پروین دختر پر شر و شوری که اولین بار عشق حقیقیاش را با لباس جین روی لبه پشتبام روستای پدریاش میبیند و در دلش هزاران گنجشک شاد شروع به خواندن میکنند.
«همان اول که نگاهش کردم و نگاهم کرد، در دلم گنجشکی شروع به بال و پر زدن کرد. صدای قلبم را میشنیدم. انگار روی تابی نشسته، بالا رفته بودم و یکباره فرود میآمدم.»
پروین سُلگی در کتاب «عشق هرگز نمیمیرد» خالصانه عشق و مهرش را به میرزا بیان کرده است. از همان لحظه اول تا آخرین روزی که میرزا نفس کشیده حتی تا همین حالا که تنها نشان میرزا یک سنگ یادبود است. خانم سلگی در میان این قصه عاشقانه فراز و فرودهای زندگی پر حادثهاش را تعریف کرده و تمام آن اتفاقات تلخ و شیرین را با نیروی عجیب عشق پشت سر گذاشته و در طول کتاب، خواننده کاملا متوجه این قوت و توان برگرفته از عشق به همسرش میشود.
از زیباییهای این کتاب صحبت در مورد آداب و رسوم و سنتها و خلق و خوی مردم نهاوند و روستاهای اطراف آن است که راوی طی خاطراتش به آنها اشاره میکند. همچنین دیالوگها که با لهجه راوی است و در این میان پاورقیها و توضیحاتی که در مورد کلمات و نوع کاربرد آنها داده شده، مثل یک لغتنامه جذاب لری است. در این کتاب یک کاربرد صحیح و زیبا از لهجه و زنده نگه داشتن آن و همچنین قابل درکتر شدن خاطرات در تصویرسازی و واقعیتانگاری آن شده است.
خوشبختانه نویسنده کتاب هم توانسته این حس و حال و عمق و اصالتی که عشق در دل راوی پرورانده بود را به خوبی نشان دهد و بهرغم بسیاری از کتابهای خاطرات همسران شهدا هماهنگی خوبی بین قلم نویسنده و بیان راوی وجود دارد.
ویژگی بارز و مهم دیگر این کتاب موقعیت تصاویر کتاب است که به زیبایی و بهتر درک کردن آن اضافه کرده. برخلاف اکثر کتابها که عکسها و مرجع همه در آخر کتاب جا داده شدهاند, عشق هرگز نمیمیرد عکسهایش به صورت مرتبط در انتهای هر فصل آمده و باعث قوت دادن به خاطرات و تصویرسازی راحتتر برای خواننده است.
حمید حسام در کتاب دیگری از خود حاج میرزا محمد سلگی گفته است. «آب هرگز نمیمیرد» کتاب خاطرات میرزاست. میرزایی که با وجود جراحتهای فراوانی که از دوران دفاع مقدس بر جسمش باقی مانده بود، همواره در هر محفلی که سخن از شهید و شهادت بود، حضور داشت و جوانان را هم به حضور در این مجالس تشویق میکرد و توجه ویژهای به جوانان داشت. این دو کتاب گویی جفت جداناشدنی هماند گرچه هیچکدام دنباله دیگری نیست.
توالی خاطرات در کتاب رعایت شده. خاطرات به صورت غربال شده و بر اساس اهمیت و پیشبرد اهداف کتاب چیده شدهاند و تقریبا حرف اضافهای ندارد. بهخاطر شور و حسی که راوی دارد و همچنین قلم نویسنده کتاب، با این که چندان موضوع پر هیجان و اتفاقات خاصی ندارد و فاقد ویژگی مهمی است اما خسته کننده نیست و خواننده را به دنبال خود تا انتها میآورد. شاید اگر نام کتاب عشق هرگز نمیمیرد نبود و این حد از هماهنگی را با اصل خاطرات راوی نداشت، اساسا موضوع قابل بحث و طرحی نیز در آن وجود نداشت. به هر حال این کتاب نیز مثل بسیاری از خاطرات همسران شهدا صرفا ثبت خاطرات شفاهی است، از سبک زندگی و نحوه تعامل شهدا و همسرانشان با هم. از انتخابها، و هزینهها و منافعی که این آرمان خواهیها برای آنها داشته است. یک لایفاستایل و قاب ذهنی از دوران جنگ و جوانان و خانوادهها در آن زمان، لابهلای خاطراتی که گویی صرفا نباید فراموش شوند.
عنوان: عشق هرگز نمیمیرد؛ زندگینامه پروین سُلگی، همسر جانباز شهید سردار حاج میرزامحمد سلگی/ پدیدآور: مونا اسکندری/ انتشارات: سوره مهر/ تعداد صفحات: 300/ نوبت چاپ: اول.
انتهای پیام/