گفت‌وگو با سعید علامیان درباره «پسرهای ننه‌عبدالله»

دنبال تجزیه ایران با کومله و خلق عرب بودند/ صدام می‌خواست خرمشهر را بدون جنگ جدا کند

29 خرداد 1402

سعید علامیان با کتاب «پسرهای ننه عبدالله» تاریخ جدیدی از مقاومت مردم خرمشهر در برابر مهاجمان حزب بعث روایت می‌کند. تاریخی که این بار از زبان یکی دیگر از فرماندهان دفاع از خرمشهر، محمدعلی نورانی می‌خوانیم. «پسرهای ننه عبدالله» ناگفته‌هایی را روایت می‌کند که پیش از این هیچ سند مکتوبی آن را روایت نکرده بود.

سعید علامیان از جمله نویسندگان پرکار و باسابقه‌ای است که در زمان جنگ به عنوان خبرنگار در جبهه حضور داشت و در حال حاضر می‌توان گفت با قلمش دین خود را به ادبیات جنگ و دفاع مقدس ادا کرده است. «ملاقات در وطن»، «مسافران فکه»، «تویی که نشناختمت»، «برای تاریخ می‌گویم» و چند عنوان دیگر از جمله کتاب‌های علامیان‌اند.

«پسرهای ننه عبدالله» یکی از آخرین آثار اوست که در آن به روایت خاطرات محمدعلی نورانی از مدافعان شهر خرمشهر می‌پردازد. علامیان در این کتاب شنیده‌های خود از چهل ساعت مصاحبه و گفت‌وگو با محمدعلی نورانی را به رشته تحریر درآورده است.

مشروح گفت‌وگو با سعید علامیان را در ادامه می‌خوانید.

ــ علت اینکه از بین راویان جنگ و خرمشهر سراغ آقای نورانی رفتید، چه بود؟

علامیان: چون آقای محمدعلی نورانی در روزهای مقاومت و حصر خرمشهر و بین یاران شهید جهان‌آرا اسم شناخته‌شده‌ای است. این افراد نسل انقلابی خرمشهر بودند که در پیروزی انقلاب، دفاع در برابر خلق عرب، ضد انقلاب و نهایتا هجوم سراسری صدام به کشور که نقطه عطف آن در خرمشهر و شلمچه بود حضور موثری داشتند. من سال‌ها پیگیر خاطرات ایشان بودم اما به دلایلی آماده گفت‌وگو نبودند و شرایط مساعد نبود. تا اینکه این زمان طول کشید و بالاخره به نتیجه رسید. در سال ۹۵ به آبادان رفتم و گفت‌وگوها را شروع کردم. این گفت‌وگوها ۴۰ ساعت به طول انجامید. سال ۹۶ مصاحبه‌ها تمام شد و کارهای چاپ کتاب تا سال ۹۹ طول کشید.

ــ به جز مصاحبه ای که با آقای نورانی انجام دادید، از منبع و سند دیگری هم برای این کتاب استفاده کردید؟

علامیان: بله. چون این کتاب در ژانر مستند است و طبیعتا با اسناد سروکار داریم. البته من در توضیحات و پانوشت‌ها به این اسناد مراجعه کردم. البته منظور من اسناد کتابخانه‌ای است. این کتاب در ردیف خاطرات شفاهی و روایی قرار می‌گیرد. روایت زندگی فردی که در آبادان متولد شده و بعدها در خرمشهر ساکن می‌شود. او از قبل انقلاب در این شهر سکونت داشته و از تاریخ این شهر مطلع است. این کتاب بیشتر از اینکه سند قابل رجوعی باشد بیشتر یک کتاب در قالب خاطرات شفاهی است.

کمبود روایت‌های خرمشهر انکار شدنی نیست

ــ فکر نمی‌کنید روایاتی که از خرمشهر در زمان جنگ شده است خیلی کم و غیرقابل توجه است؟ با توجه به اینکه جنگ تمام شده اما چهره خرمشهر هنوز جنگ‌زده است.

