تجربه مواجهه‌ای با غیرکاغذی‌ها

کتاب‌های جورِ دیگر

26 آبان 1401

چند روز پیش در صفحه‌ای مجازی به مجموعه عکسی از ژست‌های مختلف مطالعه کتاب برخوردم، تصاویری به انضمام ماگ قهوه، عینک قاب دایره‌ای فلزی، گوشه‌ای از لحاف یا لباس پشمی و یکی دو برگ پتوس که غریبانه کنج تصویر جا خوش کرده‌ بودند. فکری شدم این تصاویر صد سال پیش چه معنایی به ذهن متبادر می‌کرد و صد سال آینده چه؟ آیا تصویر ما از کتاب‌خوانی همیشه به همین شکل باقی خواهد ماند؟ زمانی که کتاب‌ها روی پوست حیوانات نوشته می‌شده آیا احتمال می‌دادند چنین برگه‌های نرم و لطیفی بتوانند بار کلمات و جملات سنگینی را به دوش بکشند؟ اما این صنعت به پیش رفته و کتاب‌های امروزی را روی میز ما گذاشته. دور نیست که فردایی این تصاویر متداول از کتابخوانی هم به دست باد سپرده شوند و با فراگیر شدن کتاب‌های الکترونیک و کتاب‌های صوتی تصویر رایج کتابخوانی هم تغییر کند. پس بهتر است پیش از مطالعه این مطلب اگر سپری هم در مقابل گونه‌های دیگر کتاب بوده زمین بیندازید تا تفاوت کتاب چاپی، الکترونیک و کتاب صوتی را از نُه منظر با هم بررسی کنیم. دست‌آخر انتخاب با شماست.

ـ یک: قیمت

برای بسیاری از ما قیمت محصول در تصمیم برای خرید آن، حرف اول را می‌زند. کتاب‌های الکترونیک ـ اگر رایگان نباشند ـ قطعا از کتاب‌های چاپی ارزان‌تراند. در برخی نرم‌افزارها می‌توانید با خرید اشتراک به کتابخانه‌شان دسترسی پیدا کنید و قیمت نهایی برایتان مقرون به صرفه‌تر می‌شود. حتما تجربه کرده‌اید که بعضی کتاب‌ها در واقع یک‌بار مصرف هستند و ارزش نگهداری در قفسه کتابخانه را ندارند. پس چه بهتر که با هزینه کمتری فقط بخشی از فضای حافظه دستگاه ما را به خود اختصاص دهند. اما کتاب‌های صوتی را به سه روش می‌شود تهیه کرد: دریافت رایگان از صفحات و کانال‌های مجازی و بعضی نرم‌افزارها، خرید کتاب صوتی از نرم‌افزارهای کتاب‌صوتی و کتاب‌خوان و عضویت در کتابخانه‌های مجازی. وقتی شما محصولی را در سبد خرید خود به رسمیت شناختید بهای آن فقط یکی از مولفه‌های تعیین کننده در خرید آن خواهد بود، مهم‌تر آن است که شما چه بهایی به آن می‌دهید.

ـ دو: تمرکز

مطالعه کتاب چاپی غالبا با تمرکز بیشتری انجام می‌شود. تضاد رنگ متن و زمینه، پیوسته بودن نوشتار و دور بودن از عوامل انحرافی عمق مطالعه را بالا می‌برد. اما در کتاب الکترونیک چون عمدتا به وسیله دستگاه‌هایی مطالعه می‌شود که کار و تفریح و تحصیل و روابط اجتماعی‌مان را هم در خود گنجانده ممکن است از تمرکز مطلوب مطالعه کاسته شود. این مشکل برای کتاب صوتی بغرنج‌تر است. غالب افراد وقت مجزایی را به آن اختصاص نمی‌دهند و هم‌زمان با فعالیتی فیزیکی مثل پیاده‌روی یا رانندگی یا شستن ظرف‌ها به شنیدن کتاب هم مشغول‌اند. بیشترین گلایه نومشتری‌های کتاب صوتی این است که به علت افت تمرکز رشته کلام از دستشان خارج می‌شود. اما کسب هر مهارتی نیاز به تمرین دارد.

