جواب‌های عجیب و غریب برای یک سوال

چرا باید «ماتی خان» بخوانیم؟

14 دی 1400

چرا باید «ماتی خان» بخوانیم؟ پاسخ دادن به این سوال شاید بتواند تکلیف خیلی‌ها را با یک کتاب روشن کند. اغلب وقتی با این سوال مواجه می‌شویم جواب‌های عجیب و غریبی جفت و جور می‌کنیم تا مخاطبمان را قانع کنیم که این پیشنهاد را رد نکند و کتاب را بردارد. من، هم می‌خواهم از آن جواب‌های عجیب و غریب برایتان ردیف کنم و هم تلاش می‌کنم خیلی عجیب و غریب نباشد.

چرا باید «ماتی خان» بخوانیم؟ آن هم در این وضعیت که کتاب گران است، شبکه اجتماعی وقت ما را با هزینه کمتری پر می‌کند و تنوع بیشتری دارد. در این وضعیت که کتاب‌ها درست معرفی نمی‌شوند و خیلی نمی‌دانیم درونشان چه خبر است و به جایش کتاب‌های اشتباهی سر دست گرفته می‌شوند و به‌به و چه‌چه می‌شنوند، چرا باید «ماتی خان» بخوانیم؟

چرا باید «ماتی خان» بخوانیم؟ سوالی که هنوز به قوت خودش باقی است. یکی نیست بگوید: «آهای حسام آبنوس! دست از این آسمان و ریسمان بافتن بردار، جواب سوالی که خودت پرسیدی را بده...» الحق به مسئله درستی اشاره کردید.

بیایید با هم ببینیم چرا باید «ماتی خان» بخوانیم؟

قبل از اینکه به سوال خودم جواب بدهم می‌خواهم چند تا دسته‌بندی انجام دهم. می‌خواهم گروه‌هایی را مشخص کنم که احتمالا شما در یکی از این گروه‌ها قرار می‌گیرید. اگر قرار نگیرید هم مسئله‌ای نیست، قرار نگرفته‌اید دیگر…

شما احتمالا از آن دسته افرادی باشید که عنوان نویسنده و ناشر برایتان در انتخاب یک کتاب مهم باشد. عبدالرحمن اونق از آن نویسنده‌هاست که اغلب آثارش در ترکمن صحرا و اقلیم دشت و کوه و بیابان می‌گذرد. نویسنده‌ای اصالتا اهل ترکمن صحرا که آثارش نیز در همان منطقه زادبومش حیات یافته و جریان دارد. بیشتر از اینکه آثارش برای بزرگسالان شهرت داشته باشد آثارش برای نوجوان‌ها مشهور است. ولی اگر مبنای شما برای انتخاب یک کار از یک نویسنده، شهرت اینستاگرامی او باشد، باید بگوییم خیلی وقتتان را تلف نکنید اما اگر نویسنده بودن و تسلط نویسنده بر داستان و نوشتن برایتان اهمیت دارد انتخاب شما حتما آقای اونق است. نویسنده‌ای که نوشتن و مهم‌تر از آن قصه گفتن را بلد است و این یعنی شما به مقصد رسیده‌اید.

دسته بعدی که شاید شما در آن قرار بگیرید افرادی هستند که بدون توجه به شهرت نویسنده و ناشر، دنبال کتابی می‌گردند که قصه داشته باشد. قصه بگوید و با قصه سرگرم کند. «ماتی خان» از آن کتاب‌ها است که از همان صفحه اول یقه‌تان را می‌چسبد و تا تمام نشود رهایتان نمی‌کند. قصه‌ای سرگرم کننده و  جذاب که در دل صحرا اتفاق می‌افتد. مملو از جزئیات زندگی در صحرا. آقای اونق قصه «ماتی خان» را طوری سر و شکل داده که نتوانید کتاب را زمین بگذارید. همه‌چیز سرجای خودش است. ابتدا، انتها و میانه‌ای که شما را خسته نمی‌کند. نه از آن کتاب‌هایی که چندصفحه بپرید بروید جلوتر تا زودتر به آخر کتاب برسید. به خصوص اینکه نویسنده با یک افتتاحیه درخشان کاری با شما می‌کند که بخواهید سر از کار کتاب در بیاورید. آقای اونق در ابتدا پایان کتاب را برای کسانی که عجله دارند آورده تا آن‌ها خیالشان راحت شود ولی اصل قصه در دل صفحات کتاب است. قصه این کتاب پر از زد و خورد و بالا و پایین است. داستان در پهنه وسیعی از صحرا اتفاق می‌افتد و خواننده سوار بر اسبی تیزتک از داشلی‌برون تا خایرخوجه و بالاتر از مرزها به سیاحتی داستانی می‌پردازد. پس اگر دنبال قصه و فراز و فرودهای داستانی هستید، شما به مقصد رسیده‌اید.

گروه سوم، کسانی هستند که زندگی اقوام و طوایف مختلف ایران بزرگ، برایشان اهمیت دارد و دلشان می‌خواهد تبلور آن را در جهان داستان ببیند. مثلا دلشان می‌خواهد از دریچه یک داستان وارد زندگی کپرنشین‌های کرمان و بلوچستان شود. یا اینکه دلش می‌خواهد دست در دست نویسنده و کتابی راهی دیار آذربایجان شود. «ماتی خان» عبدالرحمن اونق دست شما را با خودش می‌گیرد و می‌برد به دل ترکمن صحرا. زندگی میان اوبه‌های ترکمنی. صدای رود ارتک و های‌های چوپان‌ها که گله را پای قیزلار داغی می‌برند. صدای دوتار و اشعار مختوم‌قلی. اگر دنبال کتابی می‌گردید که با آن وارد زندگی اقوام ایرانی شوید و از زندگی در چادر و «گدتکمه» لذت می‌برید، «ماتی خان» می‌تواند انتخاب شما باشد.

اگر از آن دسته افراد هستید که همه این‌ها را در کنار یک ماجرای حماسی و قهرمانانه طلب می‌کنند باید بگویم «ماتی خان» می‌تواند دست شما را بگیرد و با خودش وارد یک ماجرای حماسی کند. ماجرایی که حرف از غیرت می‌زند. ترکمن‌هایی که حاضرند همه‌چیزشان را بدهند ولی غیرتشان پا برجا بماند. «ماتی خان» قصه همین آدم‌ها است. حتی شخصیت ماتی خان نیز خودش قصه‌ای بسیار شنیدنی دارد. قصه‌ای که شنیدنش سرعت گردش خون را در رگ‌هایتان بالا می‌برد، چه رسد به اینکه سوار بر قالی کلمات اونق شوید و در ترکمن صحرا بچرخید و شرح دلاوری‌های ترکمن‌ها را بخوانید.

یک گروه هستند که خیلی با «آتش بدون دود» نادر ابراهیمی خاطره دارند و همه کتاب‌ها را با آن مقایسه می‌کنند. «ماتی خان» می‌تواند برای این گروه یک انتخاب تازه باشد. البته یادآوری می‌کنم خبری از نثر شاعرانه نادر ابراهیمی در این کتاب نیست. یعنی «ماتی خان» از آن رمان‌ها نیست که یک خط بخوانی، بتوانی دو جمله برای بازنشر در شبکه اجتماعی از دلش دربیاوری. ولی از حیث الیم و جغرافیا «ماتی خان» یادآور رمان نادر ابراهیمی است. با این تفاوت که عبدالرحمن اونق با نثری که اثری از شاعرانگی در آن نیست و یادآور خشونت صحرا و جدیت شخصیت‌هایش است رمانی شکوهمند خلق کرده که می‌تواند ساعات متمادی دست شما را بند کند.

گروه دیگری که باید درباره‌شان حرف بزنم، افرادی هستند که حجم کتاب برایشان مهم است و اگر کتابی زیادی حجیم باشد از خیرش می‌گذرند. طبیعتا این دسته «ماتی خان» انتخابشان نیست. ولی برای من که گاهی در این دسته قرار می‌گیرم و از خیر برخی آثار به خاطر حجم زیادشان می‌گذرم این کتاب چنین نبود. صفحات بدون اینکه متوجه شوم چطور پشت سر گذاشته می‌شوند، رد می‌شدند و خیلی زود چشم باز کردم و دیدم در صفحات پایانی کتاب هستم. این گروه می‌توانند بر اصل «کتاب حجیم نه» پافشاری کنند و از این کتاب گذر کنند ولی شما این کار را نکنید.

اگر از آن‌هایی هستی که «بابت یک دستمال قیصریه را به آتش می‌کشند» (این یک ضرب‌المثل است، بروید ماجرایش در گوگل بخوانید) باید بگویم که یک چیزی در این کتاب اذیتم کرد. آن هم گذر سالیان بود. ماتی خان در داستان چند ساله است؟ که بعد از گذر هفتاد سال پسرش را می‌بیند. در حالی که افرادی مانند ملاطاغی و آی‌جمال از دنیا رفته‌اند. هرچند که ممکن است یک نفر سالیان درازی عمر کند در حالی که هم‌سن و سال‌هایش شربت مرگ را سر کشیده باشند. اگر از این افراد هستید که از چنین چیزی نمی‌گذرید همین حالا تکلیفتان را روشن کنید و چشمتان را روی همه محاسن کتاب ببندید و بروید سراغ گزینه بعدی؛ اصطلاحا اگر از آن‌هایی هستید که از کاه، کوه می‌سازید.

حالا بعد از اینکه این دسته‌بندی‌ها را نوشتم، برویم سراغ سوال اولمان، چرا باید «ماتی خان» بخوانیم؟ که البته چون سخن به درازا کشیده شد، به نظرم بهتر است این بار به این سوال جواب ندهم.

 

عنوان: ماتی خان/ پدیدآور: عبدالرحمن اونق/ انتشارات: سوره مهر/ تعداد صفحات: ۴۱۶/ نوبت چاپ: اول.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید