بدیعالزمان فروزانفر در سالهایی که حتی یک نسخه منقح و پاکیزه از مثنوی در دسترس نبود و اگر بود نایاب بود، دست به کار بزرگی زد و از میان کتب تاریخی و اسناد موجود که در اختیار افراد مختلف بوده، رسالهای در زندگی و احوال مولوی نوشت تا چراغی باشد پیشروی جویندگان معارف مولوی که ریشه در سلوک و زندگی او نیز داشته است. کتابی که امروز با عنوان «زندگی مولانا» منتشر میشود و در سال 1315 خورشیدی به انجام رسیده است.
شاید در مواجهه با این کتاب اینطور تصور شود که مرحوم فروزانفر کار شاقی نکرده و حرف تازهای نگفته، ولی باید کتاب و تلاش او را در موقعیتی داوری کنید که او یک کتاب را از مرحوم دهخدا امانت میگرفته و کتابی را از یک کتابخانه شخصی! در این شرایط که حتی مثنوی به شکل امروز در دسترس فارسیزبانها نبوده و غیر از نسخه علاءالدوله نسخه دیگری وجود نداشته و نسخه مشهور رینولد نیکلسون از مثنوی هنوز منتشر نشده بود، مرحوم فروزانفر با گشت و گذار در کتابهای تاریخی، زندگی مولوی را به رشته تحریر میکشد و اثری خلق میکند که امروز بعد از گذشت هشتاد و پنج سال هنوز هم میتواند محل بحث و گفتوگو باشد. کتابی که در روزگار نبود اینترنت و دسترسیهای آسان به نسخ مختلف چاپی تدوین و تالیف شده و حکایت از کار عظیم مرحوم فروزانفر دارد.
یادآوری این نکته ضروری است که نثر این کتاب به نثر کهن بیشباهت نیست که بخشی از آن به خاطر دوره تاریخی و مطالعات مرحوم فروزانفر است و بخشی هم ناظر بر شخصیتی که کتاب درباره او نوشته شده که به نظر میرسد به همین دلیل مولف چنین نثری را برای کتابش برگزیده؛ نثری که با وجود کهن بودن خوانا و مفهوم است. این تذکر و یادآوری به این خاطر بود که تصور نشود در کتاب با زبانی امروزی روبهرو خواهیم شد و بعد از مواجهه دلزده شویم.
زندگی و زیست مولانا همراه با اتفاقاتی است که آن را در هالهای از راز و رمز پیچیده، حمله مغول، دیدار عطار و تعبیری که او برای مولانا به کار میبرد، شاگردی برهانالدین محقق و در نهایت دیدار شمس و ناپدید شدن شمس تبریز و سوختهجانی مولوی، سبب شده که افسانهها و نقلهای نامعتبر گرد او بسیار باشد. تا جایی که برخی از مریدان و اطرافیان و حتی مریدان شاگردان مولوی بعدها چیزهایی را به او منتسب کردند که بیپایه و اساس بودن آنها را میتوان دریافت که برخاسته از شور مریدانه و علاقه مومنانه بوده است.
بدیعالزمان فروزانفر در این کتاب بر یک مبنای علمی در بخشهای مختلف تصویری دقیق همراه با گزارههای نسبتا دقیق تاریخی از زندگی و زمانه مولوی به نمایش در میآورد. تصویری که خواننده آن را نه قدسی و نه لاابالی میبیند. مولف کوشش کرده از افتادن به دام روایتهای قدسی پرهیز کند و هرجا تاریخ (برای نمونه مناقبالعارفین اثر افلاکی) به این سو میل کرده او با آوردن روایتهای نقیض یا بدل آنها سعی کرده مسیر را اصلاح کند. فروزانفر در کتابش از تولد تا مرگ مولوی را به همین شیوه نقل میکند و در کنار آن به خانواده مخصوصا پدرش و سلسله اساتید و شاگردانش و دامنه نفوذ و تاثیرش میپردازد. در بخشهای پایانی درباره آثار و مریدان و مواردی از این دست سخن میگوید و در همه این موارد آن روش انتقادی برخورد با تاریخ را در پیش گرفته و از آن مسیر خارج نمیشود. از این حیث باید گفت این کتاب یکی از آثار جدی پژوهشی درباره زندگی مولوی است که فروزانفر با توجه به دسترسیهایش آن را تدوین کرده است.
خواننده در این اثر میتواند تصویری از زندگی مولوی را به تماشا بنشیند. این اثر در شناخت مولوی و راه یافتن به جهان او اثر توصیهشدنی و مهمی است ولی نباید از مرتبه و سطحی که مخاطب دارد غافل شد.
عنوان: زندگی مولانا/ پدیدآور: بدیعالزمان فروزانفر/ انتشارات: کتاب پارسه/ تعداد صفحات: 256/ نوبت چاپ: ششم.
انتهای پیام/