ـ سه: جستجو و مطالعه اجمالی

لزومی ندارد همه کتاب‌ها را از «ب» بسم الله تا خط پایان مطالعه کنیم. ممکن است بخواهیم به تناسب نیازمان به بعضی کتاب‌ها فقط نگاهی بیندازیم یا تنها به دنبال موضوع خاصی در آنها بگردیم. اگر کلیدواژه‌های مطلب مورد نظرمان مشخص باشد چه گزینه‌ای بهتر از کتاب الکترونیک؟ حتی موثرتر از قسمت نمایه کتاب می‌تواند کارگشا باشد. اما مطالعه اجمالی یا به قولی تورق در کتاب الکترونیک معمولا دشوارتر است. کتاب صوتی قصه‌اش جداست و غیر از فهرست کتاب دست‌آویز دیگری برای مرور اجمالی نداریم.

ـ چهار: شرایط استفاده از محصول

کتاب چاپی را همه جا می‌شود به همراه برد و غیر از باریکه نور برای مطالعه چیز دیگری نیاز ندارد. اگر وزن و حجم کتاب وبالتان نباشد و زیر پتو و در تاریکی مطلق نخواهید مطالعه کنید کتاب چاپی مشکلات چندانی برایتان ندارد. کسی به کتاب کاغذی چشم طمع ندارد تا ان را از دست ما بقاپد پس راحت میتوانیم در خیابان و تاکسی و مترو دست بگیریم. اما از سوی دیگر اگر نخواهیم اطرافیان متوجه شوند چه کتابی می‌خوانیم، اگر درخشان داشتن صفحه برایمان مزیت به حساب می‌آید، اگر چند کتاب را همزمان می‌خوانیم و وزن آنها بالا می‌رود، کتاب الکترونیک مناسب‌تر است. کتاب صوتی چه؟ خدایگان زنده کردن اوقات مرده است. اگر در مسیر هر روزه‌تان به سر کار سی دقیقه کتاب بشنوید می‌توانید ماهی دو سه کتاب شنیده باشید. مگر بشر امروز به دنبال بالا رفتن بهره‌وری نبود؟

ـ پنج: تاریخ و نشر

یک مشکل بزرگ کتاب‌های غیرچاپی این است که هنوز در کشور ما از سوی متولیان فرهنگی و فعالان عرصه نشر و نگارش، جدی گرفته نشده‌اند. ناشرها ترجیح می‌دهند وقتی کتاب به اندازه کافی فروش رفت تتمه‌اش را در در ویترین کتابخوان‌ها بگذارند. به همین دلیل افرادی که قصد دارند فاصله اولین چاپ کتاب تا مطالعه‌شان ناچیز باشد گزینه کتاب الکترونیک برایشان جدی نیست و از قافله عقب می‌مانند. تولید کتاب صوتی هم زمان‌بر است و عملا فاصله زمانی قابل توجهی بین چاپ نخست و انتشار نسخه صوتی پدید می‌آید.

ـ شش: دسترسی، امانت و هدیه

کتاب‌های الکترونیک و صوتی محصولی است که از هر جای دنیا می‌شود به آنها دسترسی داشت، از مهاباد تا پاریس. دو سال قبل با دختر نوجوان بلوچی در یکی از روستاهای دورافتاده جنوب شرق کشور صحبت می‌کردم که به لطف نرم‌افزارهای کتابخوان و با وجود محرومیت آن منطقه، حجم مطالعه بالایی داشت. آنجا بود که این ویژگی دسترسی‌ به کتاب‌های صوتی بیشتر به چشمم آمد. فارسی زبان‌های مقیم دیگر کشورها، افرادی که مرکزنشین نیستند و امکان خرید حضوری از کتابفروشی‌های بزرگ برایشان دشوار است از مخاطب‌های خاص کتاب‌های الکترونیک و صوتی هستند که جور دیگری قدر آنها را می‌دانند. کتاب‌های غیرچاپی را حتی می‌شود هدیه داد یا کد تخفیف خرید کتابی را به دوستی تقدیم کرد، اما این طرف قضیه را هم ببینیم که امانت دادن یا فروش کتاب خریداری‌شده مزیتی است که فقط در کتاب‌های چاپی وجود دارد، جملات تقدیمی اول کتاب‌ها نیز.

ـ هفت: سرعت

سرعت مطالعه در کتاب‌های چاپی دست خودمان است. بنا به سنگینی قلم و محتوا آن را تنظیم می‌کنیم و اگر لازم باشد می‌توانیم به خط یا صفحه قبل بازگشته و آن را مرور کنیم. اما در کتاب صوتی این شمایید که باید سرعت درک خود را از محتوای کتاب با سرعت پخش آن تنظیم کنید. البته نرم‌افزارهای کتابخوان امکان بالا بردن سرعت را هم دارند، اما تغییر چندباره سرعت نیاز مداوم به توقف پخش و دستکاری آن دارد و ممکن است تمرکز را بر هم بزند.

ـ هشت: یادداشت و ارجاع

هرکس روش خلاصه‌برداری و یادداشت‌برداری خاصی برای خودش دارد. بعضی با مداد یا خودکار گوشه کتاب می‌نویسند و برخی نمی‌گذارند هیچ قلمی به نیم متری کتابشان نزدیک شود. کاغذهای چسبیِ رنگی و یادداشت‌برداری در دفترچه هم از گزینه‌های دیگر است. در کتاب‌های درسی معمولا زیر نکات مهم خط می‌کشیم. برای من به شخصه خط کشیدن در کتاب مساوی است با مطالعه و فهمیدن آن. برای همین نمی‌توانم کتاب درسی را از روی نسخه الکترونیک بخوانم. اما برای مطالعه رمان و کتاب‌هایی که بهشان کتاب «گذری» می‌گویم کتاب الکترونیک گزینه بهتری است. اگر کتاب را از روی نسخه پی‌دی‌اف مطالعه می‌کنید می‌شود اسکرین شات گرفت و اگر با نرم افزارهای کتابخوان کار می‌کنید خودشان امکان انتخاب بخشی از کتاب و به اشتراک گذاشتن آن را دارند. اما ارجاع به کتاب‌های الکترونیک مخصوصا وقتی برای مقاصد علمی و دانشگاهی باشد دست‌اندازهایی دارد. چرا که شماره صفحه کتاب با تنظیمات نرم‌افزار شما تغییر می‌کند و آدرس واحدی که خواننده را یک‌راست به آنجا ببرد وجود ندارد! گرچه جستجوی کلید واژه‌ها در کتاب‌های الکترونیک علمی ساده‌تر است، اما ارجاع به آن دشوارتر. بالاخره همه خوبی‌ها که یکجا جمع نمی‌شوند!

ـ نُه: گرافیک و فیزیک کتاب

کتاب بودن کتاب فقط به متن آن نیست. طرح جلد، صفحه آرایی، جنس کاغذ و حتی وزن آن هم با ما حرف می‌زند. وقتی کتاب قطوری دست بگیریم می‌فهمیم نویسنده سرش پر بوده از کلمه و جدی‌تر پای حرفش می‌نشینیم. اما در کتاب الکترونیک و صوتی به علت حذف گرافیک و فیزیک کتاب در بسیاری دقایق مطالعه ممکن است فراموش کنیم قسمتی که پیش روی ما یا زمزمه گوش ماست چه جزئی از کل است و چه تکه‌ای از پازل کتاب را پر می‌کند.

***

کتاب‌های غیرچاپی حواشی و مزایای دیگری هم دارند. مثلا یکی از جذاب‌ترین ویژگی آنها در نرم افزارهای کتاب‌خوان برای من این است که درصد مطالعه/شنیدن کتاب را نشان می‌دهد و نرم افزار به من می‌گوید که این ماه و این هفته چند ساعت از وقتم را به مطالعه یا شنیدن کتاب اختصاص داده‌ام. از سوی دیگر کتاب‌های چاپی و غیرچاپی یک تفاوت عمده دیگر هم دارند. فقط با کتاب‌های چاپی است که می‌توان در شبکه‌های اجتماعی چیدمان فانتزی مطالعه چید، حیرت مخاطب را برانگیخت و در تاکسی و دانشگاه ژست فرهیختگی به خود گرفت. آخر این شمایید که انتخاب می‌کنید با وجود این تفاوت‌ها برای هر کتاب و موقعیتی چه نوعی از کتاب مناسب شماست.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید