کتاب یکی از مجموعه چهار جلدی «مستند مصور» نشر اطراف است که همگی از همین مولف ترجمه و منتشر شدهاند. چهار سفر و چهار سفرنامه مصور به کشورهایی که عمدتاً به جهت شرایط خاص سیاسی و اجتماعیشان شناخته شده و میشوند. باقی آنها را نخواندهام اما همین یکی به قدر کافی برایم جذاب بود تا خواندن سه جلد دیگر را نیز در برنامه بگذارم. عاطفه احمدی مترجم هر چهار سفرنامه مصور «گی دولیلِ» طراح و نویسنده است و از پس ترجمه این یکی کتاب که خوب برآمده. زبان روایت مصور گی دولیل طنزی نرم و نهفته دارد که به خوبی به فارسی درآمده و همنشینیاش با تصاویر صدای خنده مخاطب را بلند میکند؛ نمیدانم لااقل برای من که اینطور بود.
پیش از شروع، یادداشت کوتاهی از دبیر بخش روایت مصور اطراف درباره این مجموعه (روایت مصور) و گرافیکناولها آمده که برای من جذاب بود، اگرچه اصولا مقدمهها و یادداشتهای مترجم و ناشر و حتی مولف را نمیخوانم، اما این توضیحات، کوتاه و روشنکننده و دور از زیادهگوییهای مرسوم این چنینی بود پس خواندمش. بلافاصله از آن توضیح و مرور کوتاه و یک صفحهای هم درباره مولف کتاب آمده و بعد هم تصاویر و اصل سفر ما در سفرنامه جناب گی دولیل به فلسطین زیبا و زخمی. نقشهای از جهان بدون هیچ نام و مرز مشخصی روی آن و درست زیر این نقشه، تصویری کوچک همراه با نامها و مرزهای فلسطین، تلآویو، غزه، لبنان، سوریه، کرانه باختری و… .
گی دولیل همراه همسر و فرزندانش و به جهت ماموریت همسرش در سازمان پزشکان بدون مرز به سرزمین پر آشوب فلسطین اشغالی سفر میکند و روایت حضور و تماشا و مشاهدات یک سالهاش را به تصویر و کلمه درآورده و منتشر کرده است. یکی از اصلیترین جذابیتهای روایت دولیل برای من فراغتش از ماجرای فلسطین بود که احتمالا آن را برای خیلیهای پذیرفتنیتر میکند. اگرچه باید اعتراف کنم بیطرفی در موضوع فلسطین را برنمیتابم و این موضوع برای سنجهای صریح از حساسیت اخلاقی و انسانی آدمهاست، اما فکر میکنم در جنگ ابرروایتهای جاافتاده در آن سو و این سوی عالم از ماجرای فلسطین، سفر کردن همراه کسی چون گی دولیل، که اتفاقاً بیطرف و کمی خوشگذران و عافیتجو و بیدغدغه است، تصویر تکاندهندهتری از واقعیت درون مرزهای سرزمین اشغالی را به مخاطبانش عرضه میکند. ظاهراً و آنگونه که من دریافتم او قصد ندارد هیچ موضعی درباره وضعیت جاری آن سرزمین بگیرد و حتی در لفافه و تلویحاً چیزی را به مخاطب حالی کند، اما در واقع این کار را با همان روایت ساده و بیطرفش انجام میدهد. زبان آغشته به طنز و ساده و بیطرف و بدون موضعش بيش از هر روايت صريح ديگری فشار، ظلم و تبعيض ساختاری صهيونيستها را عليه مسلمانان و اعراب فلسطين عريان میكند. او زندگی روزمره خودش را در عجيبترين و غمگينترين مرز جهان تعريف میكند؛ مهدكودک و مدرسه فرزندانش، زمين بازی، تفريحات آدمها، فروشگاهها و فرودگاهها، سفر، حضور در اماكن مقدس، همزيستی و رفتار چندين فرهنگ و دين مختلف در كنار هم و… چيزهايی است كه در روايت او آمده است؛ در واقع این روایت قصه خود نویسنده و سفر اوست و با دغدغهها و روزمرگیهای او پیش میرود، مثلا او یک روزنامهنگار نیست که برای پوشش خبری وضعیت آوارگان فلسطینی یا آسیبهای انتفاضه به سربازان اسرائیلی، در مناطق ملتهب حاضر شود و گزارش خود را ارائه کند، دولیل در شهر میچرخد، به شهرکها سر میزند و در کوچه و خیابانهای هر دو سوی این دعوا قدم میزند… اما همین تصویر از زیستن در فلسطین همان وجه غایب رسانههاست که به خوبی در این کتاب روایت و تصویر میشود.
