نگاهی به رمان «جیران»

یکی از همه زنان شاه

30 تیر 1403

«جیران فروغ‌السلطنه» رمانی عاشقانه است، جیرانی که جیران نبود، ناصرالدین شاه جیرانش کرد و بعد شد فروغ السلطنه‌اش؛ فروغ‌السلطنه‌ای که با وجود به دنیا آوردن چهار فرزند، هیچ‌کدامشان فروغ چشمانش نماندند.

خدیجه دختری پر شرر، جذاب، اهل دخترانگی‌های خاص و زاده تجریش طهران قدیم است. او هم‌چون هر دختر نوجوانی، در سر سودای شهرت و تکریم و احترام از سوی مردم و اجتماع را در سر می‌پروراند. یک روز که با مادرش بانوخانم به حمامی در طهران می‌روند به اتفاق با محبوبه گیس‌بلند رقاص مخصوص ملک‌جهان خانم، مهدعلیا آشنا می‌شود. در این دیدار او متوجه می‌شود که محبوبه به دنبال چند رقاصه برای آموزش می‌گردد؛ اما از آنجا که این بیت از شعر حافظ که «الا یاایها الساقی ادر کأسا و ناولها، که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها» برای هرکدام از افراد بشریت یک طور رقم می‌خورد، برای خدیجه نیز به طرز عجیبی مشکلاتی بر سر راه رسیدن به عشقش پیش می‌آید.

خدیجه اما از پای نمی‌نشیند، تسلیم نمی‌شود؛ تا اینکه روزی می‌رسد که تقدیر راه او را نه به عنوان رقاصه که به عنوان کنیز و نه به دست محبوبه رقاص بلکه از جانب ناصرالدین شاه به قصر شاه قاجار باز می‌کند.

«جلوی عمارت کفش‌هایم را از پا درآورده، سر به زیر، در معیت زعفران‌باجی، داخل شده، نزد زنی رفیتم که بر صندلی طلای جواهرنشان تکیه زده بود و قبله‌عالم کنارش نشسته قلیان می‌کشید. زعفران‌باجی از قبله‌عالم پرسید: این دختر کیست؟ قبله‌عالم با لحنی خوش و صدایی بم و مردانه فرمودند: باجی ایشان خدیجه دختر محمدعلی، رعیت تجریشی است. در باغ تجریش او را دیده پسند کرده، دستور دادم به طهران بیاید تا کنیز یکی از زن‌های حرمخانه شود.

مهدعلیا با نگاهی موشکافانه مرا برانداز کرد. سلام کرده دستش را بوسیدم. پرسید: شما همان دختر باغبانی هستید که ماه‌نساء از رقص و هنرش بسیار تعریف و تمجید کرده بود؟ گفتم: بله! ولی بخت با من یار نبود تا در مراسم عید مولود همایونی حضور یابم. مهدعلیا سربرگردانده خطاب به قبله عالم گفت: اجازه نمی‌‌دهم ایشان کنیزی زنانت را بکند؛ باید این دختر در عمارت من بماند و در سلک رقصندگان من قرار گیرد.»

بله و همین‌گونه شد که تقدیر با همکاری قبله عالم و دستور مهدعلیا، خدیجه را به آرزوی دیرینش رساندند؛ اما از آنجا که خدیجه نظری بلند دارد به رقاصه بودن در محضر مهدعلیا اکتفا نمی‌کند و سودای دیگری را در سر خود می‌پروراند و آن این است که به صیغه قبله عالم دربیاید.

خدیجه که ضمنا شکارچی خوبی هم هست به توصیه مادرش نهایت دلبری و معشوقه‌گی را به کار می‌برد و تا قبله عالم سخت دلبسته‌اش نشده همسر او نمی‌شود.

«یارای هیچ حرکتی نداشتم. با طمأنینه برگشتم. او جلو آمد. عقبگرد کردم، به دویار تکیه زدم. صورتم نزدیک صورت قبله‌‌عالم بود، قبله‌عالم فرمود: چشمانت بسیار شبیه آهویی است که در شکار زده‌ام. هنگام شکار چنان محو چشمان آهو و شباهتش به چشمانت بودم که وقت شکار سهو کرده دستم را زخم نمودم. میل دارم اسمت را جیران بگذارم؛ جیرانی که چشمانی آهو‌وش دارد.»

و خدیجه، جیران می‌شود. زن صیغه‌ای ناصرالدین شاه که با زیرکی‌های زنانه گوی‌ربایش دل قبله‌عالم را از آن خود می‌کند.

در جریان این داستان تاریخی که خانم بایرام‌زاده بر اساس مستندات تاریخی آن را نگاشته است، شما با جزئیات ریز رفتارهای زنان درباری، آداب و رسوم دربار، مسائل خانوادگی، سیاسی و اقتصادی دوران قاجار آشنا می‌شوید. این رمان به وضوح یک رمان عاشقانه، تاریخی و … است، بنابراین اگر علاقه‌ای به این ژانر ندارید خواندن این رمان چهارصد و سی و سه صفحه‌ای را به شما توصیه نمی‌کنیم.

حسادت‌های زنانه، خدم و حشم دربار، تجملات و انجام مراسم مختلف با آداب کامل، خوشگذرانی شاه قاجار و اطرافیان و ماجرای قتل امیرکبیر از جمله خرده‌پیرنگ‌هایی است که در این رمان به آن پرداخته شده است.

جیران از ناصرالدین شاه صاحب چهار فرزند می‌شود؛ سه پسر و یک دختر اما بار دیگر قلم تقدیر برای او و بچه‌هایش عمر کوتاهی را در خوشبختی و لذت و شهوت و قدرت بر صفحه خود نوشته است.

جیران در تمام عمر خود می‌کوشد تا به چشم قبله عالم بهترین باشد و تلاشش وقتی به نتیجه می‌نشیند که بعد از تولد پسرش محمدقاسم میرزا امیرنظام به موجب فرمانی تذهیب شده به دستور ناصرالدین شاه به فروغ السلطنه ملقب می‌شود.

داستان به دلیل آنکه روایتی تاریخی را در دل خود گنجانده است شاید از کشش و تعلیق خاصی برخوردار نباشد و در مقاطعی مخاطب را دلزده از خواندن و ادامه دادن داستان کند. البته مقاطعی که سیاست‌های زنانه فروغ‌السلطنه برای رسیدن به شهوت و قدرت و پایداری در برابر دیگر زنان پررنگ می‌شود، مقاطع خوبی برای رفع ملال‌زدگی از مخاطب است.

جیران داستانی بلند است که به دلیلی تاریخی بودنش مخاطب خاص خودش را می‌طلبد.

 

عنوان: جیران فروغ‌السلطنه، رمانی بر اساس مستندات تاریخی/ پدیدآور: الناز بایرام‌زاده/ انتشارات: پرنده/ تعداد صفحات: 433/ نوبت چاپ: دوم.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید