روایتی که به پهلوی‌ها بر نمی‌خورد

پای صحبت‌های نخست‌وزیر سیاه

15 آذر 1400

اکثر ما ایرانیان آشنایی مختصری با سید ضیاءالدین طباطبایی داریم و شاید او را به عنوان نماد یک سیاستمدار انگلوفیل در تاریخ ایران بشناسیم. او در سن پانزده سالگی یعنی همزمان با مشروطه‌خواهی مردم شیراز پا به عرصه سیاست گذاشت و با روزنامه‌نگاری از آن‌ها حمایت می‌کرد. تا سال‌­ها بعد با وجود مشکلاتی که در این مسیر سر راهش قرار گرفت همچنان به کار روزنامه‌نگاری و حمایت از مشروطه‌خواهان ادامه داد. یکی از نشریه‌هایی که سیدضیاءآن را تأسیس کرد، نشریه­ «شرق» بود که پس از انتشار سومین شماره آن، دولت قاجار تصمیم به توقیفش گرفت اما مدت زیادی نگذشته بود که او روزنامه «برق» را منتشر کرد که در نهایت این روزنامه هم توقیف و سیدضیا نیز زندانی شد.

او پس از آزادی‌اش از ایران خارج شد و در کشورهای فرانسه و انگلستان و روسیه حضور داشت و همچنان به فعالیت‌­های سیاسی مشغول بود؛ سیدضیا سرانجام پس از هرج و مرج‌های ناشی از انقلاب 1917 به ایران بازگشت و بار دیگر در سال 1298 برای برقراری روابط با دولت‌های تازه استقلال یافته آذربایجان، ارمنستان و گرجستان در رأس یک هیئت به قفقاز رفت.

این­ها گوشه­‌ای از فعالیت‌­های او قبل از کودتا بود اما با وجود همه این  فعالیت‌­ها و نقش‌های گوناگونی که او در تاریخ معاصر ایران ایفا کرده است خیلی از ما تنها او را به عنوان مرد اول یا دوم کودتای سوم اسفند 1299 می‌شناسیم که تدارکاتش را دید و مقدماتش را فراهم کرد و به همراه رضاخان این کودتا را عملی ساختند و در نتیجه آن، سیدضیا به سمت رئیس الوزرایی نائل شد؛ تا 4 خرداد 1300 هم در این سمت باقی ماند و دو بار کابینه تشکیل داد. همچنین او نقش مهمی در تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی داشته است.

در دوره پهلوی دوم زمانی که فشار بر مطبوعات تقریباً کمتر شده بود، مجله «سپید وسیاه» دست به انتشار خاطرات «مهدی فرخ» ـ سناتور انتصابی مجلس پنجم سنا ـ زده بود که از قضا با اقبال عمومی هم مواجه شد و به این صورت از بقیه مجله‌ها جلو افتاد. در این زمان بود که مجله «تهران مصور» به فکر رقابت افتاد و برای موفقیت در این رقابت چه چیزی بهتر از مصاحبه با سید ضیاءالدین طباطبایی که نکات ناگفته درباره زندگی سیاسی او بسیار بود.

سرانجام دکتر الهی از سوی مجله «تهران مصور» انتخاب شد تا به سراغ  شخصی برود و با او مصاحبه کند که تاریخ معاصر همواره کوشیده است تا او را مانند کابینه‌ای که تشکیل داد، «سیاه» معرفی کند؛ اکنون نتیجه آن مصاحبه‌ها تحت عنوان کتابی به نام «سید ضیا عامل کودتا» در دسترس است؛ البته به غیر از مصاحبه‌هایی که او با شخص سیدضیا داشته کتاب شامل بخش‌های دیگری هم می­‌شود از جمله گفته‌های کلنل کاظم خان سیاح و محمد ساعد مراغه‌­ای درباره سید ضیا.

فضای این مصاحبه شاید با مصاحبه‌هایی که تا الان خوانده‌اید متفاوت باشد و جذاب‌تر به نظر برسد؛ چرا که دکتر الهی با توصیف فضای مصاحبه و حالات مصاحبه کننده و مصاحبه شونده باعث شده تا خواننده هنگام مطالعه آن، اینطور حس کند که در مقابل سید ضیا نشسته و در نتیجه ارتباط بهتری هم با آن برقرار می‌­کند؛ فراموش نکنیم که شخص سید ضیا، روزنامه‌نگاری کار کشته بوده و در طول خواندن مصاحبه‌­ها متوجه این نکته می‌شویم که هر سؤالی را نخواسته پاسخ بدهد به راحتی موضوع بحث را عوض کرده است. البته دکتر الهی هم بسیار زیرکانه عمل کرده­ است و با وجود اینکه در طول مصاحبه­ کوشیده­ تا بی‌پرده سوالاتش را بپرسد ـ مانند سوال اول: «آقا راست است که شما انگلیسی هستید؟» ـ اما باز هم در سرتاسر کتاب نزدیکی بیش از اندازه او به سیدضیا حس می‌شود که گویا قصد داشته به او میدان بدهد تا به راحتی حرفش را بزند زیرا متوجه این نکته بوده که حرف زدن بیشتر سید ضیا کمک بیشتری هم به تاریخ خواهد کرد.

شاید در ابتدا با خودتان فکر کنید که سید ضیا قرار است اطلاعات زیادی را در رابطه با کودتای سوم اسفند به مخاطب ارائه دهد اما باید بگویم که اینطور نیست. به نظر می‌­رسد او در طول مصاحبه کوشیده تا روایت خود را به گونه‌ای بیان کند تا به پهلوی‌ها بر نخورد؛ هرچند که رابطه کوتاه مدت او با رضاخان چندان دوستانه نبوده اما در رابطه با جانشین او یعنی محمدرضا، وضعیت کمی متفاوت‌تر و دوستانه‌تر بوده است و شاید از جمله دلایل ملاحظاتش درباره خاندان پهلوی به‌خاطر نوع رابطه‌اش با پهلوی دوم بوده است.

آنچه که در طول مصاحبه توجه مخاطب را جلب می‌کند صراحت کلام سید ضیا است. او بدون هیچ ابایی درباره رابطه و طرز فکرش نسبت به انگلستان صحبت می‌کند و در مصاحبه اول وقتی از او می‌پرسند که چرا شما طرفدار انگلیس‌ها هستید اینطور جواب می‌دهد: «تاریخ سیصد ساله اخیر نشان داده و ثابت کرده است که انسان در دوستی با انگستان ضرر می‌کند… اما دشمنی با انگلستان موجب محو او می‌شود… در تمام مدت زندگی‌ام، ضرر این دوستی را کشیده­‌ام اما حاضر نشده‌ام محو شوم».

اگر علاقه‌­مند به مطالعه تاریخ معاصر باشید و بخواهید شخصیت سید ضیا و وقایع کودتای سوم اسفند و نقش او را از زاویه‌ای دیگر و فراتر از آنچه که مورخین درباره او نوشته‌­اند بدانید، مطالعه این کتاب می‌تواند این امکان را برای شما فراهم کند.

 

عنوان: سیدضیا عامل کودتا؛ گفته‌ها و ناگفته‌های تاریخ معاصر ایران از زبان سیدضیاءالدین طباطبایی/ پدیدآور: صدرالدین الهی/ انتشارات: ثالث/ تعداد صفحات: 525/ نوبت چاپ: ششم.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید