مروری بر رمان تحسین‌شده «سوران سرد»

نکبتِ جنگ

08 اسفند 1402

«سوران سرد» ترکیب وصفی با واج‌آرایی حرف سین است که سوزش سرمای استخوان‌سوزی را در ذهن تداعی می‌کند. این ترکیب وصفی پر از تصویر، عنوان کتابی از جواد افهمی است. رمانی که به روایت ماجراهایی در پاسگاه مرزی سوران در دوره جنگ ایران و عراق می‌پردازد و محور اصلی ماجراهایش مبارزه با گروهک­‌های داخلی مثل کوموله­ و دموکرات است.

ماجرا از جایی شروع می‌شود که یکی از سربازان پایگاه سوران بعد از گذشت سال‌­ها به منطقه سوران باز می‌گردد تا با جاسوس آن سال­‌های پایگاه‌های منطقه رو به رو شود و از او انتقام بگیرد.

رمان از جایی نزدیک به پایان شروع می‌شود و سپس به روایت گذشته می‌پردازد. روایت از منظر دانای کل اما نه به شیوه کلاسیک، بیان می‌شود. راوی دانای کل آرام‌آرام گذشته شخصیت­‌های اصلی را برای مخاطبش هویدا می‌کند و این امر در برش‌­های زمانی مختلف انجام می‌شود تا در نهایت تمام قصه و آدم‌هایش به یک نقطه مشترک برسند و در آن نقطه پیرنگ را کامل کنند. به بیانی کامل‌تر نویسنده در این خرده روایت­‌ها، هم از جنگ و سوران و وقایع آن حرف می‌زند و هم از سرگذشت برخی از شخصیت­‌ها. تو گویی با خواندن ابتدای رمان، شبح مه­‌آلود پازل کاملی را دیده­‌ای و سپس پازل بهم می‌ریزد و بعد هرچه پیش­‌تر می‌روی پازل شکل اصلی خود را بیشتر باز می­‌یابد. اما نه به آسانی بیان این جملات.

فضای مبهم و رازآلود کتاب از ابتدا تا چند صفحه مانده به انتهای کتاب، با قدرت حفظ می‌شود. در واقع غیر قابل حدس بودن وقایع از بزرگ‌ترین امتیازات این اثر است. امتیازی که مخاطبش را مجبور می‌کند بی‌وقفه کتاب را بخواند و ماجراها را دنبال کند.

این غیر قابل حدس بودن که نتیجه تعلیق‌های درست و پی‌درپی است که در کنار نثر روان، ضرباهنگ نسبتا سریعی به رمان بخشیده است. ضرباهنگی که کاملا در تناسب با فضای معمایی و رازآلود و پر تعلیق کتاب است. کتاب از توصیفات و توضیحات اضافی و غیر ضروری خالی است و این به قاعده بودن، حوصله مخاطب مشتاق به گره‌گشایی را سر نمی‌برد و همین امر از دلایل دیگر سریع بودن ریتم کتاب است.

امتیاز مهم دیگری که در سوران سرد به چشم می‌خورد؛ توصیف طبیعت است. درحقیقت وقوع رمان در منطقه کوهستانی و پوشیده از برف سوران امکان تصویرپردازی‌­های بسیاری را در دسترس نویسنده قرار می‌دهد. افهمی از این امکان در راستای امتیاز مهمی برای رمانش بهره برده است.

کتاب پر از تصاویر ناب و بکر از طبیعت است. پر از توصیفات دقیق و البته به اندازه از مناظر کوهستانی و طبیعی سوران. خلق شخصیت عجیب و منحصربه‌فرد «سینا» نیز به بازتاب هر چه بهتر این تصاویر کمک کرده است. سینا پسری ترکمن است که طبیعت را خوب می‌شناسد و راه­‌های رام کردن آن را می‌داند، او چنان با طبیعت آشناست که گویی خود، بخشی از طبیعت است. نحوه برقراری ارتباط او با طبیعت، شگفت­‌انگیز و یادآور الهه‌های یونان باستان است. در واقع او چنان همزیستی مسالمت‌آمیزی با طبیعت دارد که به نظر می‌رسد نویسنده در آفرینش ویژگی­‌های شخصیتی­ او از طبیعت الهام گرفته است. او در صلابت، وقار، آرامش و سکوت یادآور کوه‌های پوشیده از برف سوران است.

