اینبار خداوند در عالم ذر رو به ذریه آدم کرد. آمدنِ شما را دلیلِ آمدنِ تمام پیشینیان، رسولان، انبیاء و پیامبران خواند و گفت اکنون ماحیِ صحفِ ابراهیم، حادِ توراتِ و احمدِ انجیل عیسی متولد شد. سپس خدای عزوجل رو به آیندگان کرد و فرمود اینک زمین از وجودِ طالب حق و هدایت کننده به سوی آن بهره خواهد برد. در آن لحظه هر که روزنهای از حقیقت در وجودِ او بود به نامِ شما که ریسمانِ الهی است چنگ زد و شما را صدا زد. چنان ستارهای روشن در میان انبوهِ تاریکی؛ خداوند شما را برای روشنایی ما فرستاده بود. به گرد وجودِ شما میگشتیم و در تقلا بودیم که نزدیک شویم تا جانمان را با روشنایی آشنا کنیم؛ غافل از اینکه نشانههایتان را که دنبال میکردیم به نورِ خداوند میرسیدیم.
ما مبهوتِ حیرتِ وجودِ شما بودیم و پاک یادمان رفته بود که شما آمدید تا ما جانهایمان را در گوشهای از این زندگی وا مگذاریم.
حدس میزنم در آن لحظه، عالم ذر ولولهبازاری بود و هرکس جانش را در کف گذاشته بود تا عزیز و فرستاده خدا بر روی زمین او را بخرد. تمامِ آنچه که داشتهاند و نداشتهاند همین یک جان فرود نیامده بر زمین بود اما ارزشش به این بود که این جان از همان ابتدا تمامش به نامِ شما خواهد شد و تا خواندن آیه «انا لله و انا الیه راجعون» شما را اولین جلوه حق از 14 جلوه آن بر روی زمین خواهند دید. بعضیها را گران خریدید ولی بعضیها را گرانتر. اما به گمانم آن لحظه به سوی تمامِ جانها نظر کردید، یک به یک به سراغمان آمدید و قدرِ ظرف وجودیمان، به ما نور حقیقت تاباندید. یکی جانش به قدر لیوان جا داشت و دیگری دریا بود. اما آنچه از «طبیب دوار» دیدیم مداوای تمامِ جانها با دستهای رحیماش و سپس خریداری آنها بود. حالا دیگر مهرتان تمامِ مردگان، زندگان و حاضرانِ عالم ذر را نیز دربر گرفت. شبیه وقتی که «قبا» بالا میکشیدید تا حسن و حسینتان را در آغوش بگیرید؛ دریای مهر و محبتتان بالاتر از تمامِ جانهای تشنه حاضر در عالم ذر رفت و ما را در آغوش گرفتید.پ
حالا چند قرن از عامالفیل و میلادتان میگذرد و تمامِ آنهایی که روزی عهد بر دلدادگی شما در عالم ذر دادهاند اینجا بر روی زمین سرمستِ نامِ بلندتان هستند.
انتهای پیام/