من کتاب را در دو نشست تمام کردم؛ همراهش خندیدم، عمیقاً غمگین شدم و بسیار حسرت سفر به آن شرقیِ غمگینِ زخمخورده را خوردم… آرزو کردم جهان بچرخد و این ظلم تمام شود. کتاب را با شجاعت و آسوده به همه پیشنهاد میکنم، فارغ از هر موضعی که درباره فلسطین داشته باشند، خیال میکنم از این کتاب لذت خواهند برد.
اما چند نکته که حین و پس از خواندنش بهنظرم رسید بد نیست در این یادداشت بیاید نیز اضافه میکنم.
اول اینکه در پایان کتاب دو پیوست آورده شده است، یکی درباره همین سفرنامه به قلم پژوهشگری در حوزه فلسطین به نام حسین وهابیان و دیگری درباره تاریخ اسرائیل، که هر دو کوتاهاند و انتخاب خواندن و نخواندشان با شماست؛ بسته به میزان اطلاعات یا مواضعی که پیش از خواندن این کتاب داشتید و پس از آن چقدر احساس نیاز به چنین مروری بکنید. در مجموع آوردن این دو پیوست خالی از لطف نیست.
دوم نکتهای درباره ظاهر و تصاویر کتاب است؛ من از حجم و وزن کتاب و تجربه در دست گرفتنش راضی بودم اما در میانه کنجکاو شدم که بدانم کتاب اصلی چه وضعیتی داشته؛ مثلا در کتاب ترجمه شده تصاویر همه سیاه و سفید هستند و بدم نمیآمد آیا بدانم کتاب اصلی رنگی بوده است یا نه، پس با جستجوی نام کتاب در گوگل و دانلود نسخهای از کتاب (قاعدتاً دانلود غیرقانونی) از لیبگن دیدم که تفاوت خاص زیادی با کتاب اصلی وجود ندارد، غیر از اینکه در نسخه اصلی تصاویر تقریباً با سه یا حداکثر چهار رنگ هستند اما نسخه ترجمه شده با دو رنگ چاپ شده و چیز خاصی از دست نرفته است.
سوم درباره توضیحی است که ابتدای کتاب آمده و در آن گفته شده که «در ترجمه نام مکانها، نامهای فلسطينی جايگزين نامهای عبری شدهاند (كه نويسنده از نامهای عبری استفاده كرده است) و در پیوست اول نیز توضیحی درباره این تفاوتها در نام شهرها و محلها و اماکن و هماوردی کلمات آمده است؛ ابتدای کتاب و آن توضیح برایم کمی ناخوشایند بود و بهنظرم رسید بهتر بود اصل امانتداری در این امر رعایت میشد، اما انتهای کتاب و آن توضیح درباره معنا و مفهومی که استفاده از نامها در این موضوع به خود گرفتهاند نظرم را تا حدودی تغییر داد؛ شاید بهتر باشد ما هم با انتخاب کلمات موضعمان را درباره این مسئله روشن کنیم، آنگونه که شاید مترجم و ناشر موضعشان رو روشن کردهاند و با جایگزینی نامهای فلسطینی اقدامی ایجابی در حمایت از فلسطینیان داشتهاند.
عنوان: سرزمین مقدس، سفری به فلسطین/ پدیدآور: گی دولیل، مترجم: عاطفه احمدی/ انتشارات: اطراف/ تعداد صفحات: 348/ نوبت چاپ: دوم.
انتهای پیام/