روند داستان پر کشش و جذاب است، مسیر آموزشهای دخترک و تصویر دنیای بیرون برای او توسط کشیش با نثر آندره ژید فضای زیبا و جذابی را رقم زده. خواندن روند تغییرات دختر و روشن شدن ذهن او و شناخت دنیای پیرامونش به نظر من جذابترین بخش کتاب بود!
ژید به زیبایی توانسته دنیای یک نابینا را تصویر کند به نحوی که شما وادار میشوید به این فکر کنید که اگر نابینا بودید دنیا برایتان چگونه بود و به نحوی تمام دانستههای ذهنی شما را با وادار کردن شما به حتی فکر کردن درباره مفهوم رنگها و پررنگ یا کمرنگ بودن آنها به چالش میکشد!
در جایی در متن از اولین واکنش ژرترود به آموزشهای کشیش میخوانیم که: «انگار خطوط چهرهاش یکباره جان گرفته باشند. بر صورتش حالتی رفت همچون طلوع ناگهانی خورشید، مانند فروغ ارغوانی سپیده صبح بر کوههای آلپ پیش از دمیدن آفتاب، آن گاه که قله برفاندود آرامآرام از تیرگی شب به روشنی روز سر برمیکشد. حالت سیمایش به درخشش رنگی اسرار آمیز میمانست…»
کتاب پر است از بخشهای ادبی و زیبایی شبیه به این که کتاب را از نظر ادبی به اثری کمنظیر و قابل توجه تبدیل میکند.
«سمفونی پاستورال» یک عاشقانه معناگراست! رمانیست که اگر اهل خواندن رمانهای عاشقانه هستید و منحصرا این ژانر را دنبال میکنید و به دنبال عاشقانههای پر فراز و فرودید، احتمالا خیلی نمیتوانید با این کتاب ارتباط بگیرید. زیرا جزئیات عاشقانه این رمان به شدت کوتاه و گذراست، و تمرکز نویسنده بیشتر از روایتهای عاشقانه بر روی تبیین مفاهمیم عمیق و شاید کمی انتقاد به کلیساست!
احتمالا آندره ژید هدفی مهم تر از روایت یک داستان عاشقانه داشته! هدفهایی شبیه به توضیح و تفهیم و تفکیک مفاهیمی مثل عشق و گناه و اخلاق و…
به نظرم استفاده ژید از آیات کتاب مقدس در جایجای کتاب گاهی از روی اعتقاد و گاهی کنایهآمیز بود! زیرا کشیش که جزو شخصیتهای اصلی کتاب است، شخصیتی خاکستری و حتی رو به منفی ست! او با اینکه مفاهیم کتاب مقدس را میداند اما در جایی که آنها به نفع او و احساساتش نیستند، اعمال خود را توجیه و آیات را تفسیر به رای میکند! آنقدر که دخترک نابینا متوجه تضاد بین حرف و عمل کشیش میشود ولی کشیش آگاهانه خود را به کوری زده… شخصیت کشیش تا حدی برای من منفور بود، با اینکه روایت کتاب از زبان کشیش است و او خوب تلاش میکند تا خواننده را برای هدایت مزورانه ژرترود به نفع امیال خودش توجیه کند، اما واضح است که آندره ژید هدفمند از این داستان استفاده کرده تا موارد خاصی را تفهیم کند!
البته که نثر و داستان این کتاب آنقدر ساده، جذاب و پر کشش است که شما را وادار به تمام کردن و تحسین آن میکند. شما به راحتی میتوانید این کتاب را در یک روز بخوانید. نثر روان و داستان جذاب کتاب حتما خواننده را مجذوب خود میکند.
عنوان: سمفونی پاستورال/ پدیدآور: آندره ژید؛ مترجم: اسکندر آبادی/ انتشارات: ماهی/ تعداد صفحات: ۹۱/ نوبت چاپ: ششم.
انتهای پیام/