پنج سال از انقلاب مشروطه و مدت کمی از شکست استبداد صغیر و فتح تهران به دست ملّیون، گذشته بود که اوضاع اقتصادی ایران، به دلایلی از جمله گرفتن وامهای کلان از روسیه و ناتوانی در پرداخت آن، بسیار نابهسامان شده بود.
در همین زمان وزیر مختار ایران در آمریکا در خواست معرفی یک مستشار مالی از آن دولت کرد. دولت آمریکا هم لیست عدهای از افراد دارای صلاحیت را به سفارت ایران ارسال میکند و در نهایت ویلیام مورگان شوستر که جوان دنیا دیده و با تجربهای نیز بود، انتخاب میشود و با تایید و دعوت مجلس دوم سرانجام او در 20 اردیبهشت ماه سال 1290 شمسی به همراه خانواده و هیئت همراهش وارد ایران میشود و کارش را در تهران آغاز میکند و کمی بعد به سمت «خزانهدار کل ایران» نائل میشود.
شوستر از همان بدو ورودش به ایران متوجه اوضاع ناآرام و متشنج شد و دریافت که دولتهای روس و انگلیس قصد خفه کردن جسم نیمهجان ایران را دارند و بیکفایتی دولتمردان قاجار و اشرافزادگانی که تنها به مصلحت خود فکر میکردند به این اوضاع دامن میزدند و اختناق بر همهجای ایران سایه انداخته بود.
مورگان شوستر که تفکرات ضداستعماری داشت و به قصد سامان دادن اوضاع اقتصادی به ایران دعوت شده بود تلاش میکرد اصلاحاتی در امور مالی و اداری ایران انجام دهد اما برای هر شخصی که تاریخ را مطالعه کرده باشد روشن است که اصلاحات همیشه قربانی داشته است، او نیز از این قضیه مستثنی نبود و قربانی تفکرات و اقدامات اصلاحطلبانه خود شد.
اصلاحات او با اهداف استعماری روسیه و انگلستان سازگار نبود و به بیان سادهتر برای آنها مزاحمت ایجاد میکرد، در مقابل شوستر که فرد متعهدی بود یارای مقابله با آنها را نداشت؛ به همین سبب دولت روس که منافع مالی و بازرگانیاش را در ایران در خطر میدید و به قول شوستر متوجه آگاهی شمار زیادی از ایرانیان نسبت به لزوم اصلاحات شده بودند، تصمیم به حذف او در ایران گرفتند و در این راه آن دسته از دولتمردانی که موافق اصلاحات شوستر نبودند و او را همچون سدی در مقابل رسیدن به اهدافشان میدیدند، روسها را همراهی کردند و سرانجام با اولتیماتوم دوم روسیه و پیشروی نیروهایش تا قزوین، مورگان شوستر همراه با خانواده و هیئت همراهش پس از گذشت هشت ماه از مأموریتش یعنی در دی ماه 1290 شمسی برای همیشه ایران را ترک کردند و اوضاع اقتصادی ایران آشفتهتر از پیش شد.
شوستر پس از بازگشت به آمریکا بود که تصمیم گرفت دیدهها، شنیدهها و تجربیات هشت ماه حضورش در ایران را بنویسد، در واقع او از این کار قصد داشت بیگناهیاش را در مقابل افتراهای روس و انگلیس ثابت کند.
روایت شوستر باعث شده است که غالب خوانندگان تحت تأثیر او قرار گرفته و به جرئت میتوان گفت آن قسمت از روایتهایش که ظلم بیگانگان و بیکفایتی دولتمردان مزدور آن دوران را شرح میدهد، قلب هر ایرانی را به درد بیاورد و حتی برخی او را به عنوان یک آمریکایی دلسوز، متعهد، دغدغهمند نسبت به آزادی و استقلال ملت ایران میشناسند. به قول مرحوم حسن افشار، مترجم کتاب، «نوشته شوستر گویی که از دل برآمده باشد، سخت به دل مینشیند.»
اما برای خواندن تاریخ و فهم بهتر آن باید جانب احتیاط را در نظر بگیریم و نگاه صفر یا صد به نویسنده نداشته باشیم و به این نکته توجه کنیم که شوستر یک آمریکایی بوده است و در بعضی از مسائل قطعاً مصلحت کشور خویش را از یاد نبرده است.
شوستر روایت خود را در دوازده فصل گردآوری کرده است. اما شش پیوست در ادامه آن توسط ناشر اضافه شده است که قانون اساسی ایران به همراه متممهایش، مکاتبات و نامههای شوستر به سفارتخانهها و متن قرارداد 1907 که او در روایتش بارها به آن اشاره کرده است را شامل میشود. همچنین در اثنای کتاب تصاویری از افراد و اماکن گنجانده شده است که به نوشتههای شوستر مرتبط است و مجموع این عکسها و پیوستها باعث برقراری ارتباط هرچه بهتر خواننده با کتاب میشود.
اگر شما هم علاقهمند به خواندن کتابهایی در حوزه تاریخ یا حتی جامعهشناسی هستید مطالعه این اثر که از منابع دست اول دوران قاجار محسوب میشود را به تأخیر نیندازید. همچنین افرادی که قصد دارند کارنامه دولت قاجار و زمینههای سقوط و انحطاط آن را عمیقتر بررسی کنند، با مطالعه این کتاب به شناخت بهتری از فضای آن دوران میرسند.
عنوان: اختناق ایران/ پدیدآور: مورگان شوستر، مترجم: حسن افشار/ انتشارات: ماهی/ تعداد صفحات: 374/ نوبت چاپ: پنجم.
انتهای پیام/