علامیان: نه به‌نظرم این روایت‌ها کم نیستند. وقتی کتاب من چاپ شد، کتاب‌های بسیار دیگری هم در این مورد نوشته شده بود. اما راوی این کتاب کسی است که هم از فرماندهان سپاه خرمشهر بود هم در زمان انقلاب و سرکوب ضدانقلاب نقش پررنگی داشت. اما نمی‌توان منکر این شد که آثار منتشر شده درمورد خرمشهر کم بوده است.

صدام می‌خواست خرمشهر را بدون جنگ جدا کند

ــ با تجربه‌ای که از نگارش این کتاب کسب کردید، خرمشهر و اسارت آن در چنگ صدام را چطور تحلیل می‌کنید؟

علامیان: قبل از شروع رسمی جنگ، صدام قصد داشت به کمک گروه خلق عرب، خوزستان را به صورت سیاسی از ایران جدا کند. جرقه این اتفاقات از خرداد 58 زده شد. بعد که این گروه‌ها سرکوب شدند، شروع به خرابکاری در صنایع و راه‌آهن خوزستان کردند. بعد از اینکه در این مرحله هم موفق نشدند، جنگ را به‌طور نظامی و کاملا رسمی شروع کردند وگرنه قصد داشتند که به همان صورت سیاسی پیش روند. این موارد توسط سرخوردگان از انقلاب که استکبار سرکرده آن‌ها بود پیگیری می‌شد.

ناگفته‌های جنگ را گفتیم

ــ روایت رسمی شما از آغاز جنگ در خرمشهر به‌ چه صورت آغاز می‌شود؟

علامیان: این مقطع از تاریخ در کتاب با مقاومت خرمشهر آغاز می‌شود. یعنی همان زمانی که جنگ شروع شد. البته بهتر است بگوییم این اتفاقات ده روز قبل از 31 شهریور 59 آغاز شده بود. چون ما از مرداد 59 در مرزها مشغول دفع حملات دشمن بودیم و بچه‌های خرمشهر در حال دفاع از مرزها بودند. دشمن اینجا هم بیکار ننشسته بود. در شلمچه تحرکاتی داشتند و بین مدافعان شهر نفوذی می‌فرستادند که حتی در این تاریخ‌ها شهید هم دادیم. دفاع مقدس ما هشت ساله است ولی دو سال قبل را هم باید جزء دفاع مقدس محاسبه کرد. بسیاری اعتقاد دارند که دفاع ما در جنگ ده ساله است و به حق هم درست می‌گویند. چون جنگ از اسفند ۵۷ یعنی یک هفته بعد از پیروزی انقلاب در سقز و بانه با خرابکاری و خلع سلاح پادگان‌های ارتش و تحرکات کومله و دموکرات شروع شد. اتفاقا در کتاب «پسرهای ننه عبدالله» روایاتی از روزهای دفاع در خرمشهر نقل شده که از ناگفته‌های جنگ است.

با کومله و خلق عرب دنبال تجزیه ایران بودند

ــ چقدر به نقش گروه‌های ضدانقلاب و کشورهای همراه و حامی با صدام در پیشبرد اهداف جنگی حزب بعث در کتاب پرداخته شده؟

استکبار در آن زمان هم شوروی بود هم آمریکا و هم اروپا. همه جبهه استکبار، ضد انقلاب اسلامی بودند. استکبار نیروی نیابتی خود را در کردستان تحت عنوان کومله و دموکرات و در خوزستان تحت عنوان خلق عرب حفظ و تقویت کرده بود. این گروه‌ها، همان گروه‌های نیابتی ابرقدرت‌ها بودند که می‌خواستند ایران را به‌صورت سیاسی تجزیه کنند. هدف این تجزیه نابودی انقلاب اسلامی بود. خب طبیعی است اگر کردستان و خوزستان از ایران جدا شود دیگر ایرانی باقی نمی‌ماند و به تبع آن انقلابی هم وجود ندارد. قبل از شروع جنگ جوانان انقلابی برای دفع حملات ضدانقلاب به سمت کردستان گسیل شده بودند و بعد به خوزستان رفتند. اما قبل از ورود نیروهای مدافع به خرمشهر، خود مردم خرمشهر در برابر متجاوزان مقاومت می‌کردند. جنگ به این صورت و با حمایت مردم پیش می‌رفت.

روایتی که ما از حادثه خرمشهر داریم، به واسطه حافظه دقیق آقای نورانی و یادداشت‌هایی که از آن روزها داشتند، دقیق و مطابق با واقعیت است. می‌توانم مدعی شوم که این کتاب روایت‌های تازه‌ای از خرمشهر با تشکیل تیپ 22 بدر و عملیات بیت‌المقدس برای آزادی خرمشهر ارائه می‌دهد. ضمن اینکه همه بچه‌ها در این راه از جان گذشتگی نشان می‌دهند. کتاب در پایان با آزادی خرمشهر تمام می‌شود. فصل آخر هم به گزارشاتی از آزادی خرمشهر و شرح حال آقای نورانی بعد از آزادی این شهر پرداخته است. این مقطع کتاب پیرامون مقاومت، سقوط و آزادسازی خرمشهر است.

ــ فکر می کنید با آثاری که در مورد خرمشهر و جنگ روایت شده چقدر حق مطلب در مورد این شهرها و مردمی که درگیر جنگ بودند ادا شده است؟

علامیان: به نظر بنده در مورد خرمشهر خوب کار شده است. در مورد شهرهای دیگر مانند دزفول، آبادان و شهرهای استان کردستان که مثل خرمشهر هم این مظلومیت را تجربه کردند آثار خوب و قابل قبولی تولید شده. ناشرانی مانند انتشارات فاتحان درخصوص شهرهای درگیر با جنگ کتاب‌های تخصصی و ویژه‌ای چاپ کردند که قابل رجوع و اعتنا هستند.

آشنایی با فرهنگ مردم مناطق جنگ‌زده

ــ مخاطبان و مخصوصا منتقدان چه بازخوردی نسبت به این کتاب داشتند؟

فکر می‌کنم استقبال خوبی از کتاب صورت گرفت. هم از این جهت که کتاب مستند بود هم از لحاظ اینکه جنبه روایی داشت. هر کتاب که نکته تازه‌ای برای گفتن داشته باشد ارزشمند است و مورد استقبال قرار می‌گیرد. این نوع آثار نزد مخاطبانی که پیگیر تاریخ هستند ارزش پیدا می‌کند. این کتاب از چند لحاظ چند وجهی و قابل ملاحظه است. مثلا راوی کتاب در آبادان بزرگ شده و بعد به خاطر شغل پدر با خانواده به خرمشهر مهاجرت می‌کند. به همین خاطر در این‌جا با فرهنگ بومی و آداب و رسوم خرمشهر و آبادان آشنا می‌شویم. در کتاب وقتی از آبادان و خرمشهر صحبت می‌کنیم، مشغول مطالعه پیشینه این شهرها هستیم. اینها نکاتی هستند که مخاطب حین مطالعه تاریخ جنگ با فرهنگ و مردم شهرهای جنگ‌زده آشنا می‌شود.

ــ پس می‌توان گفت خرمشهر و آبادان را از زاویه دید یک شهروند که شهر خود را درگیر جنگ واشغال می‌بیند روایت کردید.