از این نکته نیز نباید غافل شد که سینا از نمونه‌های موفق شخصیت‌پردازی در این رمان است. شخصیتی که مخاطب به ویژگی‌های فردی او با تمام رازآلود بودنش واقف است. البته شخصیت‌پردازی خوب و درست در این اثر تنها منحصر به سینا نمی‌شود و نمونه­‌های سالم پرداخت شخصیت را در «سهراب»، «مصی»، «اسمال» نیز می‌توان مشاهده کرد. شخصیت‌هایی که اعمال و رفتارشان با توجه به پیشینه زیستشان در دوران جنگ و پیش و پس از آن کاملا قابل توجیه و توضیح است. شخصیت‌پردازی قابل قبول در کنار تیپ‌سازی درست، فضایی ملموس و قابل باور را در طول رمان به وجود آورده است. فضای ملموسی که موجب می‌شود حیات تک‌تک شخصیت­‌ها را باور کنیم و برای مرگشان متاثر شویم.

مرگ واژه­‌ای جدایی­‌ناپذیر از تمام آثاری است که با واژه جنگ گره خورده­‌اند. سوران سرد نیز از این قاعده مستثنی نیست. سوران سرد با تمام ماجراهایش توصیف مدام مرگ و زندگی‌ست. جدالی که در سوران با آن مواجهیم نه فقط جدال میان آدم­‌ها، که نمایشی تمام عیار از جدال میان بشر و طبیعت است. جنگی که به هر روی برای بقاست. چه بقای فردی و چه بقای جمعی.

سربازهای پایگاه سوران آدم‌هایی معمولی­‌اند با دغدغه­‌هایی معمولی و ترس­‌هایی طبیعی. ترس از مرگ نیز جزئی جدایی­ ناپذیر از این آدم­‌هاست. ترسی که از همان صفحات آغازین همپای انسان­‌های سوران سرد پیش می­‌رود. ترس از سوران، ترس از بهمن، ترس از گرگ‌ها، ترس از حزبی­‌ها و… ترس­‌هایی که در سایه تمام آن­ها مرگ نشسته است. ترس مهم‌ترین موتیف رمان است که رفتارهای بسیاری از شخصیت­‌ها در سایه آن معنا می­‌یابد. و همین ترس و معمولی بودن آدم‌های سوران است که ماجراهایشان را جذاب می‌کند. حتی سینا با تمام غرایبش با ترس گلاویز می‌شود و با تمام غرایبش ابرانسان نیست.

اصلا قرار هم نیست که سربازهای سوران ابرانسان باشند. آن­ها هر شب از تصور حمله حزبی‌ها از ترس می‌لرزند. حتی بعضی از آن­ها با شنیدن صدای تیراندازی از ترس خودشان را خیس می‌کنند. آن­ها با تمام امیدها و آرزوهایشان برای «ماندن» می‌جنگند و از تصور مرگ نفسشان می‌گیرد. درست شبیه همه آدم‌های معمولی که زندگی را دوست دارند.

سوران سرد از نکبت جنگ حرف می‌زند و توانایی عجیب بشر در از بین بردن هم‌نوعش. از فتح قله­‌های رذالت که گاهی به غمبارترین شکل ممکن رقم می‌خورد. سوران سرد از آدم‌‌هایی معمولی حرف می‌زند که شاید اگر زمین بازی‌شان عوض می‌شد به آدم­‌های معمولی «خوبی» تبدیل می­‌شدند.

بله این‌­ها همه از نکبت جنگ است.

 

عنوان: سوران سرد/ پدیدآورنده: جواد افهمی/ نشر: سوره مهر/ تعداد صفحات: 528/ نوبت چاپ: پنجم.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید