این نویسنده آمریکایی ایتالیایی با اشراف بر تاریخ و خردهفرهنگها و سنتهای سیسیلی توانست داستانی مبتنی بر حوادث و فرهنگ خانوادگی دوران بنویسد و یکی از جلوههای دنیای تاریک قدرت و ثروت و حتی جامعه را در هنر و ادبیات و سینما ماندگار کند.
«پدرخوانده» اثری عمیق است. اثری که چهره حقیقی دنیا را به ما نشان میدهد. بگذارید طور دیگری بگویم: اگر میخواهید بفهمید در چه دنیایی زندگی میکنیم پدرخوانده را بارها و بارها ببینید و بخوانید. داستان اینکه چگونه میشود به ثروت رسید، از ثروت به مذهب راه یافت و از مذهب بر سیاستها غالب شد و با سیاستها بر مردم حکومت کرد. داستان «پدرخوانده» داستان آدمکهایی هست که نخ کنترلشان متصل به سکههای سرمایه است. آنها برای فرار از ترسهای خود و کسب امنیت پای در مسیری میگذارند که تمام انسانیت را زیر پا گذاشته. آنها برای امنیت به ثروت پناه میبرند.
«پدرخوانده» روایتگر نسلی است که در عین حال که به ظاهر در پیشرفت و تمدنسازی گام بر میدارند و از بزرگان این جامعه محسوب میشوند اما در حقیقت در شیب زوال به جلو رفته. ویتو در زندگی با تعهد به خانواده، تلاش، اعتماد و اصول خودش با چاشنی قتل، کسب و کاری راهاندازی میکند. تبدیل به مردی معتمد و ثروتمند میشود. پسرش در تلاش برای حفظ قدرت و ثروت خانواده به جنایت روی آورده و در نهایت به قدرت هم میرسد. شخصیتهای اصلی «پدرخوانده» مسحور سنتاند و همگی دچار افراط در اعتقادات خود. درنهایت محور همه تلاشها و عقاید آنها به زوال کامل میرسد. فروپاشی خانواده. شاید این سرنوشت حقیقی همه پدرخواندهها باشد!
شاید اگر کمی ریشهایتر و روانشناسانهتر به قصه کرلئونهها نگاه کنیم همه عقاید آنها ریشه در کودکی داشته باشد. گذراندن کودکی سخت و ظالمانه و بدون پشتوانه و امنیت باعث میشود شخصیت تا آخر عمر خویش احساس ظلمت و بدبینی و ناامنی کند. این احساس نیروی محرکه خوبی است برای زیر پا گذاشتن هر چیزی. چنانچه در دنیای کنونی اگر زندگی بسیاری از رهبران ظالم تا حتی خلافکاران کوچه و خیابان را مطالعه کنید در کودکی آنها شاهد سرخوردگی، ظلم و خفت خواهیم بود. تصمیمات اشتباه و بیتوجهی به فرهنگ اصیل تربیتی ابهام و ظلمت آفریده و ماحصل آن آینده تاریک است که از آن بینظمی متولد میشود. همه اینها نطفه خوبی برای ظهور پدرخواندهها هستند.
«پدرخوانده» را باید به دقت خواند و دید. «پدرخوانده» کمک میکند واقعیتی سیاه و تلخ را دریابیم واقعیتی هر چند جذاب که شیرینی و خوشرنگی آن ممکن است وسوسهای در دل بیندازد برای چشیدن ذرهای از آن دریغ، از آن تباهی که با خود همراه دارد. واقعیتی از دنیای پر آشوب امروز. کافیست جلوی هر فردی یک کتاب بگذارید و در طرف دیگر مبلغ نقد آن کتاب را و ببینید انتخاب مردم امروز چیست!
«پدرخوانده» داستان دنیای کنونی است. دنیایی که قدرت، سیاست، اقتصاد، وفاداری و خانواده و حتی مذهب، با بندهایی متصل به دست سرمایه کنترل میشود. این یک حقیقت است. حقیقتی تلخ. ممکن است انکار کنید. ممکن است آن را ندید بگیرید. اما کافیست به اطراف خویش نگاهی بیندازید. داشتن سرمایه چقدر در زندگی شما تاثیرگذار است. داشتن سرمایه چه میزان میتواند جایگاه اجتماعی شما را ارتقا ببخشد. خانوادهتان را چطور؟ با سرمایه چقدر دست شما باز میشود برای اعمال تصمیم و سلیقهتان در زندگی و حتی جامعه. حالا تصور کنید کولهباری از فرهنگ و تجربه را دارا هستید. فرهنگ و سواد چه میزان میتواند جایگاه اجتماعی برای شما به ارمغان بیاورد. و آیا اصلا قابل مقایسه با ماحصل سرمایه هست؟ هر تصمیم هزینهای دارد و شما باید هزینهاش را بپردازید.
عنوان: پدرخوانده/ پدیدآور: ماریو پوزو، مترجم: حبیبالله شهبازی/ انتشارات: افق/ تعداد صفحات: 600/ نوبت چاپ: پنجم.
انتهای پیام/