قرن نو ـ دید و بازدید عید یا مسابقه مردان و زنان آهنین

چیزهایی که درباره عیددیدنی باید بدانیم!

07 فروردین 1401

هم‌وطنان عزیز، نوروز نزدیک است. فرصت مغتنمی است که در عید امسال مسابقه زنان و مردان آهنین را برگزار کنیم و ببینیم در نهایت کدام خانواده رکورددار عیددیدنی در روز خواهد شد.

عیددیدنی خالی خالی هم قبول نیست. در هر مهمانی باید تمام قوانین یک عیددیدنی اصیل و استاندارد را رعایت کنید.

من برای سهولت کار مهم ترین آن‌ها را در این مطلب برایتان ذکر کرده‌ام:

یک ـ اگر اکنون که این متن را می‌خوانید هنوز همه‌گیری کرونا تمام نشده، همین الان به بند بعد بروید. ولی اگر همه‌گیری تمام شده همه را با همان کیفیت روز اول عید، ماچ کنید. اگر در مسئله بوس، شک بین دو و سه دارید، به صلاح است که پس از بوس دوم توقف کنید. اینجوری حداقل چیزی از دست نداده‌اید و آن موقعیت شرم‌آوری که فرد با حالت بوس جلو می‌آید ولی طرف مقابل عقب کشیده، نصیب شما نمی‌شود. ضمنا سر جدتان شل دست ندهید.

دو ـ کروناست که کروناست. در این تعطیلات به منزل عروس عموی مادرمان یا نوه دایی پدرمان نرویم کی برویم؟ کی بفهمیم الان به سلامتی مشغول چه کاری هستند؟ کی بفهمیم پسرشان چرا زن نگرفته؟ کی اقوامی را که به خاطر کرونا عزیز از دست داده‌اند، از عزا در بیاوریم؟ می‌بینید؟ وقت ما خیلی تنگ است و بار حفظ آیین و سنن کهن ایرانی به دوش‌مان سنگینی می‌کند. ما مجبوریم. وگرنه دل خودمان هم خیلی به رفت و آمد در این وضعیت رضا نیست.

سه ـ همواره خود را مشتاق دیدار نشان بدهید. به هر حال آن که به خانه‌تان آمده زحمت کشیده و آن کسی که به خانه‌اش رفته‌اید به زحمت افتاده. اگر حوصله‌شان را ندارید با روش‌هایی مثل ریزریز کردن پوست پرتقال تخلیه روانی کنید. اخلاق گندتان بار سنگینی است. این طرف و آن طرف نبرید.

چهار ـ برای مشتاق به نظر آمدن، بسته به موقعیت، جنسیت و میزان صمیمیت طرف مقابل، می‌توانید به تعداد لازم از دروغ و دَوَنگ‌های زیر استفاده کنید. خوبی این جملات این است که همه می‌دانند فاقد هر گونه اعتبار و صداقت است و کسی توقع نمی‌کند که گفتارتان را در عمل ثابت کنید. مثلا:

ـ چقدر دلم براتون تنگ شده بود.

ـ مشتاق دیدار.

ـ منزل ما قابل شما رو نداره.

ـ قدمتون سر چشم.

ـ بیایید از امسال بیشتر همدیگر را ببینیم.

پنج ـ از هر چه تعارفتان کردند بر ندارید. مخصوصا موز. درست است که صاحب خانه تدارک دیده و در ظاهر از اشتهای شما استقبال می‌کند اما ته دلش فحشتان می‌دهد. حداقل اگر می‌دانید اشتهایتان زیاد است، دست خالی به خانه‌ کسی نروید و یک خوراکی مناسب پذیرایی برای مهمان‌های بعدی‌اش بخرید. این مورد فقط در منزل پدر بزرگ و مادربزرگتان صدق نمی‌کند. آنجا به ضرب و زور کتک هم که شده باید از همه چیز بردارید و با قسم و مدرک (اعم از پوست میوه و آشغال آجیل) ثابت کنید که از همه چیز خورده‌اید. موقع رفتن هم جیب و کیف‌تان را پر می‌کنند که در مسیر عید دیدنی بعدی ضعف نکنید.

شش ـ حواستان را جمع کنید که این شکلات‌های جعبه‌ای مجلسی را به کسی که به شما هدیه داده بوده بر نگردانید. محض احتیاط اگر مثلا شکلاتی را از طرف خانواده پدری گرفته‌اید، این بار در خانواده مادری وقف در گردشش کنید که تحت هیچ شرایطی دوباره به فامیل پدرتان برنگردد. شما نمی‌دانید آن شکلات قبل از اینکه به دست شما برسد در چند خانه از فامیل پدری چرخیده. ذکر این نکته حائز اهمیت است که احتمال شکست این ایده در شهرستان بالای ۹۵% می‌باشد. آنجا همه با همه در ارتباطند.

هفت ـ از همین الان گرم کنید که آمادگی پاسخ‌دهی به سوالاتی در مورد جزئیات زندگی شخصی‌تان را داشته باشید. اصل مهم عید دیدنی این است که همه چیز به همه کس ربط دارد و فامیل محق است که سال به سال اطلاعاتش از شما را به روز رسانی کند. تمایل به پاسخ دادن ندارید؟ عیددیدنی نروید.

هشت ـ موقع عیدی گرفتن در حالی که با تمام اعضاء و جوارح‌تان ذوق کرده‌اید، ادای شرمندگی در بیاورید که مثلا لازم نبود و ما دیگه بزرگ شدیم و این چه کاری بود کردید و این حرف‌ها. در اسرع وقت آمار عیدی‌هایی را که گرفته‌اید به پدر و مادرتان بدهید که بدانند بعداً به بچه هرکس چقدر عیدی بدهند. ضمنا خجالت بکشید و عیدی بچه‌ها را به بهانه نگهداری کش نروید. اگر اسکناس‌های نو را از بچه می‌گیرید که بعداً با اسکناس کهنه عوض کنید، سر قولتان بمانید.

نکاتی که ذکر شد تنها چکیده‌ای از راهکارهایی است که کمک می‌کند این دوران را به خیر و خوشی هر چه بیشتر و دلخوری هر چه کمتر بگذرانید. حقیقت امر این است که فارغ از تعداد عید دیدنی‌هایی که به عنوان میزبان یا مهمان در آن شرکت دارید، همین که سیزده روز این وضعیت جنگی و آماده باش شبانه‌روزی را تحمل می‌کنید، شایسته عنوان زن یا مرد آهنین هستید. علاوه بر آن، امسال بعد از پایان تعطیلات نوروز، بلافاصله باید به مهمانی خدا برویم و یک ماه هم آن جور پذیرایی بشویم.

این وضعیت، شعر خاقانی را می‌طلبد. آنجا که در مذمت دنیا گفت:

عافیت کس نشان دهد؟ ندهد

وز بلا کس امان دهد؟ ندهد

 

یک نفس تا که یک نفس بزنم

روزگارم امان دهد؟ ندهد

 

ز آسمان داد خواست خاقانی

داد کس آسمان دهد؟ ندهد

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید