به واقع از ارمغانهای بدل شدن جهان به دهکدهای کوچک از از بین رفتن رنگینکمان فرهنگهای گوناگون است. دهکده جهانی کوچکی که همه را متحدالشکل میخواهد.
اسماعیل واقفی، در اولین تجربه نویسندگی خود «واو»، با دستمایه قرار دادن داستان مردی که در راه رسیدن به اهدافش همه تلاشش را به کار میبندد؛ سعی در بازنمایی سبک زندگی ایرانی اسلامی دارد. او برای خلق موقعیتهای داستانش زادگاه خود، شهر یزد، را برگزیده است.
داستان در ۳۶۰ صفحه در سالهای قبل از ۱۳۱۰ روایت میشود و شخصیت اصلی کتاب که «عمران» نام دارد در تلاش است تا فناوری برق را به وسیله تولید انواع چراغها و لامپها در یزد گسترش دهد. او در این راه با دشواریهای فراوانی روبهرو میشود. از گرههای کاری و اقتصادی گرفته تا عقاید خرافی و جهل مردم نسبت به ورود فناوری جدید، چالشهایی هستند که شخصیت اصلی کتاب با آنها دستوپنجه نرم میکند.
نکته قابل توجه کتاب، که پر واضح است بر مبنای شخصیتپردازیای دقیق صورت گرفته است، اعمال و رفتار عمران است که برپایه سبک زندگی خاصی رقم میخورد. سبک زندگیای که در کلام و نگاه و تصمیمات عمران نمود مییابد.
واقفی در کنار نشان دادن این امر در وجوه شخصیتی عمران و برخی دیگر از شخصیتهای اصلی، به آیینها و رسومی اشاره میکند که در میان مردم شهر رواج دارد. آیینهایی که امروزه از آنها خبری نیست.
کتاب پر از توصیفهایی از شهر و معماریها و نحوه زندگی و معاشرتهایی است که سعی دارد یادآور مدلی از نوع زیستنی باشد که خود، زاییده جغرافیای خود است و بدل و کپی مرز و بوم دیگری نیست. اما در کنار این توجه به سبک زندگی ایرانی اسلامی، صحبت از برخی آداب و سنن شهر ونیز به واسطه یکی از شخصیتهای ایتالیایی، تلاش عمران برای زدودن خرافات، متقاعد کردن مردم برای استفاده از صنعت برق نشانگر ابعاد صحیحی از تبادل فرهنگی و پیراسته کردن فرهنگ از تفکرات ناصواب و پذیرش تکنولوژی روز در کنار حفظ فرهنگ خویش است.
واقفی در اولین تجربه نویسندگیاش توانسته اثری قابل قبول خلق کند اما به نظر میرسد از یک مسئله غافل مانده است. مسئلهای که به اثرش ضربه زده است و به تنهایی توانایی نابودی یک کار هنری را دارد: دغدغه نویسنده در داستان فریاد میزند.
نویسنده کتاب «واو»، داستان را چنان در خدمت تفکر و دغدغه مورد نظرش گرفته است که دیگر این ما نیستیم که دغدغه و پیام اصلی اثر را از دل داستان بیرون میکشیم بلکه خود نویسنده است که بلندگو به دست گرفته و با توصیفات بیش از حدی که از فضای داستان ارائه میدهد، تا نمایانگر دیدگاه حاکم بر قصه باشد، داستان را کسالتبار میکند. تمرکز بیش از حد نویسنده بر روی پیام اثر، موجب خلق تعلیقهای بیجانی شده که از جذابیت اثر کاسته است.
در واقع اثر فدای پیامی که میخواهد عرضه کند شده است و پیام داستان در داستان حل نشده و از اثر بیرون مانده است.
عنوان: واو/ پدیدآور: اسماعیل واقفی/ انتشارات: سوره مهر/ تعداد صفحات: ۳۶۰/ نوبت چاپ: اول.
انتهای پیام/