علامیان: خرمشهر و آبادان، شهرهای مهاجرپذیر استان خوزستان هستند. چون از تمام نقاط کشور برای کار در پالایشگاه آبادان و بندر خرمشهر به این دو شهر مهاجرت می‌کردند. پالایشگاه در آبادان و بندر در خرمشهر عامل رونق این دو شهر بودند. از شمالی‌ترین نقطه ایران تا غرب و شرق و همه جای ایران به این دو شهر مهاجرت می‌کردند. بسیاری از مهاجران از شهرهای غیربومی بودند که تضارب فرهنگ‌ها را به وجود می‌آوردند. مهاجران با آداب و رسوم خودشان به جنوب می‌آمدند و در خرمشهر و آبادان با فرهنگ جنوب تلاقی پیدا می‌کردند. به‌طور مثال با ازدواج بین بومیان و مهاجران روابط اجتماعی خاصی پدید می‌آوردند که تا به حال خیلی کم به این موارد پرداخته شده. برای همین این کتاب با پرداختن و برجسته کردن موضوعاتی غیر از جنگ، انقلاب و دفاع مقدس، در نوع خود پدیده موثر و موفقی بوده است.

ضدجنگ بودن در کشور ما معنایی ندارد

ــ برخی نویسندگان با بی‌مهری‌هایی که از جانب مسئولین و منتقدان مواجه بودند به ضدجنگ بودن متهم شدند، شما پس ازنگارش این کتاب با این دیدگاه روبه رو شدید؟

علامیان: نه من با این دیدگاه مواجه نشدم. اصلا موضوع ضد جنگ در دفاع و مقاومت ما معنایی ندارد. ادبیات ضد جنگ زمانی خلق می شود که ما در قامت مهاجم باشیم نه در زمانی که در حال دفاع از خود هستیم. مثلا اگر یک نویسنده آلمانی ضد جنگ بنویسد رواست چون آلمان مهاجم و متجاوز بوده است، ولی اگر یک نویسنده فرانسوی در مورد جنگ بنویسد، چون مدافع بوده‌اند و در حال مقاومت در مقابل هیتلر بودند قطعا ضد جنگ نمی‌نویسد. این مهاجم جنگی است که ضد جنگ می‌نویسد.

در دفاع مقدس هشت ساله ملت ایران ادبیات ضدجنگ معنایی ندارد. چون ایرانیان در قامت مدافع بودند و منطقی نیست که مدافع ضد خودش چیزی بنویسد. ما در دفاع مقدس شروع کننده جنگ نبودیم، ما در یک تهاجم سراسری غافلگیرکننده قرار گرفتیم. این‌ها مواردی است که مانع حرکت نویسنده ایرانی به سمت ادبیات ضدجنگ است. البته کم‌کاری‌هایی وجود دارد که مثلا همسران و فرزندان شهدا تحت فشار و سختی‌هایی باشند. این گلایه‌ها و کمبودها به جای خود محفوظ است اما نقل این حکایات به معنای ضدجنگ بودن نویسنده ایرانی نیست. اگر کسی منکر ریشه دفاع و مقاومت از کشور باشد از واقعیت به دور است. در تفکر این فرد این موضوع رخنه کرده که اصلا جنگی وجود نداشته است. موضوعی که عیان است این است که شروع جنگ دست ما نبود و آن را به ما تحمیل کردند.

بیان ناگفته‌ها راهی برای مقابله با تحریف وقایع است

ــ فکر می‌کنید نویسندگان ما در حوزه مقاومت دین خود را نسبت به جنگ و مردم درگیر آن ادا کردند؟

علامیان: در حال حاضر ادبیات شفاهی نسبت به دهه‌های گذشته، از سطح به عمق در حال حرکت است. این اتفاق جای مباهات و خوشبختی است که ادبیات ما به چنین سطحی حرکت می‌کند. در حال حاضر آثار خوب و قابل توجهی در دست چاپ است. این کارها می‌تواند از تحریف وقایع و حقایق جنگ جلوگیری کند. ابرقدرت‌هایی که بازنده جنگ تحمیلی بودند با روایت‌های تحریفی و جعلی خود پیروزی را به نفع خود نقل می‌کنند. آن‌ها که در میدان جنگ پیروز نشدند قطعا تلاش می‌کنند تا در عرصه روایت و تاریخ شفاهی پیروز باشند. اگر آثار ما به عمق نفوذ کنند و ناگفته‌ها را بیان کنند، جلوی این تهاجم و تحریف گرفته خواهد شد.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید