مروری بر رمان «حفره» اثر محمد رضایی‌راد

طفلی به نام رستگاری

28 فروردین 1403

«حفره»، از حفره‌ای بی‌پایان و عمیق در قلب و ذهن پسرکی روایت می‌کند که به یک‌باره تمام کودکی خود را زیر آوار موشک‌های دشمن دفن می‌کند. محمد رضایی‌راد به وضوح ترسیم می‌کند که چگونه یک فرد می‌تواند انتقام ظلمی که بر او روا داشته شده است را از جامعه بگیرد. زیست انسانی که قرار است در قله‌های کرامت و حیات خود بایستد در این رمان وارونه و سرنگون شده است. تنها دلیل آن هم جنگ است. جنگی که بی‌هیچ رحم و عاطفه‌ای زندگی‌ها از هم پاشید و امیدها زیر خاک کرد. ما در «حفره» با یک اثر ضد جنگ مواجهیم. نویسنده بدون هیچ ملاحظه‌ای چهره شوم و دهشتناک جنگ را می‌خراشد تا هسته‌ای از حقایق روزگاران بعد از جنگ به مخاطب نشان دهد. رضایی‌راد بی‌محابا و تعارفی جنگ را تقدس‌زدایی می‌کند. اینکه هیچ امر مقدسی نمی‌تواند رویاهای کودکانه پسرک هشت ساله‌ای را در حفره‌ای چند سانتی خلاصه کند. اما پسرک بدون آن که بداند خیر و شر در کجای جهان هستی ایستاده‌اند محکوم به تماشای نابودی خانه و خانواده خود می‌شود. رضایی‌راد در این رمان کوشید که ثابت کند ویرانی جنگ نه فقط در روزهای موشک‌باران که سال‌ها بعد از آن هم چنگالش را از گلوی بازماندگان خود رها نمی‌کند. دقیقا همانند پسرک ساکن حفره که هیچ‌گاه آرام نگرفت و از کینه روزها و ماه‌ها و سال‌های آوارگی و بی‌پناهی خود تا ابد محافظت کرد.

نویسنده در این کتاب، چنان مادری که فرزندی در جان خود می‌پرورد، پسرک بی‌پناه و تبه‌کار خود را در سطر به سطر کاغدهای کتاب به دندان کشید و نوازش کرد. گویی که وظیفه‌ای جز حفاظت از آن‌همه مظلومیت پسرک نداشت. وابستگی و مهر خالق داستان به پسرک به قدری بود که ترجیح داد برای جان نجات او، همه را نادیده بگیرد.

بیش از این با کلمات بازی نمی‌کنم. رضایی‌راد در «حفره» بدون مکث و تعلیقات اضافه داستان را پیش می‌برد. بدون زیاده‌گویی و توصیفات اغراق آمیز. رضایی‌راد، فیلمنامه‌نویس شناخته شده‌ای بین اهالی سینما است. توصیفاتی که او از مختصات حفره، حال و احوالات پسرک و جزئیات حادثه ارائه می‌کند، می‌تواند ذهن هر کارگردانی را برای ساخت تصویر حفره‌ای حقیقی قلقلک دهد. «حفره» روایتی محدود اما با درونمایه عظیمی از جنگ است. اگر اهل فیلم و سریال باشید، در صفحات اولیه این کتاب یاد فیلم «روز سوم» خواهید افتاد. در ادامه با ورود به دهه هشتاد و شروع ماجرای جنایی، متوجه شباهت بسیار داستان با سریال «پوست شیر» خواهید شد. اما ابدا با داستانی کلیشه‌ای مواجه نشده‌اید. نه سرنوشت پسرک همچون سرنوشت سمیره «روز سوم» است نه آن ده درصد شباهت داستان به «پوست شیر» قرار است ادامه پیدا کند. اما خواننده مدام منتظر اتفاقی است که داستان حفره تمام شود یا جنایتی که کتاب با آن شروع شده، موشکافی شود. نگارنده آنقدر این تعلیقات را در هر سطر کتاب حفظ می‌کند تا آنجایی که مخاطب فکرش را نمی‌کند بزرگترین گره داستان باز می‌شود. گره‌ای که اصلا کسی فکرش را نمی‌کرد گره اصلی باشد! بله، داستان پایان شگفت‌انگیزی دارد. همان‌جا که تصورش را نمی‌کنید با متناقض‌ترین تصور ممکن مواجه می‌شوید. رضایی‌راد در «حفره» هرگونه کلیشه‌ای را می‌شکند تا به حقیقت برسد. اینکه قرار نیست هر جنگی با شهادت و سعادت همراه شود.

من با اصول و قواعد داستان‌نویسی آشنا نیستم، اما از این کشاکش نویسنده و مخاطب برای یافتن بستری برای نجات و رهایی، منتظر همای سعادتی بودم که بر شانه پسرک مظلوم جنایتکار بنشیند! سطر به سطر کتاب را برای یافتن نقطه اتصال نیستی به خیر و سعادت کاویدم. نویسنده مخاطب را وادار می‌کرد که بخواند و بخواند تا ابهام از شخصیت اصلی داستان بزداید. شخصیتی که تا پایان کتاب نمی‌دانستیم قرار است در کجای جهان هستی دستی دراز کند و چرخی بچرخاند. اما در صفحات آخر کتاب به این انتظار می‌رسیم و سرنوشت شوم و محنت‌بار پسرک به آرامشی هرچند زورکی بدل می‌شود.

از بعد جنایی نه چندان جذاب داستان «حفره» که با  کم‌حوصلگی یا بی‌اهمیتی به آن پرداخته شده بگذریم، با درامی توامان لطیف و خشن همراه هستیم. هرچند که نگارنده سعی دارد از خشونتی که در ذات جنگ نهان است دوری کند، نمی‌توان منکر جنایات پسرک مظلوم و عزیزکرده نویسنده شویم که همچون طفلی بهانه‌گیر بر آتش ناکامی‌های خود می‌دمد.

«حفره» کتابی خواندنی است. نه از آن حیث که جنگ را از نگاه سانتی‌مانتال‌بازی‌های روشنفکری روایت می‌کند. خالق «حفره» همانقدر که می‌کوشد اثر ضد جنگ خود را با شعار پررنگ لعنت به جنگ جلو ببرد، در وسط میدان و زیر بمباران موشک‌های دشمن، نتیجه سیاهی و خون را صحنه‌گردانی می‌کند. او به صورت هر کسی جز پسرک و هم‌بازی محبوب کودکی‌اش خاک می‌پاشد تا او را از دل نابه‌سامانی‌های دنیای سیاست‌زده و جنگ‌طلب دور کند. یافتن رستگاری و رهایی مبهم‌ترین عبارتی است که با بستن کتاب به آن می‌اندیشید. «حفره» را با نگاهی بی‌طرفانه و بدون پیش فرض کتاب جنگی یا دفاع مقدسی بخوانید.

 

عنوان: حفره/ پدیدآور: محمد رضایی‌راد/ انتشارات: چشمه/ تعداد صفحات: ۱۶۵/ نوبت چاپ: ششم.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید