«آبنبات هلدار» اولین کاری که میکند تکلیف مخاطب را با خودش روشن میکند. روی جلد نوشته «داستان طنز»! این یعنی اینکه آهای مخاطبی که دنبال کار جدی و دهنپرکنی میگردی، اینجا دنبالش نباش و وقت و پولت را صرف نکن. قرار است اینجا با طنز به دنیا و اتفاقاتش نگاه کنیم. پس برخی همین ابتدای کار حسابشان یکسره میشود و میتوانند بروند سراغ گزینه بعدی. حالا این گزینه بعدی به تعداد آدمهای روی زمین متفاوت است ولی دیگر معطل نمیشوند تا ببینند کتابی که پرفروش است حرف حسابش چیست و از این حرفها!
حالا که متوجه شدیم با یک داستان طنز قرار است روبهرو شویم بهتر میتوانیم توقعاتمان را تنظیم کنیم.
ـ شرایط روز به نفع موقعیت
مهرداد صدقی در اولین جلد از مجموعه «آبنباتها» با ساختن خانوادهای در دهه شصت سعی میکند دالانی در دل تاریخ باز کند و با نگاهی طنزآمیز به آن دوره نگاه کند. تمام موقعیتهای طنز کتاب حول محور خانواده «محسن» (راویِ کتاب) شکل میگیرد و به تناسب اتفاق و موقعیت، شخصیتهای دیگر وارد ماجراهای «آبنبات هلدار» میشوند.
صدقی در داستان طنزش موضوعاتی که سازنده شرایط روز است را دستمایه قرار داده تا از دل آن موقعیتی طنز بسازد. شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانهای که داستان در آن اتفاق میافتد بستر خوبی برای روایت طنز است. اتفاقی که در سینما نیز مشابه آن را بسیار دیدهایم و میتوانیم به فیلم سینمایی «نهنگ عنبر» اشاره کرد که با دستمایه کردن برخی موضوعات سالهای دهه شصت و محدودیتهای آن زمان، موقعیتهای خندهداری برای مخاطب خلق کرده بود. در این کتاب نیز صدقی سعی میکند روابط بین کودکان، خانوادهها، محلات و… را به نفع موقعیتهای طنزش استفاده کند و داستانی طنزآمیز و در مواقعی خندهدار بسازد.
ـ طنز لهجهدار
لهجه و زبان عناصری است که در داستان «آبنبات هلدار» به نفع موقعیت طنز از آنها استفاده شده است. داستان در گفتوگو با لهجه روایت میشود و همین شیرینی زبان را بیشتر میکند و وجه تمایزی است بین سایر طنزهای موقعیت. در واقع صدقی که خودش اهل بجنورد است داستانش را در همان شهر روایت میکند و از عنصر لهجه در زبان به نفع داستانش استفاده مثبت میکند.
البته تصور نکنید که لهجه حضور پررنگی دارد و خوانش داستان را با دردسر روبهرو میکند. اینطور نیست! نویسنده حواسش به مخاطب بوده و استفاده از لهجه را در داستانش محدود کرده تا مخاطب پس نزند. ولی همین استفاده به اندازه هم در داستان نشسته و خواننده را با خود همراه کرده است.
ـ سرسرهبازی با طنز
از داستان طنز توقع میرود (مخاطب این توقع را دارد) که بخنداند و خوشمزه باشد. مخاطبان بسیاری با «آبنبات هلدار» خندیدهاند و کامشان شیرین شده. البته من (نگارنده این متن) با وجود اینکه آدم خوشخندهای هستم (تصور میکنم خوشخندهام) خیلی با این کتاب نخندیدم ولی لحظاتی بود که لبخندی به لبم آمد یا از تصور آن موقعیت حال متفاوتی ناشی از تلطیف فضا دست داد. اما این کتاب میتواند لحظاتی شما را از وضعیتی که الان در آن قرار دارید جدا کند و ذهن شما را به یک استراحت ادبی دعوت کند. (به شرطی که موبایلتان را کنار بگذارید.) یعنی اگر امروز همه مشغول حرف زدن از جنگ (روسیه با اوکراین) یا گرانی و شرایط مختلف هستند با خواندن این کتاب میبینند که خیلی اوضاع عوض نشده و همین خودش یک موقعیت خندهدار است که میتواند شما را بخنداند و وادارتان کند که خیلی سخت نگیرید.
ضمنا ممکن است برخی بگویند: «ای آقا! کی حوصله داره کتاب بخونه؟» که خب حق هم دارند ولی یادآوری این نکته ضروری است که خیلی قرار نیست با متن سختخوان و عجیبی روبهرو باشید بلکه صدقی برای شما موقعیت سُر خوردن روی نثر را فراهم کرده و میتوانید از سرسره طنزی که صدقی ساخته لذت ببرید.
ـ باورکردنی نیست
همین جا برای اینکه مثلا منصف بنمایم باید بگویم با بخشهایی از موقعیتهای کتاب ارتباط نگرفتم. یعنی مثلا برخی جملات و رفتارها از یک نوجوان در دهه شصت عجیب بود. حتی برخی اتفاقات باورپذیر نبود و هرقدر هم بگوییم طنز کارکردش بزرگنمایی یا برعکس است، ولی این اندازه بزرگنمایی هم کمی باورپذیر نیست. مثلا وقتی بچههای مدرسه را به سینما میبرند علاوه بر اینکه میزان تعجب خیلی شباهت به دهه شصت ندارد و بیشتر به تعجب سالهای پیش از دهه سی شمسی بعد از مواجهه با سینما شبیه است (که میگوییم شاید در شهرستانی که کیلومترها از پایتخت فاصله دارد این تعجب طبیعی باشد) ولی نحوه رفتار خیلی شبیه رفتار دانشآموزان نیست. اصلا گیریم با دستهای یاغی طرفیم که ممکن است دست به هر کاری بزنند، ولی واقعا یک مربی، ناظم یا مدیری همراه با این بچهها نبوده که جلوی بازی «عقابها» و «لاشخورها» را بگیرد؟ این پرسش در موقعیتهای دیگر هم قابل طرح کردن است.
باورپذیری نکتهای است که نمیتوان از آن گذشت. هرقدر هم که بگوییم طنز با بزرگنمایی همنشین است ولی نمیتوان به قدری بزرگنمایی کرد که برخی باورش نکنند. در واقع کشیدن و بزرگ کردن باید به اندازهای باشد که این کِش پاره نشود و در نرود.
ـ استراحتی با کلمات
در مجموع میتوان اینطور گفت که «آبنبات هلدار» برای یک استراحت چندساعته گزینه خوبی است؛ استراحتی که همنشین آن کلمه و کتاب باشد. در واقع اگر دنبال کار کمرشکن و متفکرانهای هستید خودتان را اذیت نکنید، مهراد صدقی میخواهد شما را بخنداند. البته خندهای که شاید در لابهلای آن شما را به فکر هم بیندازد ولی اینطور نیست که میکروسکوپ بردارد و یک زخم را باز کند و حالتان را بد کند. او خندهخنده، زحم را به شما نشان میدهد.
عنوان: آبنبات هلدار/ پدیدآور: مهرداد صدقی/ انتشارات: سوره مهر/ تعداد صفحات: 411/ نوبت چاپ: بیستم.
انتهای پیام/