با وجود این که در جهان و زمانهای زندگی میکنیم که جنگ سرد غالب است، اما تمامی ما، از مطالعه تاریخ گرفته تا پیگیری جهان سوم، با مسائل جنگی روبهرو شدهایم.
یکی از جنگهای داخلی که در قرن بیستم، در کره جنوبی اتفاق افتاد، به قیام گوانگجو معروف است. قیامی که مردم تحت فشار، پس از ترور رئیس جمهور دیکتاتور که هیچ توجهی به نیازهای مردم کشورش نداشت، به راه انداختند و این قیام از سئول، به دیگر شهرها، از جمله گوانگجو، کشیده شد. قیامی که از هجده تا بیستوهفت ماه مه سال 1980 ادامه داشت و در هیچ کدام از شهرهای کره جنوبی، به اندازه گوانگجو خون ریخته نشد. قیامی که نماد انسانیتی است که از جوانان و نوجوانان تراوش میکند.
هان کانگ، نویسنده این کتاب، در یکی از مصاحبههایش با روزنامه گاردین ذکر میکند که با وجود انباشتگی جنگ و خون در قرن بیستم، قیام گوانگجو، اتفاقی است که شخصا با آن روبهرو شده و همین روبهرویی باعث میشود تا دیدی واقعیتر از مسائل در اختیار خوانندگان قرار گیرد. از طرفی خود نیز زاده شهر گوانگجو بوده و حس ادای دین به زادگاه، باعث خلق اعمال انسانی شده است که با تصویر واریاسیونهای خشونت انسانی، به دنبال مفهومی از انسانیت بوده است.
نویسنده سعی کرده است که تقابل انسانیت و ذات حیوانی را، در 7 فصل برای خوانندگان روشن سازد. در فصل اول او با بیان دوم شخص، نمای کلی از موقعیت داستانی را برای ما، روشن میسازد. پسرکی نوجوان به اسم دونگ هو، که برای یافتن رفیقی که از او نشانی نیست، به درون فضای گر گرفته قیام کشیده میشود و دیگر تمایلی به خروج ندارد. آنها دست به اسلحه نمیبرند اما با تمام وجود، خوی انسانیشان، برای کمک به همنوعانشان فعالاند و از مرگ، پروایی ندارند.
جذابیت کتاب در این است که نویسنده به بیان و ادامه دادن ماجرا از زبان دونگ هو، بسنده نمیکند؛ بلکه هان کانگ داستان را از زبان هفت نفری که هرکدام به نوعی در ارتباط با یکدیگر هستند، در زمان و مکانهای متفاوت نقل میکند. همین شیوه بیان داستان باعث میشود تا دیدهای مختلفی برای خواننده روشن شده و بتواند مسئله را از زوایای متفاوت بررسی کند.
بررسی زوایای مختلف در پروسه قیام، واکنش افراد و اثراتی که این موضوع بر زندگی و آینده آنها خواهد گذاشت، افقی را برای تمامی خوانندگان نمایان میسازد که به تقابل انسانیت و خوی حیوانی، جامعه رو به اضمحلال و تضاد و روبهرویی دولت و ملت، میپردازد که چگونه میتوانند آینده را رقم بزنند.
تاریخ، چه متعلق به خودمان باشد و چه به دیگری، چه تاریک و چه نمایانگر افقی روشن، باعث میشود تا تا با دید و نگرشی بازتر به مسائل پیش رویمان نگاه کنیم و با درس گرفتن از تجربیات تلخ گذشتگان، فرآیند تکرار اشتباهات را مسدود کنیم.
اعمال انسانی، با نگرشی ادبی به حادثه گوانگجو، به ما آموخت که انسانیت همیشه در تقابل با خوی حیوانی آدمیان برنده است. حتی اگر جهان از خوی حیوانی غرق خون شود، انسانیت ناامید نمیشود و تا آخرین لحظه آدمیان را در کنار یکدیگر نگه خواهد داشت. حتی اگر سالها از اعمال انسانی ما گذشته باشد، یاد آن، تا پایان جهان، باقیست.
شرح تیتر: مصرعی از یکی از غزلهای حافظ است.
عنوان: اعمال انسانی/ پدیدآور: هان کانگ؛ مترجم: علی قانع/ انتشارات: چترنگ/ تعداد صفحات: 200/ نوبت چاپ: اول.
انتهای پیام/