«آینه‌های بی‌کران» مروری بر زندگی منیر فرمانفرمائیان

منیر هنر ایران

20 دی 1402

«آینه‌های بی‌کران» روایتی است زندگی شخصی و هنری منیر شاهرودی فرمانفرمائیان که مثل آینه بازتابی از روزگار مختلف زندگی او را به خواننده نشان می‌دهد. می‌گویم آینه چون راوی بدون پرده‌پوشی خاطراتش را برای مخاطب و شاید هم تاریخ بازگو کرده است. مدعای حرفم نیز این است که او نکاتی را که شاید می‌توانست مکتوم و ناگفته باقی بگذارد را برای خواننده‌اش بازگو کرده و از این حیث می‌توان به روایتش اعتماد کرد و باقی حرف‌هایش را نیز پذیرفت.

«منیر» یا «منیر فرمانفرمائیان» عناوینی است که با آن‌ها شناخته می‌شود. شاهرودی در واقع نام خانوادگی خودش است و فرمانفرمائیان نام خانوادگی همسرش که بیشتر با آن شناخته می‌شود. در این کتاب او فراز و فرودهای زندگی‌اش و حضور در عرصه هنر را برای خواننده خود بازگو کرده و سعی کرده چیزی را از دید او پنهان نکند.

«آینه‌های بی‌کران» در دسته آثار زندگی‌نامه قرار می‌گیرد که در آن ما شاهد روایت زندگی یکی از هنرمندان مهم تاریخ هنر مدرن ایران هستیم. روایتی که خواننده قدم به قدم متوجه اهمیت زیست هنری او و جایگاهش در بیرون از مرزهای این کشور می‌شود. او که نمایشگاه‌های هنری‌اش در کشورهای مختلف و در مکان‌های مهم هنری جهان برپا شده بود در این کتاب شرح سختی‌ها و صبوری‌هایی که برای رسیدن به موقعیتی که در آن قرار گرفته بود را بازگو کرده است.

کتاب توسط زارا هوشمند نوشته و به نظر می‌رسد محصول مصاحبه‌های این نویسنده با راوی کتاب است که ترجمه آن در دسترس مخاطب فارسی‌زبان قرار گرفته است. روایتی که از حیث متن جذابیت لازم را دارد و علاوه بر آن نموداری است از فعالیت هنری یک زن در ایران و خارج از آن. در این کتاب ما با تصویر زنی روبه‌رو هستیم که برای زندگی‌اش همواره جنگیده و بابت چیزهایی که به دست آورده زحمت کشیده. البته اینطور تصور نشود که او زنی از طبقات فرودست جامعه بوده، که اینطور نیست، بلکه طبقه اقتصادی و اجتماعی خانوادگی‌اش در رسیدن و قبل از آن قرار گرفتن در مسیر رویاهایش بی‌تاثیر نبوده است. در صورتی که بسیارند زنان و دخترانی هم‌نسل با «منیر» که در محرومیت و رنج روزگار سپری کردند و مبارزه‌ای که در آن شبانه‌روز حضور داشتند، مبارزه برای زنده ماندن و نفس کشیدن بوده است. به هر صورت کم نبودند زنانی که هم‌گروه با منیر بودند ولی به جایگاهی نرسیدند بنابراین از این حیث منیر فرمانفرمائیان زنی با اراده و بزرگ محسوب می‌شود که توانسته از موقعیتش در مسیر رشد شخصی و رشد هنر ایران و معرفی آن به جهان بهره بگیرد. ناگفته نماند که او در سال‌های زندگی‌اش به خصوص سال‌های ابتدایی که در خارج زندگی می‌کرد سختی و مشقت بسیاری را تحمل کرد که شاید هرکسی راضی به تحمل آن سختی‌ها نشود و رها کند و به گوشه امن خانوادگی‌اش بازگردد ولی منیر برای رسیدن به هدفش تن به یک مبارزه جان‌کاه داد.

بالاتر گفتم که این کتاب خاطرات بی‌پرده منیر از سال‌های زندگی‌اش است. برای اینکه نشان دهم چرا این حرف را زدم و بر آن اصرار می‌کنم می‌خواهم به بخشی از خاطراتش اشاره کنم. او در فصل یازدهم کتاب در صفحه 96 وقتی از تلاشش برای خروج از کشور حرف می‌زند و در سفارت فرانسه با در بسته روبه‌رو می‌شود از اینکه برنامه‌اش را برای مهاجرت به آمریکا تغییر داده سخن می‌گوید و از طریق دوستی در سفارت آمریکا با شخصی به نام «دونالد ویلبر» آشنا می‌شود و آقای ویلبر که از پژوهشگران تاریخ و معماری اسلامی بود به او کمک می‌کند که کارهای مهاجرتش، آن هم در شرایطی که دنیا درگیر جنگ جهانی دوم بود، انجام شود. حتی دلیل رد شدن درخواست او از طرف سفارت فرانسه نیز همین درگیر جنگ بودن عنوان شده است. اما دونالد ویلبر که یکی از طراحان کودتای نظامی 28 مرداد 1332 موسوم به «آژاکس» است روی چه حسابی به توصیه یک آشنا، کارهای منیر و توصیه‌نامه‌هایی که در طول مسیر راه را برای او باز می‌کند و تمام موانع را از پیش پایش برمی‌دارد را انجام می‌دهد؟ هرچند منیر فرمانفرمائیان در خاطراتش به نقش دونالد ویلبر در ماجرای کودتا اشاره می‌کند و چیز مخفی و پنهانی نیست، ولی این سوال باقی می‌ماند در آن شرایط که تمام انرژی کشورها معطوف به جنگ و جبهه‌های نبرد است، چگونه منیر با توصیه‌نامه‌های او که وی را پرستار معرفی کرده راهی ینگه‌دنیا می‌شود. به هر صورت چیز بیشتری در دست نیست و روشن نیست زمینه این آشنایی و حمایت در کجاست؟ اما منیر شاهرودی فرمانفرمائیان چیزی را پنهان نمی‌کند و درباره سوابق این عامل کودتا در خاطراتش آزادانه حرف می‌زند!

منیر در این کتاب از کودکی و حتی پیشینه خانوادگی‌اش را برای خواننده روایت کرده است. روایتی که می‌تواند برای آن‌ها که دنبال جزئیاتی از زندگی مردمان در سال‌های پیش از حکومت پهلوی‌اند و می خواهند اطلاعاتی کسب کنند، جالب باشد هرچند که روایت مفصلی نیست ولی به هر صورت در این کتاب نمایی از آن روزگار و زندگی در شهری غیر تهران (قزوین) وجود دارد. همچنین منیر در خاطراتش از همکاران و افرادی که با آن‌ها دمخور بوده و دغدغه‌های هنری‌اش با مخاطب گفت‌وگو کرده که همه این‌ها در کنار هم روایتی جذاب و هیجان‌انگیز ساخته است.

کتاب «آینه‌های بی‌کران» برای علاقه‌مندان به تاریخ هنر ایران و آن‌هایی که می‌خواهند از فعالیت‌های زنان در گذر زمان اطلاعاتی کسب کنند اثر مفید و ارزشمندی است که در آن بالا و پایین‌های زندگی یک هنرمند ایرانی بازگو شده و اطلاعات خوبی به خواننده داده می‌شود.

 

عنوان: آینه‌های بی‌کران؛ زندگی منیر شاهرودی فرمانفرمائیان/ پدیدآور: زارا هوشمند، مترجم: زیبا گنجی، پریسا سلیمان‌زاده/ انتشارات: فیروزه/ تعداد صفحات: 396/ نوبت چاپ: دوم.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید