بهترین است. این کتاب سرشار از حس‌های بدیع است و احساسات هر کسی را برمی‌انگیزد. داستان بزرگ شدن، آموختن عشق حقیقی و صورت‌های مختلف عشق، کتابی که فراتر از انتظارات خواننده‌اش است.

یازده سال قبل درست در شب کریسمس، مادر اپل او را ترک می‌کند. اپل همیشه امیدوار بوده که مادرش روزی برگردد و او را از دست مادربزرگ کنترلگرش که هنوز در سن سیزده سالگی همراه او به مدرسه می‌رود، نجات دهد، و بالاخره یک روز این اتفاق می‌افتد، آن هم زمانی که اپل در مدرسه است. مادرش که بازیگر است، به خاطر او از آمریکا برگشته و حالا می‌خواهد اپل را ببرد پیش خودش، اپل هم علیرغم اعتراض‌های مادربزرگش، با رضایت خاطر می‌پذیرد که با مادرش زندگی کند، اما خبر ندارد که او دیگر تنها فرزند مادرش نیست.

زمانی که اپل با مادرش به محل زندگی جدیدش می‌رود با رین، خواهر ناتنی‌اش، روبه‌رو می‌شود. دختر ده‌ساله‌ای که خیال می‌کند عروسکش جنی، یک نوزاد واقعی است و حتی برای لحظه‌ای آن را رها نمی‌کند. رین به کمک احتیاج دارد اما مادرشان خیال می‌کند این مرحله‌ای از زندگی فرزندش است و او به زودی این مرحله را طی می‌کند. خیلی زود اپل متوجه می‌شود رویایی که در تمام این مدت در دلش می‌پرورانده، اصلاً شباهتی با آن چیزی که واقعاً اتفاق می‌افتد ندارد.

دخترهای نوجوان می‌توانند ارتباط خوبی با اپل برقرار کنند. او بسیار فهمیده و شوخ‌طبع است و در عین حال حسرت داشتن یک مادر عاقل را در دل دارد و تلاش می‌کند در مدرسه با دیگران ناهماهنگ به نظر نرسد. اپل با دختری به نام پیلار رفاقت نزدیکی دارد اما با ورود به دنیای نوجوانی، میانشان فاصله می‌افتد و دوستی‌شان کمرنگ می‌شود. مادامی که اپل در خانه مادربزرگش است، حس می‌کند که با او مثل بچه‌ها برخورد می‌کنند و مدتی پس از این که وارد خانه مادرش می‌شود، به خودش می‌آید و متوجه می‌شود که نقش مادر خانه را ایفا می‌کند. از آنجایی که اغلب مادرش در خانه نیست، او برای غذا خرید می‌کند و مواد خوراکی را مدیریت می‌کند، رین را نگه می‌دارد و از او مراقبت می‌کند و همه این عوامل باعث می‌شود حتی مدرسه‌اش را از دست بدهد.

اپل زندگی سختی دارد، اما زندگی در خانه مادرش اوضاع را برای او سخت‌تر هم می‌کند. شجاعت اپل در مواجهه با مشکلات قابل تحسین است و او را به قهرمانی دوست‌داشتنی تبدیل می‌کند. او شیطنت‌های خاص خودش را هم دارد، مثلاً در عروسی پدر و نامادری‌اش، در تمامی عکس‌ها شکلکی در آورده بود تا در حد توان خودش، عروسی را خراب کند.

داستان کتاب بسیار تلخ است، لحظات شیرین هم دارد، مانند برخوردهای اپل با همسایه‌شان دل. اما نباید تلخ بودن کتاب خواننده را فراری دهد. تلخی این کتاب به هنر سارا کروسان در توصیف مشکلات یک نوجوان بدسرپرست برمی‌گردد، کروسان هیچ سرپوش گول‌زنکی روی حقیقت زندگی اپل نمی‌کشد و همه چیز را روی دایره می‌ریزد. این کار کروسان باعث می‌شود که اشک به چشم خواننده کتاب بنشیند و برای اپل و رین، گریه کنند. با این حال در طول این داستان همواره نقاط کوچک نورانی چشمک‌زنی وجود دارد که از امید نشأت می‌گیرد. همان جیزی که همه ما را وقتی حس می‌کنیم همه چیز در زندگی‌مان به پایان رسیده است، نجات می‌دهد. «اپل و رین» به ما نشان می‌دهد که چگونه امیدی کوچک، می‌تواند مسیر بلندی پیش پای ما بنشاند.

مادر اپل شبیه چیزی که اپل فکر می‌کرد، شگفت‌انگیز و شکست‌ناپذیر نیست. مادرش هر هفته مهمانی می‌گیرد و از خود بی‌خود می‌شود، سیگار می‌کشد و دنبال رویاهایی می‌رود که به وضوح هرگز قرار نیست به واقعیت تبدیل شوند. بیشتر روزها، اپل باید خودش جور همه چیز را بکشد و با این فکر دست و پنجه نرم کند که آیا مادرش واقعاً او را دوست دارد یا این فقط یک توهم است.

تنها نقطه روشن زندگی اپل، کلاس انگلیسی‌اش است. معلمشان به آن‌ها تکلیف می‌دهد که درباره موضوعاتی مانند عشق، ترس و تنهایی شعر بنویسند و شعر جایی است که اپل می‌تواند احساس کند که داخل یک سیاهچال بی‌انتها نیست، بلکه در جایی شبیه جعبه اشیاء گمشده گیر افتاده است.

سارا کروسان شاعر است اما این کتابش به صورت شعر نیست، اما ابیات اشعار اپل هنر این نویسنده را در سرایش شعر به رخ خواننده می‌کشد. زبان رمان ساده و بدون پیچیدگی است و ترجمه خوب کتاب، خواننده را به راحتی با خودش همراه می‌کند.

این کتاب سرشار از احساسات قابل لمس و شخصیت‌های شگفت‌انگیزی است که به راحتی می‌توان با آن‌ها ارتباط برقرار کرد. این کتاب، در قالب رمان نوجوان منتشر شده است اما همه باید آن را امتحان کنند، همه، و قطعاً این آخرین کتابی که از این نویسنده می‌خوانید، نخواهد بود.

 

عنوان: اپل و رین/ پدیدآور: سارا کروسان؛ مترجم: مریم فیاضی/ انتشارات: هوپا/ تعداد صفحات: 360/ نوبت چاپ: سوم.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید